moaner

جمله های نمونه

1. Film critics are dreadful moaners.
[ترجمه گوگل]منتقدان فیلم ناله های وحشتناکی هستند
[ترجمه ترگمان]منتقدان فیلم ترسناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dad's a gloomy old moaner.
[ترجمه گوگل]بابا یک ناله پیر غمگین است
[ترجمه ترگمان]بابا یک پیر old است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moaners get attention but they're not much fun to have around!
[ترجمه گوگل]ناله‌کنندگان توجه را جلب می‌کنند، اما حضورشان در اطراف چندان سرگرم‌کننده نیست!
[ترجمه ترگمان]moaners توجه کنید، اما خیلی هم سرگرم کننده نیست که این دور و بر باشند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is not SCREAMER or MOANER - She is VOCALLY APPRECIATIVE.
[ترجمه گوگل]او جیغ و ناله نیست - او از نظر آوازی قدردان است
[ترجمه ترگمان]او SCREAMER یا MOANER نیست او vocally appreciative است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Who's the biggest moaner on the team?
[ترجمه گوگل]بزرگترین ناله در تیم کیست؟
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین moaner توی تیم کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I became a moaner.
[ترجمه گوگل]من ناله شدم
[ترجمه ترگمان] من تبدیل به \"moaner\" شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You may get fired for your stance, but you are more likely to be labelled a moaner or ignored.
[ترجمه گوگل]ممکن است به خاطر موضع خود اخراج شوید، اما به احتمال زیاد به شما برچسب ناله زده یا نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما به خاطر موضع خود اخراج شوید، اما به احتمال زیاد برچسب خورده یا نادیده گرفته خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who moans, one who groans, one who produces a prolonged sigh

پیشنهاد کاربران

This term refers to someone who frequently complains or expresses dissatisfaction about various things. It is often used to describe someone who is constantly whining or moaning about their problems or circumstances.
...
[مشاهده متن کامل]

کسی که مکرراً از موارد مختلف شکایت یا ابراز نارضایتی می کند.
اغلب برای توصیف کسی که دائماً در مورد مشکلات یا شرایط خود ناله یا شیون می کند.
مثال؛
Stop being such a moaner and try to find a solution instead.
In a workplace setting, a colleague might say, “She’s always the first to be a moaner about any changes. ”
A friend might jokingly say, “You’re such a moaner, always finding something to complain about. ”

نوحه گر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : moan / bemoan
✅️ اسم ( noun ) : moan / moaner
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
a person who complains a lot

بپرس