1. make a mockery of
مسخره بودن یا بیهوده بودن چیزی را نشان دادن
2. that speedy trial was a mockery of justice
با آن محاکمه ی سریع دستگاه دادگستری را مضحکه کردند.
3. the movie was an utter mockery
آن فیلم کاملا مسخره بود.
4. he answered with a note of mockery in his voice
با لحن تمسخرآمیز جواب داد.
5. There was mockery now in those piercing blue eyes.
[ترجمه گوگل]اکنون در آن چشمان آبی نافذ، تمسخر وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اکنون در آن چشمان آبی نافذ، تمسخر دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون در آن چشمان آبی نافذ، تمسخر دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was a tone of mockery in his voice.
[ترجمه گوگل]لحن تمسخر در صداش بود
[ترجمه ترگمان]در صدایش لحن تمسخر دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در صدایش لحن تمسخر دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This building plan makes a mockery of the government's environmental policy.
[ترجمه گوگل]این طرح ساختمانی سیاست محیط زیستی دولت را به سخره می گیرد
[ترجمه ترگمان]این طرح ساختمانی موجب تمسخر سیاست زیست محیطی دولت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این طرح ساختمانی موجب تمسخر سیاست زیست محیطی دولت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He replied with a note of mockery in his voice.
[ترجمه گوگل]او با صدای تمسخر آمیز پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]با لحنی استهزا آمیز جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با لحنی استهزا آمیز جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The debate was a mockery. A big yawn.
[ترجمه گوگل]بحث تمسخر بود یه خمیازه بزرگ
[ترجمه ترگمان]بحث مورد تمسخر قرار گرفت خمیازه بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بحث مورد تمسخر قرار گرفت خمیازه بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This decision makes a mockery of the government's economic policy.
[ترجمه گوگل]این تصمیم سیاست اقتصادی دولت را به سخره می گیرد
[ترجمه ترگمان]این تصمیم باعث تمسخر سیاست اقتصادی دولت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تصمیم باعث تمسخر سیاست اقتصادی دولت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The trial was a mockery of justice.
[ترجمه گوگل]محاکمه تمسخر عدالت بود
[ترجمه ترگمان]محاکمه استهزا آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محاکمه استهزا آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was provoked by their mockery to say more than he had intended.
[ترجمه گوگل]او با تمسخر آنها برانگیخته شد تا بیش از آنچه در نظر داشت بگوید
[ترجمه ترگمان]بیش از آنچه تصور کرده بود مسخره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش از آنچه تصور کرده بود مسخره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The performance was an utter mockery.
[ترجمه گوگل]اجرا یک تمسخر کامل بود
[ترجمه ترگمان]نمایش یک مسخره تمام عیار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمایش یک مسخره تمام عیار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The medical examination was a mockery; the doctor hardly looked at the child.
[ترجمه گوگل]معاینه پزشکی یک تمسخر بود دکتر به سختی به کودک نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]معاینه پزشکی مسخره بود، دکتر به زحمت به بچه نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معاینه پزشکی مسخره بود، دکتر به زحمت به بچه نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She couldn't stand any more of their mockery.
[ترجمه گوگل]دیگر طاقت تمسخر آنها را نداشت
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست بیش از این مسخره آن ها را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست بیش از این مسخره آن ها را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید