1. give (or get) the mitten
(قدیمی - عامیانه) دلدار خود را رد کردن (یا از سوی دلدار خود رد شدن)،ترک معشوق کردن
2. Cotton mittens will prevent the baby from scratching his own face.
[ترجمه ANA] دستکش های پنبه ای مانع این می شود که نوزاد صورتش را بخراشد.|
[ترجمه گوگل]دستکش های نخی از خراشیدن صورت کودک جلوگیری می کند[ترجمه ترگمان]میتنز تو را از دست دادن صورت خودش منع میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had also lost his left mitten.
[ترجمه گوگل]دستکش چپش را هم گم کرده بود
[ترجمه ترگمان]دست چپش را نیز گم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست چپش را نیز گم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She wore a leather mitten on her left hand while her right was bare.
[ترجمه گوگل]او در حالی که دست راستش برهنه بود، یک دستکش چرمی به دست چپش زده بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست راست او برهنه بود، یک دستکش چرمی روی دست چپش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست راست او برهنه بود، یک دستکش چرمی روی دست چپش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He checked the humidifier and took his mittens off before locking the greenhouse door.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه در گلخانه را قفل کند، رطوبت ساز را چک کرد و دستکش را در آورد
[ترجمه ترگمان]دستگاه بخور را چک کرد و قبل از اینکه در گلخانه را قفل کند، دستش را بیرون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستگاه بخور را چک کرد و قبل از اینکه در گلخانه را قفل کند، دستش را بیرون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Roland, her damp mittens dangling from the insides of her stained coat sleeves.
[ترجمه گوگل]رولاند، دستکش های مرطوبش که از داخل آستین های کت لکه دارش آویزان است
[ترجمه ترگمان]میتنز، دستکش های مرطوب که از درون آستین های پیراهنش بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میتنز، دستکش های مرطوب که از درون آستین های پیراهنش بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I could almost imagine that he had mittens on ribbons threaded through his sleeves.
[ترجمه گوگل]تقریباً میتوانستم تصور کنم که او دستکشهایی روی روبانهای آستینهایش گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا می توانستم تصور کنم که دستکش را از طریق آستین های پیراهنش نخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقریبا می توانستم تصور کنم که دستکش را از طریق آستین های پیراهنش نخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I put my hands back in dry mittens and feeling soon returned.
[ترجمه گوگل]دست هایم را در دستکش های خشک برگرداندم و احساس کردم به زودی برگشتم
[ترجمه ترگمان]دست هایم را روی دست خشک و خشک گذاشتم و خیلی زود برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست هایم را روی دست خشک و خشک گذاشتم و خیلی زود برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One red mitten lying lost under a poplar tree.
[ترجمه گوگل]یک دستکش قرمز در زیر درخت صنوبر گم شده بود
[ترجمه ترگمان]یک دستکش قرمز که زیر درخت سپیدار گم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دستکش قرمز که زیر درخت سپیدار گم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Chinese mitten crab, Eriocheir sinensis is an important freshwater products in Chinese aquaculture.
[ترجمه گوگل]خرچنگ دستکش چینی، Eriocheir sinensis یکی از محصولات مهم آب شیرین در آبزی پروری چین است
[ترجمه ترگمان]خرچنگ mitten چینی، Eriocheir sinensis، یک ماهی آب شیرین مهم در آبزی پروری چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خرچنگ mitten چینی، Eriocheir sinensis، یک ماهی آب شیرین مهم در آبزی پروری چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She has given her ex - boyfriend the mitten and married an old man.
[ترجمه گوگل]او به دوست پسر سابق خود دستکش داده و با یک پیرمرد ازدواج کرده است
[ترجمه ترگمان]اون دوست پسر سابقش رو بهش داده و با یه پیرمرد ازدواج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون دوست پسر سابقش رو بهش داده و با یه پیرمرد ازدواج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Apron, Oven Mitten, Pot Holder, Napkin, Table Cloth, Tea Towel, Home and Kitchen Textile Products.
[ترجمه گوگل]پیش بند، دستکش فر، جا قابلمه، دستمال سفره، دستمال سفره، حوله چای، محصولات نساجی خانه و آشپزخانه
[ترجمه ترگمان]محوطه بارگیری، کوره، کوره، کوره، Napkin، میز Cloth، چای چای، خانه و محصولات نساجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محوطه بارگیری، کوره، کوره، کوره، Napkin، میز Cloth، چای چای، خانه و محصولات نساجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is a hole in the thumb of his mitten.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ در انگشت شست دستکش وجود دارد
[ترجمه ترگمان] یه سوراخ تو شست دستش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه سوراخ تو شست دستش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید