mode of production

جمله های نمونه

1. Once this new mode of production began to replace the old, it threw up a new class of owners.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این شیوه جدید تولید جایگزین روش های قدیمی شد، طبقه جدیدی از مالکان را به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این نوع جدید از تولید شروع به جایگزین کردن کهنه کرد، طبقه جدیدی از مالکان را به زمین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Knowledge is therefore the result of a mode of production, and the product of a particular kind of practice.
[ترجمه گوگل]بنابراین دانش نتیجه یک شیوه تولید و محصول یک نوع عمل خاص است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دانش نتیجه یک حالت تولید و محصول نوع خاصی از عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus a practice is distinguished by a particular mode of production, adapted to its own kind of product.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک عمل با یک شیوه تولید خاص متمایز می شود که با نوع محصول خود سازگار است
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک عمل با نوع خاصی از تولید که با نوع خود محصول تطبیق داده می شود، متمایز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Major changes occur in the mode of production, superstructure and their relationship to nature.
[ترجمه گوگل]تغییرات عمده ای در نحوه تولید، روبنا و رابطه آنها با طبیعت رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]تغییرات عمده در حالت تولید، superstructure و ارتباط آن ها با طبیعت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the capitalist mode of production, however, the workers are landless and have no independent means of subsistence.
[ترجمه گوگل]اما در شیوه تولید سرمایه داری، کارگران بدون زمین هستند و هیچ وسیله مستقلی برای امرار معاش ندارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در شیوه سرمایه داری تولید، کارگران بدون زمین هستند و هیچ وسیله مستقلی برای امرار معاش ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The superiority of the capitalist mode of production led to a rapid transformation of the structure of society.
[ترجمه گوگل]برتری شیوه تولید سرمایه داری به دگرگونی سریع ساختار جامعه منجر شد
[ترجمه ترگمان]برتری شیوه سرمایه داری منجر به تبدیل سریع ساختار جامعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The capitalist mode of production, for example, developed in Britain prior to industrialisation.
[ترجمه گوگل]برای مثال، شیوه تولید سرمایه داری، قبل از صنعتی شدن در بریتانیا توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]شیوه سرمایه داری برای تولید، به عنوان مثال، پیش از صنعتی سازی در بریتانیا توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What distinguishes one mode of production from another is the particular articulation of the various levels or elements.
[ترجمه گوگل]آنچه یک شیوه تولید را از دیگری متمایز می کند، بیان خاص سطوح یا عناصر مختلف است
[ترجمه ترگمان]چیزی که یک حالت از تولید را از دیگری متمایز می کند، بیان خاص سطوح و یا عناصر مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This occurs when agriculture becomes the dominant mode of production.
[ترجمه گوگل]این زمانی اتفاق می افتد که کشاورزی به شیوه غالب تولید تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]این اتفاق زمانی رخ می دهد که کشاورزی حالت غالب تولید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under feudalism, Marxists argue, the dominant mode of production was based on the ownership of land.
[ترجمه گوگل]مارکسیست ها استدلال می کنند که تحت فئودالیسم، شیوه تولید غالب بر مالکیت زمین استوار بود
[ترجمه ترگمان]تحت فئودالیسم، مارکسیست های مدعی هستند که شیوه غالب تولید مبتنی بر مالکیت زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mode of production of material life conditions the social, political, and intellectual life process in general.
[ترجمه گوگل]شیوه تولید زندگی مادی روند زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری را به طور کلی مشروط می کند
[ترجمه ترگمان]شیوه تولید شرایط زندگی مادی، فرآیند زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری به طور کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The function of mode of production lies in improving productiveness of labour, then promoting economic growth.
[ترجمه گوگل]کارکرد شیوه تولید در بهبود بهره وری نیروی کار و سپس ترویج رشد اقتصادی نهفته است
[ترجمه ترگمان]عملکرد شیوه تولید در بهبود بهره وری نیروی کار و سپس ترویج رشد اقتصادی نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of course, like the traditional mode of production, subject to the limitations of time and geography.
[ترجمه گوگل]البته مانند شیوه تولید سنتی، مشروط به محدودیت زمانی و جغرافیایی
[ترجمه ترگمان]البته، مانند حالت سنتی تولید، تابع محدودیت های زمان و جغرافیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the capitalist mode of production, growth of production is at the expense of human development.
[ترجمه گوگل]در شیوه تولید سرمایه داری، رشد تولید به قیمت از دست دادن توسعه انسانی است
[ترجمه ترگمان]در شیوه سرمایه داری تولید، رشد تولید به هزینه توسعه انسانی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] طرز تولید، نحوه ی تولید

انگلیسی به انگلیسی

• manner in which a society undertakes to produce goods and services which consists of the powers and relations of production; (television) aesthetic mode of shooting that depends on a specific technology and is controlled by a specific system of production and distribution and consumption

پیشنهاد کاربران

سلام. روش تولید در نظام سرمایه داری دقیق تر هست.
در تئوری مارکسیستی �روش تولید� ترکیبی از موارد زیر است:
نیروهای مولد: این نیروها شامل نیروی کار انسانی و ابزار تولید ( ابزار، ماشین آلات، ساختمان های کارخانه، زیرساخت ها، دانش فنی، مواد خام، گیاهان، حیوانات، زمین قابل بهره برداری ) است.
...
[مشاهده متن کامل]

روابط اجتماعی و فنی تولید: این روابط شامل روابط مالکیت، قدرت و کنترل ( قانون حقوقی ) حاکم بر وسایل تولید جامعه، انجمن های کار تعاونی، روابط بین مردم و اشیاء کار آنها و روابط بین طبقات اجتماعی است.

در مطالعات مارکسیستی به �شیوۀ تولید� معروف است.

بپرس