mode of operation
تخصصی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
شیوه عملکرد / نحوه کار / روش اجرایی / حالت عملیاتی
در زبان محاوره ای:
یعنی یه سیستم یا آدم چطور کار می کنه، چه الگویی داره، یا چطور تصمیم می گیره
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فنی – حالت اجرایی یک سیستم یا دستگاه ) :**
نحوه عملکرد یا تنظیماتی که یه سیستم، نرم افزار، یا دستگاه بر اساس اون کار می کنه
مثال: *The missile’s mode of operation allows it to loiter for days. *
شیوه عملکرد موشک بهش اجازه می ده روزها در منطقه پرسه بزنه.
2. ** ( نظامی – الگوی عملیاتی در میدان نبرد ) :**
نحوه اجرای مأموریت، حمله، یا دفاع توسط یک واحد یا سامانه
مثال: *Each drone has a distinct mode of operation based on its mission. *
هر پهپاد بسته به مأموریتش شیوهٔ عملکرد خاصی داره.
3. ** ( سازمانی – سبک کاری یا ساختار اجرایی ) :**
روش تصمیم گیری یا اجرای وظایف در یک نهاد یا سازمان
مثال: *The company’s mode of operation emphasizes speed over precision. *
شیوه عملکرد شرکت بر سرعت بیشتر از دقت تأکید داره.
4. ** ( استعاری – الگوی رفتاری یا ذهنی ) :**
سبک واکنش یا رفتار فرد یا گروه در موقعیت های مختلف
مثال: *Her mode of operation is to avoid conflict at all costs. *
شیوه رفتاریش اینه که به هر قیمتی از درگیری دوری کنه.
5. ** ( فرهنگی – منش یا سبک غالب در جامعه یا روایت ) :**
در روایت ها یا تحلیل های فرهنگی، برای توصیف سبک تعامل یا واکنش غالب
مثال: *The regime’s mode of operation relies on fear and control. *
شیوه عملکرد رژیم بر پایه ترس و کنترل بنا شده.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
method – approach – procedure – operational style – working pattern – execution model
شیوه عملکرد / نحوه کار / روش اجرایی / حالت عملیاتی
در زبان محاوره ای:
یعنی یه سیستم یا آدم چطور کار می کنه، چه الگویی داره، یا چطور تصمیم می گیره
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فنی – حالت اجرایی یک سیستم یا دستگاه ) :**
نحوه عملکرد یا تنظیماتی که یه سیستم، نرم افزار، یا دستگاه بر اساس اون کار می کنه
مثال: *The missile’s mode of operation allows it to loiter for days. *
شیوه عملکرد موشک بهش اجازه می ده روزها در منطقه پرسه بزنه.
2. ** ( نظامی – الگوی عملیاتی در میدان نبرد ) :**
نحوه اجرای مأموریت، حمله، یا دفاع توسط یک واحد یا سامانه
مثال: *Each drone has a distinct mode of operation based on its mission. *
هر پهپاد بسته به مأموریتش شیوهٔ عملکرد خاصی داره.
3. ** ( سازمانی – سبک کاری یا ساختار اجرایی ) :**
روش تصمیم گیری یا اجرای وظایف در یک نهاد یا سازمان
مثال: *The company’s mode of operation emphasizes speed over precision. *
شیوه عملکرد شرکت بر سرعت بیشتر از دقت تأکید داره.
4. ** ( استعاری – الگوی رفتاری یا ذهنی ) :**
سبک واکنش یا رفتار فرد یا گروه در موقعیت های مختلف
مثال: *Her mode of operation is to avoid conflict at all costs. *
شیوه رفتاریش اینه که به هر قیمتی از درگیری دوری کنه.
5. ** ( فرهنگی – منش یا سبک غالب در جامعه یا روایت ) :**
در روایت ها یا تحلیل های فرهنگی، برای توصیف سبک تعامل یا واکنش غالب
مثال: *The regime’s mode of operation relies on fear and control. *
شیوه عملکرد رژیم بر پایه ترس و کنترل بنا شده.
________________________________________
🔸 مترادف ها: