1. The second type of rural landscape is the traditional mixed farm . . . but mechanised and often enlarged.
[ترجمه گوگل]نوع دوم منظر روستایی مزرعه مرکب سنتی است اما مکانیزه و اغلب بزرگ شده است
[ترجمه ترگمان]نوع دوم چشم انداز روستایی، مزرعه ترکیبی سنتی است، اما مکانیزه و اغلب توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوع دوم چشم انداز روستایی، مزرعه ترکیبی سنتی است، اما مکانیزه و اغلب توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mixed farming, peasant agriculture, especially that of commercially-minded rich peasants, could flourish in such situations.
[ترجمه گوگل]کشاورزی مختلط، کشاورزی دهقانی، به ویژه کشاورزی دهقانان ثروتمند تجاری، می تواند در چنین شرایطی شکوفا شود
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی، کشاورزی روستایی، به خصوص کشاورزی غنی از نظر تجاری، می تواند در چنین شرایطی شکوفا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی، کشاورزی روستایی، به خصوص کشاورزی غنی از نظر تجاری، می تواند در چنین شرایطی شکوفا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. North and west of Bourg there were larger mixed farms with fairly good soil types.
[ترجمه گوگل]در شمال و غرب بورگ مزارع مختلط بزرگتر با انواع خاک نسبتاً خوب وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در شمال و غرب of مزارع مخلوط بزرگتری با انواع خاک نسبتا خوب وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شمال و غرب of مزارع مخلوط بزرگتری با انواع خاک نسبتا خوب وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Develop mixed farming to increase land use efficiency and bring into play local resource advantages.
[ترجمه گوگل]توسعه کشاورزی مختلط برای افزایش کارایی استفاده از زمین و استفاده از مزایای منابع محلی
[ترجمه ترگمان]پرورش کشاورزی ترکیبی برای افزایش بهره وری کاربری زمین و آوردن مزایای منابع محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرورش کشاورزی ترکیبی برای افزایش بهره وری کاربری زمین و آوردن مزایای منابع محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mixed farming involves both crops and livestock.
[ترجمه گوگل]کشاورزی مختلط هم شامل محصولات زراعی و هم دام است
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی شامل محصولات و محصولات دامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی شامل محصولات و محصولات دامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mixed farming is the main system for smallholder farmers in many developing countries.
[ترجمه گوگل]کشاورزی مختلط سیستم اصلی برای کشاورزان خرده مالک در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی سیستم اصلی کشاورزان خرده پا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی سیستم اصلی کشاورزان خرده پا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In mixed farming systems, crops and livestock production are integrated on the same farm.
[ترجمه گوگل]در سیستم های کشاورزی مختلط، محصولات زراعی و تولیدات دامی در یک مزرعه ادغام می شوند
[ترجمه ترگمان]در سیستم های پرورشی ترکیبی، محصولات و محصولات دامی در همان مزرعه ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سیستم های پرورشی ترکیبی، محصولات و محصولات دامی در همان مزرعه ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mixed farming is found in Europe, too, in a region that stretches from northern Portugal and Spain across France, Germany and Poland and into Russia.
[ترجمه گوگل]کشاورزی مختلط در اروپا نیز یافت می شود، در منطقه ای که از شمال پرتغال و اسپانیا در سراسر فرانسه، آلمان و لهستان و تا روسیه امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی نیز در اروپا و در منطقه ای یافت می شود که از شمال پرتغال و اسپانیا در سراسر فرانسه، آلمان و لهستان و در روسیه امتداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشاورزی ترکیبی نیز در اروپا و در منطقه ای یافت می شود که از شمال پرتغال و اسپانیا در سراسر فرانسه، آلمان و لهستان و در روسیه امتداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was based on mixed farming and was centered around grazing cattle, leguminous forage and green manure crops, grown in rotation with cereals, root crops and oil seeds.
[ترجمه گوگل]این گیاه بر پایه کشاورزی ترکیبی بود و حول محور چرای گاو، علوفه حبوبات و محصولات کود سبز، که به صورت تناوب با غلات، محصولات ریشه و دانه های روغنی رشد می کرد، متمرکز بود
[ترجمه ترگمان]این محصول مبتنی بر کشاورزی ترکیبی بود و در اطراف چرای دام، علوفه علوفه و محصولات کود گیاهی پرورش داده می شد که در چرخش با غلات، محصولات ریشه ای و دانه های روغنی پرورش داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این محصول مبتنی بر کشاورزی ترکیبی بود و در اطراف چرای دام، علوفه علوفه و محصولات کود گیاهی پرورش داده می شد که در چرخش با غلات، محصولات ریشه ای و دانه های روغنی پرورش داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Partnerships to improve crop-livestock farming systems: Mixed farming systems (where crops and animals are integrated on the same farm) form the backbone of small-scale Asian agriculture.
[ترجمه گوگل]مشارکت برای بهبود سیستمهای کشاورزی زراعی و دامی: سیستمهای کشاورزی مختلط (که در آن محصولات و حیوانات در یک مزرعه ادغام میشوند) ستون فقرات کشاورزی آسیایی در مقیاس کوچک را تشکیل میدهند
[ترجمه ترگمان]شراکت برای بهبود سیستم های کشاورزی - دامپروری: سیستم های کشاورزی ترکیبی (که در آن ها محصولات و حیوانات در یک مزرعه ادغام می شوند)ستون فقرات کشاورزی در مقیاس کوچک را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شراکت برای بهبود سیستم های کشاورزی - دامپروری: سیستم های کشاورزی ترکیبی (که در آن ها محصولات و حیوانات در یک مزرعه ادغام می شوند)ستون فقرات کشاورزی در مقیاس کوچک را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Synthetic fertilisers and pesticides are banned and soil fertility and pest control is achieved through crop rotation and mixed farming systems.
[ترجمه گوگل]کودهای مصنوعی و آفت کش ها ممنوع شده و حاصلخیزی خاک و کنترل آفات از طریق تناوب زراعی و سیستم های کشاورزی مختلط حاصل می شود
[ترجمه ترگمان]کودهای ترکیبی و آفت کش ها ممنوع هستند و حاصلخیزی خاک و کنترل آفت از طریق چرخش کشت و سیستم های ترکیبی کشاورزی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودهای ترکیبی و آفت کش ها ممنوع هستند و حاصلخیزی خاک و کنترل آفت از طریق چرخش کشت و سیستم های ترکیبی کشاورزی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Where the clays gave way to the lighter soils of the Stone Belt, considerable areas of mixed farming remained.
[ترجمه گوگل]جایی که رس ها جای خود را به خاک های سبک تر کمربند سنگی دادند، مناطق قابل توجهی از کشاورزی مختلط باقی ماند
[ترجمه ترگمان]در آنجا که خاک رس به خاک سبک تر of منتقل شد، مناطق قابل توجهی از کشاورزی ترکیبی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آنجا که خاک رس به خاک سبک تر of منتقل شد، مناطق قابل توجهی از کشاورزی ترکیبی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There are mainly six farming types in Britain. They are arable farming, dairy farming, stock farming, mixed farming, hill farming and market gardening.
[ترجمه گوگل]عمدتاً شش نوع کشاورزی در بریتانیا وجود دارد آنها کشاورزی زراعی، دامداری، دامداری، کشاورزی مختلط، کشاورزی تپه و باغداری بازار هستند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا به طور عمده شش نوع کشاورزی وجود دارد آن ها کشاورزی، کشاورزی لبنی، کشاورزی ترکیبی، کشاورزی ترکیبی، کشاورزی تپه و باغبانی در بازار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا به طور عمده شش نوع کشاورزی وجود دارد آن ها کشاورزی، کشاورزی لبنی، کشاورزی ترکیبی، کشاورزی ترکیبی، کشاورزی تپه و باغبانی در بازار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Shabianzi Research Base For Desertified Land Management is situated in semi-arid, mixed farming and grazing zone southwest of Mu Us Sandy Land.
[ترجمه گوگل]پایگاه تحقیقاتی Shabianzi برای مدیریت زمین های بیابانی در منطقه نیمه خشک، مختلط کشاورزی و چرا در جنوب غربی زمین شنی مو اوس واقع شده است
[ترجمه ترگمان]پایگاه تحقیقاتی Shabianzi برای مدیریت زمین desertified در مناطق نیمه خشک و نیمه خشک و در جنوب غربی جنوب غربی \"سندی لند\" واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایگاه تحقیقاتی Shabianzi برای مدیریت زمین desertified در مناطق نیمه خشک و نیمه خشک و در جنوب غربی جنوب غربی \"سندی لند\" واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید