mission impossible

جمله های نمونه

1. Tom Cruise has performed his own stunts for Mission Impossible defying warnings from professionals.
[ترجمه گوگل]تام کروز شیرین کاری های خود را برای ماموریت غیرممکن انجام داده است که هشدارهای حرفه ای ها را نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]تام کروز (تام کروز)ترفندهای خاص خود را برای ماموریت غیر ممکن از جانب حرفه ای ها انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many regard his task as mission impossible.
[ترجمه گوگل]بسیاری وظیفه او را غیرممکن می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها وظیفه خود را به عنوان ماموریت غیر ممکن تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What's with the mission impossible III, bull shit, Milo?
[ترجمه گوگل]ماجرای ماموریت غیرممکن III، گاو نر، میلو چیست؟
[ترجمه ترگمان]چه ربطی به ماموریت سوم غیر ممکن داره، \"مایلو\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It'sounds like Mission Impossible: Sell coffee to China's drinkers.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ماموریت غیرممکن: فروش قهوه به نوشیدنی های چینی
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد ماموریت غیر ممکن است: قهوه را به مصرف کنندگان چینی بفروشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They sound more like Mission Impossible and Star Trek gimmicks than weapons.
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر شبیه ترفندهای Mission Impossible و Star Trek هستند تا سلاح
[ترجمه ترگمان]اونا بیشتر شبیه ماموریت غیر ممکن و \"استار ترک\" هستن تا اسلحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tom Cruise is back in theatres in Mission Impossible III.
[ترجمه گوگل]تام کروز در فیلم Mission Impossible III به سینماها بازگشته است
[ترجمه ترگمان]تام کروز در حال بازگشت به تماشاخانه ها در ماموریت غیر ممکن ۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pinewood Studios is hoping to beat the world record for the biggest movie screening with its drive-in showing of Mission Impossible.
[ترجمه گوگل]استودیو Pinewood امیدوار است با نمایش فیلم Mission Impossible رکورد جهانی بزرگترین نمایش فیلم را شکست دهد
[ترجمه ترگمان]استودیو Pinewood امیدوار است رکورد جهانی را به خاطر بزرگ ترین نمایش فیلم با نمایش آن - در نمایش ماموریت غیر ممکن، شکست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Actually, I may be better than Tom Cruse ! Hey, Attention on my Mission Impossible!
[ترجمه گوگل]در واقع، من ممکن است بهتر از تام کروز باشم! سلام، به ماموریت غیرممکن من توجه کنید!
[ترجمه ترگمان]در واقع، من شاید بهتر از \"تام کروز\" باشم هی، توجه به ماموریت من غیر ممکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm on a mission to get over you, in other words mission impossible.
[ترجمه گوگل]من در مأموریتی هستم که از پس شما بربیایم، به عبارت دیگر مأموریت غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]من در یک ماموریت هستم که بر شما غلبه کنم، به عبارت دیگر غیر ممکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Extreme patriots fighting for the freedom of children who are conducting a " mission impossible. "
[ترجمه گوگل]میهن پرستان افراطی که برای آزادی کودکانی که "ماموریت غیرممکن" را انجام می دهند می جنگند
[ترجمه ترگمان]میهن پرستان افراطی که برای آزادی کودکانی که \"ماموریت\" را \"غیر ممکن\" انجام می دهند مبارزه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mission that is impossible to accomplish

پیشنهاد کاربران