mistakable

1. Make efficiency lowly and permit the mistakable phenomenon.

[ترجمه گوگل]بهره وری را پایین بیاورید و به پدیده اشتباه اجازه دهید
[ترجمه ترگمان]بهره وری را کم کنید و به پدیده mistakable اجازه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To investigate cause and nursing strategy of mistakable inserting internal jugular vein in subclavian venepuncture.

[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت و راهبرد پرستاری ورود اشتباه ورید ژوگولار داخلی در رگ‌گیری ساب ترقوه
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی علت و استراتژی پرستاری از mistakable، اضافه کردن سیاه رگ گردنی داخلی در subclavian venepuncture
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The paper introduces mistakable actions for preliminary player of basketball with single handed overhead shoot, analyses its generated reasons and suggests some effective rectifying methods.

[ترجمه گوگل]این مقاله اقدامات اشتباه برای بازیکن اولیه بسکتبال با شوت تک دستی را معرفی می کند، دلایل ایجاد شده آن را تجزیه و تحلیل می کند و برخی از روش های اصلاح موثر را پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی اقدامات mistakable برای بازیکن اولیه بسکتبال با عکاسی سرانه تک چپ دست، تجزیه و تحلیل دلایل تولید شده و پیشنهاد برخی روش های اصلاح کننده موثر می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Still, it is a sufficiently good imitation to be sometimes mistakable for the real thing.

[ترجمه گوگل]با این حال، این یک تقلید به اندازه کافی خوب است که گاهی اوقات برای چیز واقعی اشتباه گرفته شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، تقلید کردن از چیزهای واقعی به اندازه کافی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Well, from today on those conclusions have all been proven to be blunders of mistakable judgment.

[ترجمه گوگل]خوب، از امروز به بعد ثابت شده است که این نتایج همه اشتباهات قضاوت اشتباه هستند
[ترجمه ترگمان]خوب، از امروز به بعد، در آن نتایجی که به نظر می رسد اشتباه ات mistakable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس