mitzvah

/ˈmɪtsvə//ˈmɪtsvə/

(آیین یهود) حکم (مستخرجه از انجیل یا صادر شده توسط روحانی اعظم)، mitsvot مذهب یهود حکم کتاب مقدس، ثواب

جمله های نمونه

1. As a teenager, what was his bar mitzvah like?
[ترجمه گوگل]در نوجوانی میتزوای بار او چگونه بود؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه نوجوون چه شکلی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jenny: It's my Bat Mitzvah party. I'm
[ترجمه گوگل]جنی: این مهمانی بت میتسوای من است من هستم
[ترجمه ترگمان]این جشن فارغ التحصیلی منه من …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A Bar Mitzvah marks a boy's passage into adulthood.
[ترجمه گوگل]یک بار میتسوا نشان دهنده گذر یک پسر به بزرگسالی است
[ترجمه ترگمان]یه بار \"بارمیتسوا\" تبدیل میشه به دوران بلوغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who has a bar mitzvah at Dodger Stadium?
[ترجمه گوگل]چه کسی در استادیوم دوجر بار میتسوا دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی در استادیوم \"داجر\" جشن گرفته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The planning for Sophie's bat mitzvah began late by American standards, almost as an afterthought.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی برای میتزوای خفاش سوفی با استانداردهای آمریکایی دیر شروع شد، تقریباً به عنوان یک فکر بعدی
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی برای خفاش سوفی توسط استانداردهای آمریکایی، تقریبا به عنوان یک سال بعد، آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eric had a space-travel-themed bar mitzvah at the Chanticleer in Short Hills when we were both in seventh grade.
[ترجمه گوگل]اریک زمانی که ما هر دو کلاس هفتم بودیم، یک بار میتسوا با مضمون سفر فضایی در Chanticleer در Short Hills داشت
[ترجمه ترگمان]اریک زمانی که هر دوی ما در کلاس هفتم بودیم اریک یک بار با موضوع سفر فضایی در the در تپه های کوتاه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Meanwhile, advances from Microsoft’s labs can approach bar mitzvah age before finding their way into products.
[ترجمه گوگل]در همین حال، پیشرفت‌های آزمایشگاه‌های مایکروسافت می‌تواند به سن بار میتزوا قبل از یافتن راه خود در محصولات نزدیک شود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از پیدا کردن راه خود در محصولات، به سن mitzvah نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Mitzvah Incense, which means that our mind is free from taints of misdeeds, evil jealousy, avarice, anger, spoliation, and hatred.
[ترجمه گوگل]بخور میتزوه یعنی ذهن ما از آلودگی های بد، حسادت شیطانی، بخل، خشم، غارت و نفرت پاک است
[ترجمه ترگمان]مراسم مذهبی که به این معنی است که ذهن ما از taints of و حسادت، حرص و نفرت و نفرت و نفرت و تباه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was commissioned for my bar mitzvah, and was later used to decorate my childhood bedroom — the bedroom in which I now sleep.
[ترجمه گوگل]برای بار میتزوای من سفارش داده شد و بعداً برای تزئین اتاق خواب دوران کودکی من - اتاق خوابی که اکنون در آن می خوابم - استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای bar بار من سفارش داده شد و بعدها برای تزیین اتاق خواب دوران کودکی من مورد استفاده قرار گرفت - اتاق خواب که اکنون در آن خوابم می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A bar mitzvah is an important social event.
[ترجمه گوگل]بار میتسوه یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه ترگمان]A یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you know they send out formal invitations, like at your wedding or Bar Mitzvah, to state executions?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که آنها دعوتنامه های رسمی، مانند مراسم عروسی شما یا بار میتسوا، برای اعلام اعدام می فرستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که آن ها دعوت رسمی مانند در مراسم عروسی یا بار Mitzvah را برای اعدام دولتی ارسال می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One's first watch is often a gift -- anything from a Timex on up -- received at graduation, confirmation, first job or Bar Mitzvah.
[ترجمه گوگل]اولین ساعت یک شخص اغلب یک هدیه است -- هر چیزی از Timex روشن -- که در هنگام فارغ التحصیلی, تأییدیه, اولین کار یا بار میتسوا دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]اولین ساعت یک هدیه است - - هر چیزی از یک a - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Within the Jewish community, I have married, raised a family, and become, I hope, a good father. We recently celebrated our oldest son's Bar Mitzvah.
[ترجمه گوگل]در جامعه یهودی، من ازدواج کرده ام، خانواده تشکیل داده ام و امیدوارم پدر خوبی شده ام ما اخیراً بار میتزوه پسر بزرگمان را جشن گرفتیم
[ترجمه ترگمان]در جامعه یهودی، من ازدواج کردم، یک خانواده را بزرگ کردم و، امیدوارم که یک پدر خوب باشد ما اخیرا oldest بار پسر خود را جشن گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Could you excuse us?You're gonna say something worse than the bar mitzvah remark ?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ما را ببخشید؟ شما می خواهید چیزی بدتر از اظهارات بار میتسوا بگویید؟
[ترجمه ترگمان]میشه ما رو ببخشید؟ میخوای یه چیزی بدتر از این حرف mitzvah بگی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Jews gather at the Western Wall to read the Torah during a bar mitzvah celebration.
[ترجمه گوگل]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در یک جشن بار میتسوا بخوانند
[ترجمه ترگمان]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در زمان جشن bar بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (hebrew) good deed; commandment, jewish law of moral conduct

پیشنهاد کاربران

بپرس