mixed bag


آش شله قلمکار، هرچیز قاتی پاتی، جورواجور

جمله های نمونه

1. Club-goers are a mixed bag these days, and so are the places they go clubbing.
[ترجمه گوگل]باشگاه‌بازان این روزها، و مکان‌هایی که به باشگاه می‌روند نیز به‌طور مختلط هستند
[ترجمه ترگمان]- یک کیسه پر از این روزها هستند، و بنابراین مکان هایی هستند که آن ها با آن ها بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The competition entries were a very mixed bag.
[ترجمه گوگل]آثار مسابقه بسیار ترکیبی بودند
[ترجمه ترگمان]ورودی های رقابتی یک کیف خیلی پیچیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The result is a decidedly mixed bag of campy humor, wild-eyed fantasy and high-tech special effects.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک کیسه کاملاً ترکیبی از طنز کمپینگ، فانتزی وحشیانه و جلوه های ویژه با فناوری بالا است
[ترجمه ترگمان]نتیجه، یک کیف ترکیبی از طنز campy، فانتزی و جلوه های ویژه با تکنولوژی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's a real mixed bag of people on the course.
[ترجمه گوگل]یک کیسه واقعی مختلط از مردم در این دوره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مسیر، یک کیسه پر از مردم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The entries to the competition were a real mixed bag — some excellent, some awful.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های شرکت‌کننده در این مسابقه یک کیسه ترکیبی واقعی بودند - برخی عالی، برخی افتضاح
[ترجمه ترگمان]ورودی مسابقه یک کیف ترکیبی واقعی بود - چیزی عالی و کمی بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The concert was a mixed bag of classical and modern music.
[ترجمه گوگل]کنسرت ترکیبی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود
[ترجمه ترگمان]کنسرت یک کیسه ترکیبی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This autumn's collections are a very mixed bag.
[ترجمه گوگل]کلکسیون های پاییز امسال یک کیف بسیار ترکیبی هستند
[ترجمه ترگمان]این مجموعه پاییز یک کیسه خیلی پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first is a mixed bag of songs and dances, only a couple associated with Rivera.
[ترجمه گوگل]اولی مجموعه‌ای از آهنگ‌ها و رقص‌هاست که فقط زوجی با ریورا مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]اولی یک کیسه ترکیبی از آهنگ و رقص است، تنها یک زوج با ریورا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Last year was a mixed bag for the billboard business, Nickinello notes.
[ترجمه گوگل]نیکینلو خاطرنشان می کند که سال گذشته برای تجارت بیلبورد بسیار مناسب بود
[ترجمه ترگمان]Nickinello اشاره می کند که سال گذشته یک کیف ترکیبی برای این بیلبورد تبلیغاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We will get a mixed bag of patents.
[ترجمه گوگل]ما یک کیسه ترکیبی از اختراعات دریافت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما یک کیسه پر از حق ثبت اختراع خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a mixed bag. The actors are fine, but the story is not very believable.
[ترجمه گوگل]این یک کیسه مخلوط است بازیگران خوب هستند، اما داستان چندان قابل باور نیست
[ترجمه ترگمان]این یک کیف ترکیبی است هنرپیشه ها خوب هستند، اما این داستان خیلی باورکردنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Today there is a very mixed bag of public relations workers and organisations.
[ترجمه گوگل]امروزه انبوهی از کارکنان و سازمان های روابط عمومی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]امروز یک کیسه بسیار پیچیده از کارگران و سازمان های روابط عمومی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results were a very mixed bag, with some of them so gloomy they refused to be quoted.
[ترجمه گوگل]نتایج بسیار پیچیده بود و برخی از آنها آنقدر غمگین بودند که از نقل قول خودداری کردند
[ترجمه ترگمان]نتایج یک کیف دستی بسیار پیچیده بود که برخی از آن ها چنان افسرده بودند که از نقل آن خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The trade report was a mixed bag, according to economists.
[ترجمه گوگل]به گفته اقتصاددانان، گزارش تجارت یک کیسه مختلط بود
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته اقتصاددانان، گزارش تجارت یک کیف ترکیبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a mixed bag is something that contains a mixture of things or people of many different kinds, some good and some bad.

پیشنهاد کاربران

being combine from bad and good things
ترکیبی از نتایج خوب و بد ( چیزهای خوب و بد ) .
ترکیبی از خوب و بد
تنوع یا گوناگونی در انواع یا مردم
a range of different things or people:
There's a real mixed bag of people taking the class.
synonyms: variety - mixture

بپرس