1. Since the accident he has become withdrawn and mistrustful.
[ترجمه گوگل]از زمان تصادف، او گوشه گیر و بی اعتماد شده است
[ترجمه ترگمان]از زمان حادثه او را گرفته و بی اعتماد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از زمان حادثه او را گرفته و بی اعتماد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Voters are bound to be mistrustful of a government that has broken so many promises.
[ترجمه گوگل]رای دهندگان باید نسبت به دولتی که بسیاری از وعده ها را زیر پا گذاشته است، بی اعتماد باشند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان موظف هستند که از دولت بی اعتماد باشند که وعده های بسیاری را نقض کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان موظف هستند که از دولت بی اعتماد باشند که وعده های بسیاری را نقض کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is mistrustful of my ability.
[ترجمه گوگل]او به توانایی من بی اعتماد است
[ترجمه ترگمان]با عدم اعتماد به توانایی من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با عدم اعتماد به توانایی من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Some people are very mistrustful of computerised banking.
[ترجمه گوگل]برخی افراد به بانکداری کامپیوتری بسیار بی اعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد نسبت به بانکداری کامپیوتری بسیار بی اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی افراد نسبت به بانکداری کامپیوتری بسیار بی اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some people are very mistrustful of computers.
[ترجمه گوگل]برخی افراد نسبت به کامپیوترها بسیار بی اعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد بسیار بی اعتماد به کامپیوترها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی افراد بسیار بی اعتماد به کامپیوترها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They'd all queue up-excited, mistrustful or just plain scared.
[ترجمه گوگل]همه آنها هیجان زده، بی اعتماد یا فقط ترسیده صف می کشیدند
[ترجمه ترگمان]همه در صف ایستاده بودند - هیجان زده، شوکه یا فقط کمی ترسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه در صف ایستاده بودند - هیجان زده، شوکه یا فقط کمی ترسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People will become more envious, more mistrustful, more vindictive.
[ترجمه گوگل]مردم حسودتر، بی اعتمادتر، کینه توز تر خواهند شد
[ترجمه ترگمان]مردم بیش از پیش حسود و more و vindictive می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم بیش از پیش حسود و more و vindictive می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Contemporary accounts give the impression of a watchful, mistrustful regime, of a country bristling with fortresses and teeming with soldiers.
[ترجمه گوگل]گزارشهای معاصر این تصور را به وجود میآورند که یک رژیم مراقب و بیاعتماد، کشوری مملو از قلعهها و مملو از سربازان
[ترجمه ترگمان]گزارش های معاصر، حاکی از آن است که یک رژیم هوشیار و بی اعتماد از کشوری است که با استحکامات نظامی و پر از سربازان به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزارش های معاصر، حاکی از آن است که یک رژیم هوشیار و بی اعتماد از کشوری است که با استحکامات نظامی و پر از سربازان به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They are mistrustful of hermits, and do not believe that we come to give.
[ترجمه گوگل]آنها به گوشه نشینان بی اعتماد هستند و باور نمی کنند که ما آمده ایم بدهیم
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به hermits بی اعتماد هستند و فکر نمی کنند که ما به اینجا بیاییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به hermits بی اعتماد هستند و فکر نمی کنند که ما به اینجا بیاییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They were so mistrustful of everybody that they never know what to believe.
[ترجمه گوگل]آنها آنقدر به همه بی اعتماد بودند که هرگز نمی دانستند چه چیزی را باور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی از همه مطمئن بودند که نمی دانند چه چیزی را باور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی از همه مطمئن بودند که نمی دانند چه چیزی را باور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But we have seen how mistrustful citizens are about companies'use of their data.
[ترجمه گوگل]اما ما دیدهایم که شهروندان چقدر نسبت به استفاده شرکتها از دادههایشان بیاعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]اما ما شاهد بوده ایم که شهروندان حاکی از اعتماد به نفس شرکت ها در مورد استفاده از داده های آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما ما شاهد بوده ایم که شهروندان حاکی از اعتماد به نفس شرکت ها در مورد استفاده از داده های آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You seem mistrustful even of your friends.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شما حتی به دوستان خود نیز بی اعتماد هستید
[ترجمه ترگمان]تو حتی از دوستات هم ناراحت به نظر میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو حتی از دوستات هم ناراحت به نظر میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Over the last few months he had become rather withdrawn and mistrustful; a subdued version of his former self.
[ترجمه گوگل]در چند ماه گذشته او نسبتاً گوشه گیر و بی اعتماد شده بود نسخه ای مطیع از خود سابقش
[ترجمه ترگمان]در این چند ماه اخیر اندکی پس از آن که خود را از دست داده بود، اندکی پس از آن که خود را از دست داده بود، کمی از خود بی خود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این چند ماه اخیر اندکی پس از آن که خود را از دست داده بود، اندکی پس از آن که خود را از دست داده بود، کمی از خود بی خود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rural towns exist on the fringe of civilization, filled with sullen, insular and mistrustful citizens.
[ترجمه گوگل]شهرهای روستایی در حاشیه تمدن، مملو از شهروندان عبوس، منزوی و بی اعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]شهرهای روستایی در حاشیه تمدن، مملو از شهروندان عبوس، منزوی و بی اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهرهای روستایی در حاشیه تمدن، مملو از شهروندان عبوس، منزوی و بی اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید