mizzen

/ˈmɪzn̩//ˈmɪzn̩/

معنی: واپسین بادبان کشتی دو دگلی
معانی دیگر: mizen واپسین بادبان کشتی دو دگلی
mizzen(mast)
ورزش : دکل پشت دکل اصلى

جمله های نمونه

1. Quick as thought, I sprang into the mizzen shrouds, rattled up hand over hand, and did not draw a breath till I was seated on the cross-trees.
[ترجمه گوگل]همان طور که فکر می کردم سریع به داخل کفن های میزن پریدم، دست روی دست تکان دادم و نفسی نکشیدم تا اینکه روی درختان متقاطع نشستم
[ترجمه ترگمان]به محض این که فکر کردم، خود را به میان شراع پیشین کشتی انداختم و دستم را روی دستم تکان دادم و تا وقتی که روی درخت نشسته بودم نفس نمی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mizzen sail functions much like a second mainsail.
[ترجمه گوگل]بادبان میزن بسیار شبیه بادبان اصلی دوم عمل می کند
[ترجمه ترگمان]بادبان بزرگ پس از نیمه کشتی مانند a ثانیه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sailors speak of mizzen masts because the word for mast in Arab is mazzan.
[ترجمه گوگل]دریانوردان از دکل های میزن صحبت می کنند زیرا کلمه دکل در زبان عربی مزان است
[ترجمه ترگمان]ملاحان از دکل پیشین کشتی به این جهت با یکدیگر سخن می گویند چون کلمه دکل در عربی mazzan است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A ketch therefore uses three primary sails: the mainsail and head sail, as on a sloop, plus the mizzen sail aft.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک کچ از سه بادبان اصلی استفاده می کند: بادبان اصلی و بادبان سر، به علاوه بادبان میزن در عقب
[ترجمه ترگمان]پس از آن پس از سه بادبان، بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بادبان کشتی را به همراه بادبان دکل کشتی به کشتی می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This means that the mainsail and head sail of a ketch are generally smaller than on a sloop, but the mizzen sail roughly makes up the difference.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که بادبان اصلی و بادبان سر یک کچ معمولاً کوچکتر از یک شیب دار هستند، اما بادبان میزن تقریباً تفاوت را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این بدان معناست که بادبان بادبان و بادبان معمولا کوچک تر از یک کشتی است، اما کشتی بادبانی به تندی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their foremasts are typically raked forward, while the main and mizzen were either straight or raked slightly back.
[ترجمه گوگل]پیشانی‌های آن‌ها معمولاً به سمت جلو کشیده می‌شوند، در حالی که قسمت‌های اصلی و میزن یا مستقیم هستند یا کمی به عقب کشیده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]foremasts به طور معمول به سمت جلو حرکت می کنند، در حالی که تنه اصلی و افقی هر دو مستقیم بوده و یا کمی عقب می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Five minutes after, it was down; and we sailed under mizzen - tops'ls and to'gall'nt sails. '
[ترجمه گوگل]پنج دقیقه بعد، پایین بود و ما زیر بادبان های میزن - tops'ls و to'gall'nt قایقرانی کردیم '
[ترجمه ترگمان]پنج دقیقه بعد از آن کشتی پایین آمد و ما با نوک دکل پیشین کشتی حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, with the wind at an intensity that a sloop might have to double-reef the main to reduce sail area, a ketch may sail very well under just jib and mizzen.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، با شدت باد که ممکن است یک شیب مجبور شود برای کاهش مساحت بادبان، صخره‌های اصلی را دو برابر کند، یک کچ ممکن است به خوبی زیر بازو و میزن حرکت کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، با بادی که در شدت آن یک کشتی ممکن است برای کاهش مساحت بادبان بزرگ باشد، a ممکن است به خوبی در زیر تیرک افقی و تیرک افقی حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واپسین بادبان کشتی دو دگلی (اسم)
mizen, mizzen

انگلیسی به انگلیسی

• fore and aft sail set on a mizzenmast (rear or third mast on a ship); rear mast (nautical)

پیشنهاد کاربران

بپرس