1. mistakes caused by inadvertence
اشتباهات ناشی از بی دقتی
2. mistakes must be rectified immediately
اشتباهات باید فوری برطرف شوند.
3. his mistakes resulted in dishonor for his family
لغزش های او برای خانواده اش آبروریزی به بار آورد.
4. his mistakes were hurtful to the newspaper's reputation
اشتباهات او برای شهرت روزنامه بد بود.
5. these mistakes have jeopardized your chances for reelection
این اشتباهات احتمال انتخاب مجدد شما را به خطر انداخته است.
6. unavoidable mistakes
خطاهای احتراز ناپذیر
7. there are no mistakes in your composition
انشای تو (هیچ) غلط ندارد.
8. ali made the most mistakes of all the class
علی از همه ی شاگردان کلاس بیشتر اشتباه کرد.
9. i now realize my mistakes with the benefit of hindsight
با استفاده از پس نگری اکنون به اشتباهات خود پی می برم.
10. to atone for one's mistakes
اشتباهات خود را جبران کردن
11. a keen regret for past mistakes
افسوس زیاد برای لغزش های گذشته
12. he has made plenty of mistakes
او خیلی اشتباه کرده است.
13. we must correct our own mistakes
باید اشتباهات خود را اصلاح کنیم.
14. we must learn from our mistakes
باید از اشتباهات خود پند بگیریم.
15. don't make me culpable for his mistakes
گناه اشتباهات او را به گردن من میندازید.
16. he tried to gloss over his mistakes
او کوشید اشتباهات خود را بپوشاند.
17. his writing is full of grammatical mistakes
نوشته ی او پر از اشتباهات دستوری است.
18. i fear i have already made enough mistakes
نگرانم که هم اکنون به اندازه ی کافی اشتباه کرده ام.
19. quite charitably he chose to ignore my mistakes
باکمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.
20. she blushed at remembering her own past mistakes
با یادآوری اشتباهات گذشته،صورتش از خجالت سرخ شد.
21. the teacher overlooked several of my spelling mistakes
معلم متوجه چندین اشتباه املایی من نشد.
22. his failures were not due to misfortune but to his own mistakes
ناکامی های او از بدبیاری نبود بلکه از اشتباهات خودش ناشی می شد.