miss

/ˈmɪs//mɪs/

معنی: دوشیزه، خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن، نداشتن، فاقد بودن، از دست دادن، احساس فقدان چیزی را کردن
معانی دیگر: مخفف: mississippi، (به هدف) نزدن یا نخوردن، خطا رفتن، درک نکردن، نرسیدن، ملاقات نکردن، به دست نیاوردن، نایل نشدن، انجام ندادن، نشنیدن، (فرصت را) از دست دادن، تاسیدن، قسر در رفتن، غایب بودن، نرفتن، (انگلیس - عامیانه) نکردن، نبودن چیزی را احساس کردن، دلتنگ کسی یا جایی شدن، کسر داشتن، (قدیمی - با: of یا in) دریافت نکردن، ناکامیابی (در به هدف زدن یا دیدن یا شنیدن یا فهمیدن و غیره)، رجوع شود به: misfire، (m بزرگ - عنوان پیش از اسم اول یا نام خانوادگی) دوشیزه، (m بزرگ - عنوان بدون اسم) دوشیزه، دختر خانم، خانم، (m بزرگ - مسابقات ملکه زیبایی) دختر، دختر برگزیده، دختر نمونه، دختر شایسته، زن شوهر نکرده، (جامه) اندازه ی دخترانه، دخترانه، vi از دست دادن

جمله های نمونه

1. miss fire
1- (سلاح آتشین) گیر در آتش شدن گلوله،گیر کردن اسلحه،در نرفتن 2- با ناکامی مواجه شدن،شکست خوردن

2. miss one's guess
در پیش بینی یا تخمین اشتباه کردن

3. miss the boat
(عامیانه) از فرصت استفاده نکردن،فرصت را از دست دادن

4. miss the mark
1- ناکامیاب شدن یا بودن،موفق نشدن 2- دقیق نبودن،به هدف نزدن

5. don't miss the next opportunity!
فرصت بعدی را از دست نده !

6. i miss kashan
دلم برای کاشان تنگ شده

7. i miss my folks
دلم برای خویشاوندانم تنگ شده است.

8. to miss a deadline
سرموعد انجام ندادن

9. to miss the boat
فرصت را از دست دادن

10. to miss the force of something said
معنی راستین چیزی را که گفته شده است درک نکردن

11. you miss my sense
(شکسپیر) منظورم را نمی فهمی.

12. a miss is as good as a mile
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

13. not miss a trick
از هیچ ترفندی فروگذار نکردن،به همه ی حیله ها متوسل شدن

14. hit and miss (hit or miss)
الکی،بی حساب و کتاب،الله بختی

15. take a miss
1- (در اصل) اشتباه کردن،عوضی گرفتن 2- درست درک نکردن،سو تفاهم پیدا کردن

16. to give something a miss
کاری را نکردن

17. her indecision caused her to miss the train
دودلی او موجب شد که ترن را از دست بدهد.

18. flag me a taxi quickly or i'll miss my train
زود یک تاکسی برایم صدا بزن و الا به قطار نخواهم رسید.

19. the less you go,the more they will miss you
هرچه کمتر بروی،دلشان بیشتر برایت تنگ خواهد شد.

20. he is so observant that he does not miss the tiniest details
او آنقدر دقیق است که کوچکترین جزئیات را هم نادیده نمی گیرد.

21. i must be trotting along now or i'll miss the train
حالا بایستی تند بروم و الا به ترن نخواهم رسید.

22. she hit the target five times without a single miss
او پنج بار بدون حتی یک خطا تیر را به هدف زد.

23. he didn't hit the tree, but it was a near miss
او به درخت برخورد نکرد،اما چیزی نمانده بود (که به درخت برخورد کند).

24. An inch in a miss is as good as an ell.
[ترجمه مهناز مهرابی] یک اینچ از دست رفته پشت صحنه است
|
[ترجمه گوگل]یک اینچ در یک دلتنگی به خوبی یک الکل است
[ترجمه ترگمان]یک اینچ در یک خانم به خوبی پشت پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. A miss is as good as a mile.
[ترجمه مهناز مهرابی] یک خطا هم اندازه یک مایل میتواند مفید باشد
|
[ترجمه تینا] آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
|
[ترجمه گوگل]یک خانم به اندازه یک مایل خوب است
[ترجمه ترگمان]یک خانم هم به اندازه یک مایل خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Next day, Miss Stone decided to sew up the rip.
[ترجمه مهناز مهرابی] فردا، خانم استون مصمم شد تا دوش بگیرد 🛀🏻🚿
|
[ترجمه Autumn Girl] روز بعد ( فردا ) ، خانم ( دوشیزه ) استون تصمیم گرفت ( مصمم شد ) تا ریپ ( چیز پاره ) را بدوزد.
|
[ترجمه گوگل]روز بعد، خانم استون تصمیم گرفت تا ریپ را بدوزد
[ترجمه ترگمان]روز بعد، میس استون تصمیم گرفت the رو بخیه بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The worst way to miss someone is to be sitting right beside them knowing you can't have them.
[ترجمه فاطو] بدترین شکل از دست دادن یک نفر این است که کنارت باشد و بدانی هرگز نمی توانی او را داشته باشد.
|
[ترجمه Autumn Girl] بدترین شکل ( راه ) از دست دادن ( دلتنگ شدن ) یک نفر این است که کنارت باشد ( کنارش بشینی یا کنارت بشیند ) و بدانی که نمی توانی او را داشته باشی.
|
[ترجمه گوگل]بدترین راه دلتنگی برای کسی این است که درست کنارش بنشینی و بدانی که نمی توانی او را داشته باشی
[ترجمه ترگمان]بدترین راه برای از دست دادن یک نفر، درست کنار آن ها نشسته و می داند که تو نمی توانی آن ها را داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. miss you so much already and I haven't even left yet!
[ترجمه هانی جان.] دلم برات خیلی تنگ شد و من نمیتونم ببینمت
|
[ترجمه Autumn Girl] دلم خیلی برات تنگ شده و من حتی هنوز نرفتم ( منظور هنوز نمیتونم ببینمت ) .
|
[ترجمه گوگل]خیلی دلم برات تنگ شده و من هنوز نرفته ام!
[ترجمه ترگمان]دلم برات تنگ شده بود و هنوز نرفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. I shall miss you very much.
[ترجمه R] خیلی دلم برایت تنگ شده
|
[ترجمه Autumn Girl] من خیلی دلم برایت تنگ می شود ( خواهد شد ) .
|
[ترجمه Elham Janghorban] دلم برات خیلی تنگ شده
|
[ترجمه گوگل]خیلی دلم برات تنگ میشه
[ترجمه ترگمان]خیلی دلم برایت تنگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. At that precise moment, Miss Pulteney came into the office.
[ترجمه Autumn Girl] دقیقا در همان لحظه ( در همان حال ) ، خانم پالتنی وارد دفتر شد ( به دفتر آمد ) .
|
[ترجمه گوگل]در همان لحظه، خانم پولتنی وارد دفتر شد
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه، دوشیزه پالت نی استریت به دفتر آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوشیزه (اسم)
gill, miss, damsel, maiden, girl, demoiselle, mademoiselle, signorina

خطا (اسم)
slip, error, mistake, transgression, lapse, fault, miss, sin, blunder, miscue, misfeasance

اشتباه کردن (فعل)
slip, mistake, miscarry, fluff, miss, fumble, blunder, gaffe, hallucinate, slip up, miscue

خطا کردن (فعل)
mistake, overshoot, miss, sin, make an error, bungle, goof, err

گم کردن (فعل)
bewilder, tine, lose, misplace, miss, mislay

نداشتن (فعل)
lack, want, miss

فاقد بودن (فعل)
lack, want, miss

از دست دادن (فعل)
tine, lose, miss, unhand

احساس فقدان چیزی را کردن (فعل)
miss

تخصصی

[نساجی] حلقه نبافت در کشباف - حلقه ساکن که نخ بدون تشکیل حلقه در کشبافت قرار می گیرد

انگلیسی به انگلیسی

• title for an unmarried woman, mademoiselle
failure to hit something; lack; omission, misfire; failure; evasion, avoidance
fail to strike (a target); be late, fail to be present; feel absence, long for; omit; avoid
you use miss in front of the name of a girl or unmarried woman.
if you miss something, you fail to notice it.
if you miss something, you fail to hit it.
a miss is a failure to hit something.
if you miss someone, you feel sad because they are no longer with you. if you miss something, you feel sad because you no longer have it or are no longer experiencing it.
if you miss a chance or opportunity, you fail to take advantage of it.
if you miss a bus, plane, or train, you arrive too late to catch it.
if you miss something such as a meeting, you do not go to it.
if you give something a miss, you decide not to do it or not to go to it; an informal expression.
see also hit and miss, hit or miss, missing, near miss.
if you miss out something or someone, you do not include them.
if you miss out on something interesting or useful, you do not become involved in it or do not have it, when other people do.

پیشنهاد کاربران

خانم مجرد
Many people miss work and school
مردم زیادی ازدست دادند کار و مدرسه
The common cold causes this
سرماخوردگی باعث آن شد
معنی miss : از دست دادن ، دلتنگ شدن ( verb ) ، دوشیزه ( noun )
معنی miss با جمله انگلیسی :
When you miss someone you feel sad because that person is not with you
Miss means in Persian : دوشیزه ، از دست دادن ، دلتنگ شدن
Miss means in sentence : not see , hear , understand or catch something
When you miss someone you feel sad because that person is not with you.
وقتی دلت برای کسی تنگ می شود غمگین می شوی چون آن شخص دیگر با تو نیست.
کانون زبان ایران
Reach 2
غافل ماندن
فراموش کردن، از دست دادن
مثال: She missed the bus and had to walk to school.
او اتوبوس را از دست داد و مجبور به پیاده روی به مدرسه شد.
دوشیزه، خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن، نداشتن، فاقد بودن،
خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن
Miss به معنای خانم مجرد یا دلتنگی
miss: از دست دادن، دلتنگ شدن
noun
A failure to hit, reach, or contact something or someone
اسم
ناکامی در ضربه زدن، رسیدن یا تماس با چیزی یا کسی، خطا، اشتباه
The basketball player’s shot was a complete miss.
The teacher marked the student’s answer as a miss because it was incorrect.
...
[مشاهده متن کامل]

The pilot’s aim was off, and he made a miss on the target.
The sniper’s shot was a miss, and the target escaped.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/miss
متوجه شدن
این واژه معنا های متفاوتی دارد :
۱ _ خانم ( زن مجرد )
Are you miss Razavi from Tehran ?
۲ _ از دست دادن ( lose (
Unfortunately , I missed the bus
۳ _ دلتنگ شدن
I missed you
نادیده گرفتن - بی خیال چیزی شدن
جای خالی چیزی را احساس کردن
بی خیال شدن
my father has enormous dek
لزوما خانم مجرد نیست. اگر با اسم فامیل خود خانم متاهل هم صدا کنند میس گفته میشه. چون خانها بعد ازدواج فامیلی را به همسر تغییر می دهند. مثلا قبل ازدواج فامیلی خانم اکبری هست و بعد ازدواج تیموری صدا می کنند میس اکبری
دختران ( مجرد )
از دست رفتن
غلط، خرابی
از دست رفتن
در متون نجومی، وقتی سیارکی از کنار زمین با فاصله رد بشه از این فعل استفاده میشه.
to not see, hear, or notice something, especially when it is difficult to notice
از چشم دور ماندن، جا انداختن
Missed me.
! خطا رفت=بهم نخورد
miss
این کلمه معنی های مختلفی داره بستگی داره که توی چه جمله ای بیاد. برای خانم های مجرد استفاده میشه و معنی دیگه ایی هم که داره دلتنگ بودن یا از دست دادن چیزی یا کسی هستش
از چیزی جا موندن
miss = دختر - دخترخانم - خانم - دخترانه - دوشیزه - ( جامه ) اندازه ی دخترانه.
✓✓ work out is good for your body
dont miss it!!
بستگی داره کجا به کار برود.
دلتنگ شدن، دلتنگ چیزی شدن ( مثلاً دلم برای داشتن وقت آزاد بیشتر تنگ شده )
دوشیزه
فعل miss به معنای دوری کردن
فعل miss در این مفهوم اشاره دارد به دوری از چیزی که معمولا ناخوشایند است، چیزی که موجب ناراحتی و دردسر می شود. مثال:
. you should go early if you want to miss the rush hour ( اگر می خواهید از ساعت شلوغی دوری کنید[به ساعت شلوغی نخورید]، باید زود برید. )
...
[مشاهده متن کامل]

فعل miss به معنای نرفتن
فعل miss در مفهوم نرفتن اشاره دارد به عدم شرکت در یک مراسم، مدرسه و جشن و . . . . مثال:
. he missed the office party ( او به مهمانی شرکت نرفت. ) * در این مثال منظور این است که او در مهمانی شرکت نکرد یا او مهمانی را از دست داد.
. i missed my class this morning ( من امروز صبح به کلاس نرفتم. )
فعل miss به معنای دل تنگ شدن
فعل miss در مفهوم دل تنگ شدن اشاره دارد به غمگین و اندوهگین بودن که حاصل از ندیدن یک فرد و یا عدم انجام کاری مورد علاقه است. مثال:
. i still miss my old car ( من هنوز دلم برای ماشین قدیمی ام تنگ می شود. )
. i really missed her when she went away ( دل همه ی کسانی که او را می شناختند بسیار برای او تنگ می شود. )
فعل miss به معنای جا ماندن ( از )
فعل miss در این مفهوم اشاره دارد به دیر رسیدن به جایی و در نهایت ازدست دادن چیزی است. مثال:
. you'll miss your train if you don't hurry up ( اگر عجله نکنی از قطار جا می مانی. )
توضیحاتی در رابطه با miss
از اسم miss برای خطاب مودبانه به یک زن یا دختری که ازدواج نکرده است، استفاده می شود. این لقب قبل از نام خانوادگی می آید. مثال:
miss helena lewis ( خانم هلنا لوییس )
منبع: سایت بیاموز

خانم های متاهل رو به این اسم صدا میزنن
و خانم های مجرد و " Ms " صدا میزنن

I've lost it clearly. It's my miss : از دست دادمش مشخصا. از دست دادم ( که به اون آهنگ زودتر گوش نکردم )
پرهیز کردن، دوری کردن، جلوگیری کردن، صرفنظر کردن، نادیده گرفتن، بی خیال شدن
در موقعیتی که با شی ای مثل اسلحه یا سنگ به چیزی شلیک می کنید، miss به معنای خطا زدن می باشد.
When you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore.
Or
Not see, hear, undrestand or catch something
ندیدن، متوجه نشدن، مثل این جمله:
He could not have missed it
یعنی امکان نداره که ندیده باشه
loss, to lose, lost, to miss, losing

دختر شایسته
برای یادسپاری بهتر می توان با استخراج کلماتی از داخل کلمه ی مورد نظر و ساخت جملات و تصورات ذهنی ماندگاری ان را بیشتر کرد طبق نظر مهندس نصرت در تکنیک های یادسپاری، بهره بردن از کلمات طنز و مسخره ماندگاری ذهنی را بیشتر می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

استخراج کلمات
miss:دوشیزه، گم کردن.
take:گرفتن، لمس کردن.
بعضی از روسای جمهور وقتی خارج رفتند خودشون را گم کردند یا شاید هم اشتباهی دست خانم های بیگانه را گرفتند ( دست دادن ) پس حمل بر اشتباه کنید. .

دلتنگ شدن😢😢😢
Verb
when you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore
دلتنگ شدن
کانون زبان ایران
. I'm in the U. S. A now and I miss host family a lot
من الان در آمریکا هستم و بسیار دلم برای خانواده میزبان تنگ شده است.
The house feels as if something is missing
این خونه تداعی کننده اینه که انگاری چیزی رو از دست خواهی داد/انگاری فقدان چیزی رو احساس خواهی کرد
اگر فعل باشد میشه:
not see, not hear, understand or catch something
به فارسی:چیزی را نمیبینم، چیزی نمیشنوم، درک نمیکنم یا نمیفهمم
و به یه معنی دیگر هم میشه:
when you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore
...
[مشاهده متن کامل]

به فارسی:وقتی کسی رو گم میکنی احساس ناراحتی داری چون او شخص دگر با تو نیست
اگر هم اسم باشه:به معنی دوشیزه هست یعنی زنی که ازدواج نکرده و مجرده

The car missed meby inches.
ماشین میلی متری ازم رد شد و بهم برخورد نکرد
ملکه زیبایی
Miss means stop living in one place and go to live in another . این تعریفش بود ومعانی دیگر از دست دادن و دوشیزه، دختر خانم.
معنی دل تنگ شدن هم میده مثلا میگه
Miss you guys
یعنی: دلم برای شما تنگ شده بود.
اگر کلمه به معنی فعل در جمله باشد می شود خطا کردن ازدست دادن ولی اگر به معنی اسم در جمله باشد می شود خانم مجرد.
از قلم انداختن ، جا انداختن
Miss the coast
گذشتن از ساحل
دل تنگ شدن یا نگران شدن. . . منتظر👍 هاتون هستم. . . ممنونم.
از دست دادن ( v )
میس ورب یعنی از دست دادن
از دست دادن

تنگنا
I don't want to miss watching that movie
من نمیخواهم تماشا کردن آن فیلم را از دست بدهم *️⃣
we missed the first ten minutes of the movie
ما ده دقیقه ی اول فیلم رو از دست دادیم ↘️
Miss به معنی خانم مجرد
جا ماندن:
. I always miss the bus
من همیشه از اتوبوس جا میمونم.
دلتنگ شدن:
. I sometimes miss my friend
گاهی اوقات دلم برا دوستم تنگ میشه.
دوشیزه
دلتنگی
از دست دادن ( miss out )
گم کردن
سوء تفاهم ( misunderstand )
اشتباه املاء ( misspell )
فرصت را از دست دادن
Im gonna miss
دلم برات تنگ شده
دوشیزه، دختری ک ازدواج نکرده
You've missed three sessions so far:
در این جمله miss به معنی غیبت کردن هست.
برای دخترانی که قطعا مجرد اند و ما مطمعن هستیم که مجرد اند به کار میرود
( البته این روزا تشخیص این که طرف مجرده یا نه خیلی سخت شده )
جالبه برای ملکه های زیبایی هم از لین استفاده میشه!
ازدست دادن یا دوشیزه یادخترازدواج نکرده
دلتنگ

دلتنگی، غایب بودن
از دست دادن😢
Not see, hear, understand or carch somethinh

دلتنگ شدن یا به معنی خانم ازدواج نکرده.
😭😭💔💔👩💁💃
Not see, hear, understand or catch something.
ازدست دادن یا از دست رفتن
برای خانم های مجرد به کار میرود
دلتنگی کردن ( برای ) ، دل کسی برای کسی تنگ شدن
[وسیله جابجایی]
جا ماندن ( از )
[جا و مکان]
گذشتن ( از ) ، رد کردن ، رد شدن
[تماس تلفن]
از دست دادن ، از دست رفتن ، پاسخ ندادن ، جواب ندادن
i miss you=دلم برات تنگ شده
( miss ( n یعنی اصابت نکردن، نخوردن
به معنی نفهمیدن دلتنگ شدن و دوشیزه هستش

When you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore

When you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore

برای خانم های مجرد به کارمیرود، دوشیزه، بانو
missبه معنی دلتنگ شدن در جملهWe miss you very much
Miss به معنای از دست دادن می باشد برای مثال در جمله ی missed an english class به معنای از دست دادن کلاس زبان یا نرفتن به کلاس زبان برای یک جلسه در گذشته به دلیل وجود ed در کلمه می باشد
در بعضی مواقع فکر کردن میشه
بعضی مواقع معنی پیدا کردن
بعضی مواقع معنی دلتنگ شدن
بعضی مواقع معنی زن مجرد می دهد.
برا خانم های مجرد استفاده میشود
خطا، اشتباه
خطا کردن
not see, hear, understand or catch something
کسب نکردن
to not go somewhere or do something, especially when you want to but cannot:
دوشیزه، زنی که مجرد است، زن ناکام
برای خانم های مجرد می آید.
یا میتونیم بگیم برای دوشیزه ها
گم کردن از دست دادن
دل تنگی
Miss برای خانم های مجرد به کار میرود که معنای دوشیزه میگیرد
واژه ی miss بع معنی از دست رفتن هم هست
I miss youمعنی من دلتنگ تو شدم
اما missبرای دختری که ازدواج نکرده است به کار میرود دوشیزه بستگی دارد در کدام جمله به کار گرفته شده است در هر جمله معنی خاصی میدهد.
این کلمه دو معنی دارد یکی از دست دادن یکی دلتنگی ولی معنی کلمه بستگی به نوع کلمه تو جمله دارد
دل تنگ شدن

دلتنگی _از دست دادن_برای خانم های مجرد به کار میرود

دلتنگی

ازدست دادن
برای خانم هایی که مطمئنیم مجردند
و همچنین برای ملکه های زیبایی بکار میره
When you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore
دل تنگ شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٠٦)

بپرس