1. a mobile home
خانه ی سیار
2. a mobile library
کتابخانه ی سیار
3. a mobile medical unit
واحد سیار پزشکی
4. a mobile rocket-launcher
موشک انداز متحرک
5. his mobile face mirrors his feelings
چهره ی زود دگرگون شونده ی او احساسات او را بازتاب می کند.
6. an upwardly mobile employee
کارمندی که به سوی تعالی اجتماعی در حرکت است.
7. ether is a mobile liquid
اتر یک مایع سیال است.
8. some societies are static, others are mobile
برخی از جوامع ایستا و برخی دیگر سیال هستند.
9. the tongue is one of the most mobile organs of the body
زبان یکی از جنباترین (پرتحرک ترین) اندام های بدن است.
10. They invested heavily in 3G mobile phone networks.
[ترجمه گوگل]آنها سرمایه گذاری زیادی در شبکه های تلفن همراه 3G کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به شدت در شبکه های تلفن همراه ۳ G سرمایه گذاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به شدت در شبکه های تلفن همراه ۳ G سرمایه گذاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Party has been unable to attract upwardly mobile voters.
[ترجمه گوگل]حزب نتوانسته است رای دهندگان متحرک را به سمت بالا جذب کند
[ترجمه ترگمان]حزب نتوانسته است upwardly رای دهنده را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حزب نتوانسته است upwardly رای دهنده را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The first mobile phones were heavy and clumsy to use[Sentence dictionary], but nowadays they are much easier to handle.
[ترجمه گوگل]اولین تلفن های همراه برای استفاده از [فرهنگ جملات] سنگین و ناشیانه بودند، اما امروزه کار با آنها بسیار آسان تر است
[ترجمه ترگمان]اولین تلفن های همراه سنگین و دست یابی به استفاده [ فرهنگ لغت حکم ] بود، اما امروزه کنترل آن ها بسیار آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین تلفن های همراه سنگین و دست یابی به استفاده [ فرهنگ لغت حکم ] بود، اما امروزه کنترل آن ها بسیار آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't bother trying to call me on my mobile . It's out of whack again.
[ترجمه گوگل]سعی نکن با موبایلم با من تماس بگیری دوباره از کار افتاده است
[ترجمه ترگمان]زحمت نکش به موبایلم زنگ بزنی دوباره شروع شد به کتک زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زحمت نکش به موبایلم زنگ بزنی دوباره شروع شد به کتک زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He forgot the charger for his mobile phone.
[ترجمه گوگل]شارژر موبایلش را فراموش کرد
[ترجمه ترگمان]او شارژر تلفن همراهش را فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او شارژر تلفن همراهش را فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We managed to raise him on his mobile phone.
[ترجمه گوگل]موفق شدیم او را با تلفن همراهش بزرگ کنیم
[ترجمه ترگمان]ما توانستیم او را با تلفن همراه خود بزرگ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما توانستیم او را با تلفن همراه خود بزرگ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Mobile phones have become an indispensable part of our lives.
[ترجمه گوگل]تلفن های همراه به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]تلفن های همراه تبدیل به بخش ضروری زندگی ما شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلفن های همراه تبدیل به بخش ضروری زندگی ما شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید