mistreatment

جمله های نمونه

1. They are liable to face more mistreatment if they complain to the police.
[ترجمه گوگل]آنها در صورت شکایت به پلیس ممکن است با بدرفتاری بیشتری روبرو شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها در صورتی که به پلیس شکایت کنند، با بدرفتاری بیشتری مواجه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The prisoners rioted against mistreatment by sadistic guards.
[ترجمه گوگل]زندانیان علیه بدرفتاری توسط نگهبانان سادیست شورش کردند
[ترجمه ترگمان]این زندانیان با سو رفتار با نگهبانان sadistic سربه شورش برداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She suffered years of mistreatment from her violent husband.
[ترجمه ممد] لعنت بر روی آن راست و چپ و در راست زمینه وجود ندارد که این کار رو می ارزه در حال تماشای این کار میکنه میگم امیدوارم شادی جان همراه عزیزم. رستای عزیزم. رژدا خواهری خوبن. با شله
|
[ترجمه گوگل]او سال ها از سوء رفتار شوهر خشن خود رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از شوهر خشن خود رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Monroe was on the phone, raging about her mistreatment by the brothers.
[ترجمه گوگل]مونرو تلفنی بود و از بدرفتاری برادران با او عصبانی بود
[ترجمه ترگمان] مونرو \"پشت تلفن بود\" در مورد اون با برادرش حرف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A demonstration was planned to protest the mistreatment of prisoners.
[ترجمه گوگل]تظاهراتی در اعتراض به بدرفتاری با زندانیان برنامه ریزی شده بود
[ترجمه ترگمان]یک تظاهرات برای اعتراض به بدرفتاری با زندانیان در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. the physical mistreatment of children.
[ترجمه گوگل]بدرفتاری فیزیکی با کودکان
[ترجمه ترگمان]رفتار فیزیکی کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Resnick has written two books recounting Simpsons alleged mistreatment of his wife, who believed that he eventually would kill her.
[ترجمه گوگل]رزنیک دو کتاب نوشته است که در آن به رفتار نامناسب سیمپسون ها با همسرش که معتقد بود در نهایت او را می کشد، بازگو می کند
[ترجمه ترگمان]رزنیک دو کتاب نوشته است که Simpsons مورد بدرفتاری با همسرش را بازگو کرده است او معتقد بود که او در نهایت او را خواهد کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Weaker members of society are always vulnerable to mistreatment.
[ترجمه گوگل]اعضای ضعیف جامعه همیشه در معرض بدرفتاری هستند
[ترجمه ترگمان]اعضای Weaker جامعه همواره نسبت به بدرفتاری آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many young soldiers desert or go Awol after mistreatment and bullying by their superiors or colleagues.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سربازان جوان پس از بدرفتاری و قلدری توسط مافوق یا همکاران خود ترک می کنند یا به اوول می روند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سربازان جوان پس از بدرفتاری و بدرفتاری با مافوق ها و یا همکاران خود به awol می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Metheds: Discuss the reason of misdiagnosis and mistreatment of 13 patients.
[ترجمه گوگل]روش کار: علت تشخیص نادرست و بد رفتاری 13 بیمار را مورد بحث قرار دهید
[ترجمه ترگمان]Metheds: توضیح علت of و سورفتار با ۱۳ بیمار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate the causes of misdiagnosis and mistreatment of primary multiple carcinoma of colon.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علل تشخیص و درمان نادرست سرطان مولتیپل اولیه کولون
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد علل of و سورفتار با carcinoma چندگانه اولیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The physical and verbal mistreatment of child.
[ترجمه گوگل]بدرفتاری فیزیکی و کلامی با کودک
[ترجمه ترگمان]رفتار فیزیکی و شفاهی کودک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This kind of mistreatment is very common in Chinese zoos.
[ترجمه گوگل]این نوع بدرفتاری در باغ وحش های چین بسیار رایج است
[ترجمه ترگمان]این نوع بدرفتاری در باغ وحش ها رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The physical and verbal mistreatment of children.
[ترجمه گوگل]بدرفتاری فیزیکی و کلامی با کودکان
[ترجمه ترگمان]رفتار فیزیکی و شفاهی کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He should be punished for his mistreatment of his mother.
[ترجمه گوگل]او باید به خاطر بدرفتاری با مادرش مجازات شود
[ترجمه ترگمان]او باید به خاطر بدرفتاری با مادرش مجازات شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• poor treatment, abuse, molestation

پیشنهاد کاربران

بدرفتاری. . ازاررساندن
درمان اشتباه
بدرفتاری
سوء رفتار
the act of treating a person or animal badly, cruelly, or unfairly
روش های بد درمانی را بیان میکنه
نگهداری حیوانات در شرایط خیلی بد
ازار رساندن

بپرس