عبارت "mixed up" در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارد، بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود. در ادامه، این معانی همراه با مثال های طبیعی و ترجمه فارسی آورده شده اند:
1. Confused / Disoriented
... [مشاهده متن کامل]
معنی: سردرگم، گیج، بی نظم ذهنی
مثال:
• I was so mixed up after the accident, I didn’t know where I was. بعد از تصادف خیلی گیج شده بودم، نمی دانستم کجا هستم.
2. Emotionally troubled or disturbed
معنی: آشفته حال، دچار مشکلات روانی یا احساسی
مثال:
• She’s a mixed - up teenager dealing with a lot of issues. او یک نوجوان آشفته حال است که با مشکلات زیادی دست وپنجه نرم می کند.
3. Involved in something bad or criminal
معنی: درگیر در کارهای بد یا خلاف
مثال:
• He got mixed up with the wrong crowd and ended up in jail. او با آدم های اشتباهی رفت وآمد پیدا کرد و سر از زندان درآورد.
4. Incorrectly arranged or jumbled
معنی: قاطی پاتی، به هم ریخته، به اشتباه ترکیب شده
مثال:
• The files got all mixed up on my computer. فایل ها توی کامپیوترم کاملاً به هم ریختند.
5. Mistaken for something else
معنی: اشتباه گرفته شده
مثال:
• I’m sorry, I think I mixed you up with someone else. ببخشید، فکر کنم شما رو با کس دیگه ای اشتباه گرفتم.
chatgpt
... [مشاهده متن کامل]
معنی: سردرگم، گیج، بی نظم ذهنی
مثال:
• I was so mixed up after the accident, I didn’t know where I was. بعد از تصادف خیلی گیج شده بودم، نمی دانستم کجا هستم.
معنی: آشفته حال، دچار مشکلات روانی یا احساسی
مثال:
• She’s a mixed - up teenager dealing with a lot of issues. او یک نوجوان آشفته حال است که با مشکلات زیادی دست وپنجه نرم می کند.
معنی: درگیر در کارهای بد یا خلاف
مثال:
• He got mixed up with the wrong crowd and ended up in jail. او با آدم های اشتباهی رفت وآمد پیدا کرد و سر از زندان درآورد.
معنی: قاطی پاتی، به هم ریخته، به اشتباه ترکیب شده
مثال:
• The files got all mixed up on my computer. فایل ها توی کامپیوترم کاملاً به هم ریختند.
معنی: اشتباه گرفته شده
مثال:
• I’m sorry, I think I mixed you up with someone else. ببخشید، فکر کنم شما رو با کس دیگه ای اشتباه گرفتم.
بچه هایی که مشکل اجتماعی دارند - بچه های پر مسئله