miss the point

انگلیسی به انگلیسی

• fail to grasp the main point

پیشنهاد کاربران

بیراهه رفتن در توضیح یک مطلب
✔️ اصل مطلب را نگرفتن - متوجه قضیه نشدن
✔️ بکلی از مرحله پرت افتادن/بودن
✔️ اصل موضوع و بحث را ول کردن و چیزهای بی ربط گفتن
✔️ مسائل اساسی رو گذاشتن کنار و پرداختن به موضوعات بیخودی
DEFINITION:
...
[مشاهده متن کامل]

- to not understand something correctly or what is important about it
- to not understand the main point of what someone is saying
- To misunderstand the essence or crux of something.
- to fail to understand the important part of something.
- Overlook or fail to understand the essential or important part of something. This expression employs point in the sense of the salient portion.
💠 Gentlemen, you are all doctors.
You know infectious diseases need sun more. . . Than the others.
Why are you leaving?
Because you've all missed the point.
Sitting here fighting about a building not yet built.
We are not fighting we are. . .
آقایون، شما همه تون دکترین.
همه تون خیلی خوب میدونید که بیمارای بخش عفونی بیشتر از همه به آفتاب احتیاج دارن.
خب دارن که دارن! مگه مریضای من ندارن. . .
فکر میکنی من میخوام برم اونجا پاهامو دراز کنم و استراحت کنم؟!
همه تون میدونید که من تو خونه یه آفتاب کافی خوبی دارم.
اِی بابا این حرفا چیه!
آقای دکتر باز داره راجع به ویلاهای خودش حرف میزنه.
آقاجون ما که نیومدیم اینجا به همدیگه پُز خونه هامون بدیم!
نخیر. . . ! اینا ول کن نیستن!
کجا؟
آقاجون شماها همه تون بکلی اصلأ از مرحله پرتین.
مسائل اساسی رو گذاشتین کنار، سر یه ساختمون بیخودی دارین جر و بحث میکنین.
چه جر و بحثی دکتر جون، ما داریم. . .
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

افتادن/نیفتادن دوزاری کسی
موضوع رو نگرفتم.
نکته را نگرفتن
بخش مهم چیزی رو نفهمیدن یا بد فهمیدن
رشته کلام از دست رفتن
دور شدن از اصل مطلب شروع به گفتن چیزهای بی ربط
اصل مطلب را نادیده گرفتن
نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن، اغماض کردن،
و همینطور: نفهمیدن، درک نکردن، پی نبردن
مطلب را نگرفتن، متوجه قضیه نشدن، متوجه منظور نشدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس