1. Suddenly he lifted the crosier above his miter.
[ترجمه گوگل]ناگهان صلیب را بالای میتر خود بلند کرد
[ترجمه ترگمان]ناگهان crosier را بالای سر miter بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان crosier را بالای سر miter بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Miter Saw Machine, Corner assembling Machine, Furniture Clamps. Clips, Clamps.
[ترجمه گوگل]دستگاه اره میتر، دستگاه مونتاژ گوشه، گیره مبلمان گیره، گیره
[ترجمه ترگمان]miter ماشین، ماشین گرد، ماشین گرد و Furniture ها clips ها، Clamps ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]miter ماشین، ماشین گرد، ماشین گرد و Furniture ها clips ها، Clamps ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He covered the miter with glue before making the joint.
[ترجمه گوگل]قبل از ساختن مفصل، میتر را با چسب پوشاند
[ترجمه ترگمان]قبل از انجام این کار، تاج اسقفی را با چسب پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از انجام این کار، تاج اسقفی را با چسب پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. GDI + provides three line join styles: miter, bevel, and round.
[ترجمه گوگل]GDI + سه سبک اتصال خط را ارائه می دهد: میتر، مخروطی و گرد
[ترجمه ترگمان]GDI + سه خط تولید را فراهم می کند: تاج، bevel، و گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]GDI + سه خط تولید را فراهم می کند: تاج، bevel، و گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The flywheel has a miter joint with the two end planes of the fan blade.
[ترجمه گوگل]فلایویل دارای یک مفصل میتر با دو صفحه انتهایی تیغه فن است
[ترجمه ترگمان]چرخ لنگر یک اتصال اسقفی با دو صفحه انتهای تیغه پنکه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرخ لنگر یک اتصال اسقفی با دو صفحه انتهای تیغه پنکه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To meet in a miter joint.
[ترجمه گوگل]برای ملاقات در مفصل میتر
[ترجمه ترگمان]برای دیدار در اسقفی miter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای دیدار در اسقفی miter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The miter limit is the maximum allowed ratio of miter length to stroke width.
[ترجمه گوگل]حد میتر حداکثر نسبت مجاز طول میتر به عرض ضربه است
[ترجمه ترگمان]حد تاج اسقفی، حداکثر نسبت مجاز به طول تاج و عرض ضربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حد تاج اسقفی، حداکثر نسبت مجاز به طول تاج و عرض ضربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Miter gate is one kind of steel gates the most widely applied in lock engineering.
[ترجمه گوگل]گیت میتر یکی از انواع دروازه های فولادی است که بیشترین کاربرد را در مهندسی قفل دارد
[ترجمه ترگمان]دروازه miter یکی از انواع گیت های فولادی است که به طور گسترده در مهندسی قفل به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دروازه miter یکی از انواع گیت های فولادی است که به طور گسترده در مهندسی قفل به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Let the boards run long at either end until the miter is tight.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تخته ها به مدت طولانی در هر دو طرف کار کنند تا زمانی که میتر سفت شود
[ترجمه ترگمان]در هر دو طرف، تا وقتی که تاج اسقفی محکم باشد، در هر دو طرف می دوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هر دو طرف، تا وقتی که تاج اسقفی محکم باشد، در هر دو طرف می دوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A fracture dynamics analysis is given to an accident on a gudgeon link of the miter gate of a dam.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل دینامیک شکست به یک حادثه در یک پیوند گجون دروازه میتر یک سد داده می شود
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل دینامیکی شکستگی به یک تصادف بر روی یک حلقه کوچک مربوط به یک سد در مقابل یک سد داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل دینامیکی شکستگی به یک تصادف بر روی یک حلقه کوچک مربوط به یک سد در مقابل یک سد داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I used a band saw, a table saw and a miter saw for these cuts.
[ترجمه گوگل]من برای این برش ها از اره نواری، اره رومیزی و اره میتر استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]من از یک گروه دیدم، یک میز دید، و یک تاج اسقفی برای این بریدگی ها یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از یک گروه دیدم، یک میز دید، و یک تاج اسقفی برای این بریدگی ها یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pipe ends must be cut square, using a wheel - type cutter or saw & miter box.
[ترجمه گوگل]انتهای لوله ها باید به صورت مربعی برش داده شوند، با استفاده از یک چرخ کاتر یا جعبه اره و میتر
[ترجمه ترگمان]انتهای لوله ها باید مربعی باشند، با استفاده از یک روکش چرخ لاستیکی و یا یک دستگاه اسقفی & دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتهای لوله ها باید مربعی باشند، با استفاده از یک روکش چرخ لاستیکی و یا یک دستگاه اسقفی & دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. FEM computing technique for hydraulic hoist cylinder of lock miter gate is introduced.
[ترجمه گوگل]روش محاسباتی FEM برای سیلندر بالابر هیدرولیک دروازه میتر قفل معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه FEM برای سیلندر هیدرولیکی در miter lock معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه FEM برای سیلندر هیدرولیکی در miter lock معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Manufacturer and retailer of a light, portable, sturdy and proven miter - saw stand.
[ترجمه گوگل]تولید کننده و خرده فروش پایه میتر اره سبک، قابل حمل، محکم و اثبات شده
[ترجمه ترگمان]سازنده و خرده فروش یک سبک، قابل حمل، محکم و ثابت، جایگاه خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سازنده و خرده فروش یک سبک، قابل حمل، محکم و ثابت، جایگاه خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید