1. Modernism seeks to find new forms of expression and rejects traditional or accepted ideas.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم به دنبال یافتن اشکال جدید بیان است و عقاید سنتی یا پذیرفته شده را رد می کند
[ترجمه ترگمان]Modernism به دنبال یافتن اشکال جدید بیان و رد عقاید سنتی یا پذیرفته شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Modernism به دنبال یافتن اشکال جدید بیان و رد عقاید سنتی یا پذیرفته شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Modernism was the characteristic expression of the experience of modernity.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم بیان مشخصه تجربه مدرنیته بود
[ترجمه ترگمان]Modernism عبارت خاص از تجربه مدرنیته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Modernism عبارت خاص از تجربه مدرنیته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is voluminous literature on modernism and post-modernism.
[ترجمه گوگل]ادبیات پرحجمی درباره مدرنیسم و پست مدرنیسم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کتاب های زیادی در زمینه مدرنیسم و پست مدرن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب های زیادی در زمینه مدرنیسم و پست مدرن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The greatest legacy for modernism has been the construction of the notion of the artist-as-genius.
[ترجمه گوگل]بزرگترین میراث برای مدرنیسم ساختن مفهوم هنرمند به عنوان نابغه بوده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین میراث برای مدرنیسم، ساخت مفهوم هنرمند به عنوان یک نابغه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین میراث برای مدرنیسم، ساخت مفهوم هنرمند به عنوان یک نابغه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Henceforth modernism would be the star of western art while traditionalism was increasingly ignored.
[ترجمه گوگل]از این پس مدرنیسم ستاره هنر غرب خواهد بود در حالی که سنت گرایی به طور فزاینده ای نادیده گرفته می شد
[ترجمه ترگمان]از این پس، مدرنیسم، ستاره هنر غرب بود، در حالی که traditionalism به شدت نادیده گرفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این پس، مدرنیسم، ستاره هنر غرب بود، در حالی که traditionalism به شدت نادیده گرفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mainstream modernism has often measured its modernity in terms of how far it dispenses with nature / naturalism.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم جریان اصلی اغلب مدرنیته خود را برحسب اینکه تا چه حد از طبیعت/طبیعت گرایی صرف نظر می کند سنجیده است
[ترجمه ترگمان]مدرنیسم اغلب مدرنیته خود را از لحاظ میزان ارتباط آن با طبیعت \/ طبیعت گرایی اندازه گیری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدرنیسم اغلب مدرنیته خود را از لحاظ میزان ارتباط آن با طبیعت \/ طبیعت گرایی اندازه گیری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hence we have moved from modernism in content to modernism in form.
[ترجمه گوگل]از این رو ما از مدرنیسم در محتوا به مدرنیسم در شکل رفته ایم
[ترجمه ترگمان]از این رو ما از مدرنیسم به شکل modernism به شکل modernism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو ما از مدرنیسم به شکل modernism به شکل modernism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Needless to say, nothing was officially published on modernism in those years, apart from paranoid diatribes in the press.
[ترجمه گوگل]ناگفته نماند که در آن سالها به جز سخنان پارانوئیدی در مطبوعات، چیزی به طور رسمی درباره مدرنیسم منتشر نمی شد
[ترجمه ترگمان]لازم به گفتن نیست که در این سال ها هیچ چیز به طور رسمی در مورد مدرنیسم به چاپ نرسید، به جز مقالات diatribes در مطبوعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لازم به گفتن نیست که در این سال ها هیچ چیز به طور رسمی در مورد مدرنیسم به چاپ نرسید، به جز مقالات diatribes در مطبوعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The now voluminous literature on modernism and postmodernism has been dominated by philosophers and modern language theorists and historians of architecture.
[ترجمه گوگل]ادبیات پر حجم کنونی درباره مدرنیسم و پست مدرنیسم تحت سلطه فیلسوفان و نظریه پردازان زبان مدرن و مورخان معماری بوده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر متون voluminous در مورد مدرنیسم و پست مدرنیسم تحت تاثیر فلاسفه و نظریه پردازان زبان مدرن و مورخان معماری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر متون voluminous در مورد مدرنیسم و پست مدرنیسم تحت تاثیر فلاسفه و نظریه پردازان زبان مدرن و مورخان معماری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Modernism is usually explained in relationship to painting.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم معمولاً در رابطه با نقاشی توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]Modernism معمولا در رابطه با نقاشی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Modernism معمولا در رابطه با نقاشی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hence Paris modernism was able to persist as a vital and radical force.
[ترجمه گوگل]از این رو مدرنیسم پاریس توانست به عنوان یک نیروی حیاتی و رادیکال باقی بماند
[ترجمه ترگمان]از این رو، مدرنیسم پاریس می توانست به عنوان یک نیروی حیاتی و اساسی دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، مدرنیسم پاریس می توانست به عنوان یک نیروی حیاتی و اساسی دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. By the postwar period, modernism had become part of art history.
[ترجمه گوگل]در دوره پس از جنگ، مدرنیسم بخشی از تاریخ هنر شده بود
[ترجمه ترگمان]در دوران پس از جنگ، مدرنیسم بخشی از تاریخ هنر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دوران پس از جنگ، مدرنیسم بخشی از تاریخ هنر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Modernism has projected a compelling image of the artist in a state of splendid isolation.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم تصویر قانع کننده ای از هنرمند در حالت انزوای باشکوه به نمایش گذاشته است
[ترجمه ترگمان]Modernism تصویر جذابی از هنرمند در حالت انزوای پرشکوه به نمایش گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Modernism تصویر جذابی از هنرمند در حالت انزوای پرشکوه به نمایش گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What did differ, however, was the triumph of modernism in the West.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنچه متفاوت بود، پیروزی مدرنیسم در غرب بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، آنچه که متفاوت بود، پیروزی مدرنیسم در غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، آنچه که متفاوت بود، پیروزی مدرنیسم در غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید