moderateness


معنی: مدارا
معانی دیگر: میانه روی، اعتدال، ملایمت

مترادف ها

مدارا (اسم)
forbearance, reserve, affability, toleration, condescension, moderateness, civility, lenity

انگلیسی به انگلیسی

• reasonableness, lack of extremes; quality of being moderate

پیشنهاد کاربران

بپرس