1. She mistimed her stroke and the ball went into the net.
[ترجمه گوگل]او ضربات خود را به اشتباه انجام داد و توپ وارد دروازه شد
[ترجمه ترگمان]ضربه زد و توپ به تور افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضربه زد و توپ به تور افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They mistimed the war by three years.
[ترجمه گوگل]آنها جنگ را سه سال به اشتباه انداختند
[ترجمه ترگمان]آن ها سه سال است که جنگ را آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها سه سال است که جنگ را آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You're bound to mistime a tackle every so often.
[ترجمه گوگل]ممکن است هر چند وقت یکبار یک تکل را به تعویق بیندازید
[ترجمه ترگمان]تو هر وقت مجبور میشی یه دست و پنجه نرم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو هر وقت مجبور میشی یه دست و پنجه نرم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The government's intervention was badly mistimed.
[ترجمه گوگل]مداخله دولت بد موقع بود
[ترجمه ترگمان]مداخله دولت بد mistimed بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مداخله دولت بد mistimed بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He mistimed his kick and missed the ball.
[ترجمه گوگل]او ضربه خود را به موقع اشتباه کرد و توپ را از دست داد
[ترجمه ترگمان]شوت زد و توپ را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شوت زد و توپ را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A lot of the jokes were mistimed .
[ترجمه گوگل]بسیاری از جوک ها اشتباه گرفته شد
[ترجمه ترگمان] خیلی از جک های \"mistimed\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیلی از جک های \"mistimed\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The horse completely mistimed the jump and threw its rider.
[ترجمه مرضیه اذریان] اسب کاملا بدموقع پرید و سوارکار رو به زمین انداخت|
[ترجمه گوگل]اسب پرش را کاملاً اشتباه کرد و سوار خود را پرتاب کرد[ترجمه ترگمان]اسب به کلی از جا پرید و سوارش را به زمین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The failure of the talks was mainly due to insensitivity and mistiming.
[ترجمه گوگل]شکست مذاکرات عمدتاً به دلیل عدم حساسیت و عدم به موقع بود
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت مذاکرات عمدتا ناشی از عدم حساسیت و عدم حساسیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت مذاکرات عمدتا ناشی از عدم حساسیت و عدم حساسیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This problem is accentuated by pilots being very tense and mis-timing the stick movements.
[ترجمه گوگل]این مشکل با تنش بسیار زیاد خلبان ها و زمان بندی اشتباه حرکات چوب تشدید می شود
[ترجمه ترگمان]این مساله توسط خلبان ها بسیار پرتنش و زمانی که حرکات چوبی در حال تغییر هستند، مورد تاکید قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مساله توسط خلبان ها بسیار پرتنش و زمانی که حرکات چوبی در حال تغییر هستند، مورد تاکید قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Yet his new partner Mahela Jayawardene nearly perished when he mis-timed a drive off Giles.
[ترجمه گوگل]با این حال، شریک جدید او، ماهلا جایاوردن، زمانی که یک رانندگی را در نزدیکی گیلز به اشتباه انجام داد، تقریباً از بین رفت
[ترجمه ترگمان]با این حال هم کار جدیدش در موقع رانندگی در کنار ژیل تقریبا از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال هم کار جدیدش در موقع رانندگی در کنار ژیل تقریبا از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. With the election only two days left, the government, however, mistimed its announcement of tax increases.
[ترجمه گوگل]در حالی که تنها دو روز به برگزاری انتخابات باقی مانده بود، دولت اعلام کرد افزایش مالیات را به اشتباه تعیین کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با برگزاری انتخابات تنها دو روز بعد، دولت اعلام کرد که اعلام مالیات افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، با برگزاری انتخابات تنها دو روز بعد، دولت اعلام کرد که اعلام مالیات افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But then came the only error of the afternoon from the impressive Awford, when his mistimed challenge sent Nicol sprawling.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن تنها خطای بعدازظهر از سوی آفورد چشمگیر رخ داد، زمانی که چالش به موقع او باعث شد که نیکول پراکنده شود
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن، تنها خطای بعد از بعد از ظهر از the impressive، هنگامی که چالش mistimed او را پراکنده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن، تنها خطای بعد از بعد از ظهر از the impressive، هنگامی که چالش mistimed او را پراکنده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As the car moved off, the man strode into the road as if his intention to confront Elliott had simply been mistimed.
[ترجمه گوگل]در حالی که ماشین حرکت می کرد، مرد طوری وارد جاده شد که گویی قصدش برای رویارویی با الیوت به سادگی اشتباه شده بود
[ترجمه ترگمان]همچنان که اتومبیل حرکت می کرد، مرد با گام های بلند به جاده رفت، گویی قصد رفتن با الیوت را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که اتومبیل حرکت می کرد، مرد با گام های بلند به جاده رفت، گویی قصد رفتن با الیوت را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wenger's side move the ball very quickly so good judgment and timing are vital. It's very easy to mistime tackles against them and impatience could be disastrous.
[ترجمه گوگل]تیم ونگر توپ را خیلی سریع حرکت می دهد، بنابراین قضاوت خوب و زمان بندی بسیار حیاتی است بهنگام زدن تکل ها در برابر آنها بسیار آسان است و بی صبری می تواند فاجعه بار باشد
[ترجمه ترگمان]سمت Wenger توپ را بسیار سریع حرکت می دهد بنابراین قضاوت خوب و زمان بندی بسیار مهم هستند مقابله با آن ها بسیار آسان است و ناشکیبایی می تواند فاجعه آمیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سمت Wenger توپ را بسیار سریع حرکت می دهد بنابراین قضاوت خوب و زمان بندی بسیار مهم هستند مقابله با آن ها بسیار آسان است و ناشکیبایی می تواند فاجعه آمیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید