mitral

/ˈmaɪtrəl//ˈmaɪtrəl/

وابسته به کلاه مطران ها، مانند تاج

جمله های نمونه

1. Figure C shows the detail of mitral valve prolapse.
[ترجمه گوگل]شکل C جزئیات پرولاپس دریچه میترال را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل C جزییات دریچه میترال را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Material and Method:68 patients with incompetent mitral valves were included. Two-dimensional echocardiography were used to describe the abnormality of leaflet motion and leaflet edges coaptation .
[ترجمه گوگل]مواد و روش: 68 بیمار با دریچه میترال ناکارآمد وارد مطالعه شدند از اکوکاردیوگرافی دو بعدی برای توصیف ناهنجاری حرکت برگچه و همپوشانی لبه های برگچه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]مواد و روش: ۶۸ بیمار با شیره ای دارای صلاحیت در نظر گرفته شدند از echocardiography دو بعدی برای توصیف ناهنجاری حرکت leaflet و edges leaflet استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To evaluate the effects of percutaneous balloon mitral valvotomy (PBMV) for mitral stenosis (MS) with moderate mitral regurgitation (MR), particularly with bad mitral condition.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات والوتومی میترال با بالون از راه پوست (PBMV) برای تنگی میترال (MS) با نارسایی متوسط ​​میترال (MR)، به ویژه در شرایط بد میترال
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات of percutaneous (PBMV)برای دریچه میترال (MS)با دریچه میترال متوسط (MR)، به ویژه با شرایط زمانی بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: As a treatment for appropriate patients with mitral stenosis, PBMV has good long - term results.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: PBMV به عنوان یک درمان مناسب برای بیماران مبتلا به تنگی میترال نتایج بلندمدت خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به عنوان درمان برای بیماران مناسب با دریچه میترال، PBMV نتایج بلند مدت خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To measure the distance between the mitral leaflet coaptation point and the mitral annulus (CPMA) and explore the correlation between CPMA increase and left ventricular insufficiency.
[ترجمه گوگل]هدف: اندازه‌گیری فاصله بین نقطه همپوشانی برگچه میترال و حلقه میترال (CPMA) و بررسی ارتباط بین افزایش CPMA و نارسایی بطن چپ
[ترجمه ترگمان]هدف اندازه گیری فاصله بین دریچه میترال و دریچه میترال (CPMA)و بررسی رابطه بین افزایش CPMA و نارسایی بطن چپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Combination of simple mitral stenosis and mitral incompetence can breakdown the risk for formation of atria sinistrum mural thrombosis.
[ترجمه گوگل]ترکیبی از تنگی ساده میترال و نارسایی میترال می‌تواند خطر تشکیل ترومبوز دیواری دهلیز سینیستروم را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از دریچه میترال ساده و دریچه میترال می تواند خطر تشکیل آتریا و thrombosis دیواری را از بین ببرد: این ترکیب می تواند خطر تشکیل آتریا و thrombosis را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The shock and heart failure caused by mitral regurgitation should be considered in patients with inferoposterior AMI after successful revascularization, who are still hemodynamically unstable.
[ترجمه گوگل]شوک و نارسایی قلبی ناشی از نارسایی میترال باید در بیماران مبتلا به AMI تحتانی خلفی پس از عروق مجدد موفقیت آمیز که هنوز همودینامیک ناپایدار هستند در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]شوک و نارسایی قلبی ناشی از دریچه میترال باید در بیماران with ای ام ای پس از revascularization موفق، که هنوز ناپایدار هستند، در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A deformed mitral valve flap attracts bacteria that may be found in the bloodstream.
[ترجمه گوگل]فلپ دریچه میترال تغییر شکل یافته باکتری هایی را که ممکن است در جریان خون یافت می شوند جذب می کند
[ترجمه ترگمان]دریچه میترال بسته باکتری را به سمت خود جذب می کند که ممکن است در جریان خون یافت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mitral valve incompetence was graded as severe in 16 cases and moderate in
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال در 16 مورد شدید و در درجه متوسط ​​قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]عدم صلاحیت دریچه میترال به ۱۶ مورد و متوسط در ۱۶ مورد، درجه بندی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To retrospectively review the experience of mitral valve replacement after mitral commissurotomy in 39 cases.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی گذشته نگر تجربه تعویض دریچه میترال پس از کمسوروتومی میترال در 39 مورد
[ترجمه ترگمان]هدف با نگاه به گذشته تجربه جایگزینی دریچه میترال پس از mitral در ۳۹ مورد را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Moderate regurgitation was detected in pulmonic, tricuspid and mitral valves.
[ترجمه گوگل]نارسایی متوسط ​​در دریچه های ریوی، تریکوسپید و میترال مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]regurgitation متوسط در pulmonic، سه لختی و دریچه میترال کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the clinical manifestation of mitral valve prolapse syndrome.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تظاهرات بالینی سندرم پرولاپس دریچه میترال
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ظهور بالینی of دریچه میترال:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mitral valve regurgitation can cause arrhythmia, an abnormal speed or rhythm of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال می تواند باعث آریتمی، سرعت یا ریتم غیر طبیعی ضربان قلب شود
[ترجمه ترگمان]شیر Mitral می تواند باعث بی نظمی، یک سرعت غیر عادی و یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results The surfaces of the prolapsed mitral valves showed rough and accompanied with abnormal tendinous chordae, and their bodies projected into left atrium during systole.
[ترجمه گوگل]ResultsThe سطوح پرولاپس دریچه میترال خشن و همراه با آکورد تاندونوس غیرطبیعی نشان داد و بدن آنها در طول سیستول به دهلیز چپ پیش بینی شد
[ترجمه ترگمان]نتایج سطوح دریچه میترال به سختی نشان داده شدند و همراه با tendinous غیر عادی و bodies که در طول systole به دهلیز چپ کشیده شده بودند، ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The mean mitral tenting area was significantly greater in ergot-treated patients and showed a linear relationship with the severity of mitral regurgitation.
[ترجمه گوگل]میانگین ناحیه چادر میترال در بیماران تحت درمان با ارگوت به طور قابل توجهی بیشتر بود و رابطه خطی با شدت نارسایی میترال نشان داد
[ترجمه ترگمان]ناحیه دریچه میترال به طور قابل توجهی در بیماران درمان شده با ergot بیشتر بود و رابطه خطی با شدت دریچه میترال نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having the shape of a miter, shaped like a headdress of a bishop or priest, of or pertaining to a miter

پیشنهاد کاربران

[ آناتومی]دریچه دولختی
بین دهلیز و بطن چپ که پس از انقباض دهلیز مانع برگشت خون به دهلیز ها میشود.
نام دیگر :Bicuspid valve

بپرس