1. Bake in a moderately hot oven.
[ترجمه گوگل]در فر نسبتا داغ بپزید
[ترجمه ترگمان] یه اجاق داغ و نسبتا گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه اجاق داغ و نسبتا گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He did moderately well in the exams.
[ترجمه گوگل]او در امتحانات نسبتاً خوب عمل کرد
[ترجمه ترگمان]او در امتحان نسبتا خوب عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در امتحان نسبتا خوب عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She only did moderately well in the exam.
[ترجمه گوگل]او فقط در امتحان خوب بود
[ترجمه ترگمان]او فقط در امتحان نسبتا خوب عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فقط در امتحان نسبتا خوب عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Cook in a moderately hot oven.
[ترجمه گوگل]در فر نسبتا داغ بپزید
[ترجمه ترگمان]در یک فر نسبتا داغ بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک فر نسبتا داغ بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I don't smoke and I drink only moderately.
[ترجمه گوگل]من سیگار نمی کشم و فقط در حد متوسط مصرف می کنم
[ترجمه ترگمان]من سیگار نمی کشم و فقط تا حدودی می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من سیگار نمی کشم و فقط تا حدودی می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There's very little moderately priced housing in this area.
[ترجمه گوگل]مسکن با قیمت متوسط در این منطقه بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]در این منطقه مسکن نسبتا کمی با قیمت متوسط وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این منطقه مسکن نسبتا کمی با قیمت متوسط وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company remains moderately profitable, but it is not making as much money as it should.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنان سوددهی متوسطی دارد، اما آنطور که باید درآمد کسب نمی کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت به طور متوسط سود آور است، اما به اندازه کافی پول در دست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت به طور متوسط سود آور است، اما به اندازه کافی پول در دست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Being even moderately overweight increases your risk of developing high blood pressure.
[ترجمه گوگل]حتی داشتن اضافه وزن متوسط خطر ابتلا به فشار خون بالا را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به طور متوسط اضافه وزن داشته باشید، ریسک گسترش فشار خون بالا را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به طور متوسط اضافه وزن داشته باشید، ریسک گسترش فشار خون بالا را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's a moderately entertaining film but it's certainly not a must-see.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم نسبتاً سرگرم کننده است اما مطمئناً دیدن آن ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم سرگرم کننده و سرگرم کننده است، اما مسلما نباید آن را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم سرگرم کننده و سرگرم کننده است، اما مسلما نباید آن را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Share prices on the Tokyo Exchange declined moderately.
[ترجمه گوگل]قیمت سهام در بورس توکیو نسبتا کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]قیمت های سهام در بورس توکیو به طور متوسط کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت های سهام در بورس توکیو به طور متوسط کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The company makes and retails moderately priced sportswear.
[ترجمه گوگل]این شرکت لباس های ورزشی با قیمت متوسط تولید و به فروش می رساند
[ترجمه ترگمان]شرکت تولید پوشاک ورزشی متوسط و متوسط را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت تولید پوشاک ورزشی متوسط و متوسط را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Both hotels are moderately priced.
[ترجمه گوگل]هر دو هتل قیمت متوسطی دارند
[ترجمه ترگمان]هر دو هتل نسبتا ارزان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو هتل نسبتا ارزان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The whole leaf blade is moderately curved with curled margins.
[ترجمه گوگل]کل تیغه برگ دارای انحنای متوسط با حاشیه های فر است
[ترجمه ترگمان]کل تیغه برگ به طور متوسط با حاشیه های دور شده انحنا پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کل تیغه برگ به طور متوسط با حاشیه های دور شده انحنا پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He only drinks moderately.
[ترجمه گوگل]او فقط در حد متوسط می نوشد
[ترجمه ترگمان] اون فقط moderately میخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون فقط moderately میخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Both these events were moderately successful.
[ترجمه گوگل]هر دوی این رویدادها نسبتاً موفق بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی این رویدادها نسبتا موفقیت آمیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دوی این رویدادها نسبتا موفقیت آمیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید