mitral valve

/ˈmaɪtrəlˈvælv//ˈmaɪtrəlvælv/

(کالبدشناسی - قلب) دریچه ی دولختی، دریچه ی دو لتی (یا خودی یا میترال)

جمله های نمونه

1. Figure C shows the detail of mitral valve prolapse.
[ترجمه گوگل]شکل C جزئیات پرولاپس دریچه میترال را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل C جزییات دریچه میترال را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A deformed mitral valve flap attracts bacteria that may be found in the bloodstream.
[ترجمه گوگل]فلپ دریچه میترال تغییر شکل یافته باکتری هایی را که ممکن است در جریان خون یافت می شوند جذب می کند
[ترجمه ترگمان]دریچه میترال بسته باکتری را به سمت خود جذب می کند که ممکن است در جریان خون یافت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mitral valve incompetence was graded as severe in 16 cases and moderate in
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال در 16 مورد شدید و در درجه متوسط ​​قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]عدم صلاحیت دریچه میترال به ۱۶ مورد و متوسط در ۱۶ مورد، درجه بندی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To retrospectively review the experience of mitral valve replacement after mitral commissurotomy in 39 cases.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی گذشته نگر تجربه تعویض دریچه میترال پس از کمسوروتومی میترال در 39 مورد
[ترجمه ترگمان]هدف با نگاه به گذشته تجربه جایگزینی دریچه میترال پس از mitral در ۳۹ مورد را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To study the clinical manifestation of mitral valve prolapse syndrome.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تظاهرات بالینی سندرم پرولاپس دریچه میترال
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ظهور بالینی of دریچه میترال:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mitral valve regurgitation can cause arrhythmia, an abnormal speed or rhythm of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]نارسایی دریچه میترال می تواند باعث آریتمی، سرعت یا ریتم غیر طبیعی ضربان قلب شود
[ترجمه ترگمان]شیر Mitral می تواند باعث بی نظمی، یک سرعت غیر عادی و یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The pathological shortening of mitral valve and sub-valvular apparatus caused by long-term rheumatic disease is the main cause of decreased left ventricular volume in mitral stenosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کوتاهی پاتولوژیک دریچه میترال و دستگاه زیر دریچه ای ناشی از بیماری روماتیسمی طولانی مدت علت اصلی کاهش حجم بطن چپ در تنگی میترال است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کوتاه شدن pathological دریچه میترال و دستگاه sub ناشی از بیماری روماتیسم مدت طولانی، علت اصلی کاهش حجم بطن چپ در دریچه میترال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fibrosis and fusion of the mitral valve leaflets develop over weeks to months and indicate chronic rheumatic valvulitis.
[ترجمه گوگل]فیبروز و جوش خوردن برگچه های دریچه میترال طی هفته ها تا ماه ها ایجاد می شود و نشان دهنده دریچه روماتیسمی مزمن است
[ترجمه ترگمان]Fibrosis و ادغام دریچه میترال به مدت چند هفته در طول چند هفته رشد می کنند و درد مزمن روماتیسمی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions PBMV is an effective treatment for rheumatic mitral valve stenosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری PBMV یک درمان موثر برای تنگی دریچه میترال روماتیسمی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری PBMV یک درمان موثر برای دریچه میترال روماتیسمی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mitral valve prolapse ( MVP ) can't be prevented, but some of its complications can.
[ترجمه گوگل]پرولاپس دریچه میترال (MVP) قابل پیشگیری نیست، اما برخی از عوارض آن قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]prolapse Mitral (MVP)نمی تواند مانع از آن شود، اما برخی از پیچیدگی های آن ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The professor He Wei is performing mitral valve replacement.
[ترجمه گوگل]پروفسور هی وی در حال انجام تعویض دریچه میترال است
[ترجمه ترگمان]پروفسور وی وی مشغول به کار کردن دریچه میترال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusions Echocardiographic classification of mitral valve insufficiency has a direct relationship to surgical patterns.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری طبقه بندی اکوکاردیوگرافی نارسایی دریچه میترال رابطه مستقیمی با الگوهای جراحی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری طبقه بندی echocardiographic دریچه میترال ارتباط مستقیمی با الگوهای جراحی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the correlation features of mitral valve prolapse (MVP) with acute rheumatic carditis (ARC).
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی ویژگی های همبستگی پرولاپس دریچه میترال (MVP) با کاردیت روماتیسمی حاد (ARC)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های همبستگی دریچه میترال (MVP)با carditis روماتیسمی (ARC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mitral valvoplasty in 2 patients and mitral valve replacement in 9 and aortic valve replacement in 3 and double valve replacement in 10 were performed.
[ترجمه گوگل]در 2 بیمار والووپلاستی میترال و 9 مورد تعویض دریچه میترال و 3 مورد تعویض دریچه آئورت و 10 مورد تعویض دریچه دوگانه انجام شد
[ترجمه ترگمان]Mitral valvoplasty در ۲ بیمار و دریچه میترال در ساعت ۹ و جایگزینی سوپاپ دریچه در ساعت ۳ و جایگزینی شیر در ۱۰ دقیقه انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (anatomy) heart valve that divides the left atrium and left ventricle and allows blood to flow into the left ventricle

پیشنهاد کاربران

mitral valve ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دریچۀ دولَختی
تعریف: دریچه‏ای که در بین دهلیز و بطن چپ قرار دارد

بپرس