misreport

/ˌmɪsrəˈpɔːrt//ˌmɪsrəˈpɔːt/

معنی: اشتباه گزارش دادن
معانی دیگر: گزارش عوضی یا دروغی دادن

جمله های نمونه

1. The local newspaper misreported the story by claiming the premises were rented.
[ترجمه گوگل]روزنامه محلی این ماجرا را با ادعای اجاره ای بودن محل، گزارش نادرستی داد
[ترجمه ترگمان]روزنامه محلی این داستان را با ادعای اینکه محل را اجاره کرده اند گزارش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The magazine misreported its sales figures in order to boost advertising revenue.
[ترجمه گوگل]این مجله به منظور افزایش درآمد تبلیغاتی، آمار فروش خود را اشتباه گزارش کرد
[ترجمه ترگمان]این مجله ارقام فروش خود را به منظور بالا بردن درآمد تبلیغاتی منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The facts of the story have been misreported.
[ترجمه گوگل]حقایق داستان اشتباه گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]حقایق داستان از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Steber's age, widely misreported throughout her career, was 7
[ترجمه گوگل]سن استبر که در طول دوران حرفه‌ای او به طور گسترده اشتباه گزارش شده بود، 7 سال بود
[ترجمه ترگمان]سن Steber، که در طول دوران زندگی اش به طور گسترده misreported شده بود، ۷ سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. misreport their current smoking status at a rate higher than that previously estimated by the US Environmental Protection Agency.
[ترجمه گوگل]وضعیت فعلی سیگار کشیدن خود را با نرخی بالاتر از آنچه قبلاً توسط آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده تخمین زده شده بود، به اشتباه گزارش دهید
[ترجمه ترگمان]وضعیت سیگار کشیدن فعلی آن ها با نرخی بالاتر از آنچه که قبلا توسط آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده برآورد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "It is simply unacceptable for companies to repeatedly misreport production, particularly when it interferes with the auditing process," Michael Bromwich, the director of BOEM, said in a release.
[ترجمه گوگل]مایکل برومویچ، مدیر BOEM در بیانیه‌ای گفت: «این برای شرکت‌ها غیرقابل قبول است که مکرراً گزارش‌های نادرست تولید را گزارش کنند، به‌ویژه زمانی که در فرآیند حسابرسی تداخل داشته باشد»
[ترجمه ترگمان]مایکل Bromwich، مدیر of، در یک خبر رسمی گفت: \" به سادگی برای شرکت ها غیرقابل قبول است که به دفعات تولید را کاهش دهند، به ویژه هنگامی که با فرآیند حسابرسی تداخل می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Robert Gibbs, the White House spokesman, became a media critic today, hammering CNN hard for relying on a police scanner this morning to misreport a Coast Guard training exercise on the Potomac River.
[ترجمه گوگل]رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید، امروز به منتقد رسانه‌ای تبدیل شد و سی‌ان‌ان را به دلیل تکیه بر اسکنر پلیس امروز صبح برای گزارش نادرست تمرین آموزشی گارد ساحلی در رودخانه پوتوماک به شدت مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه ترگمان]رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید امروز، امروز به یک منتقد رسانه تبدیل شد و برای تکیه دادن به دستگاه پلیسی که صبح امروز برای محافظت از یک تمرین گارد ساحلی بر روی رود Potomac کار می کرد، به شدت به سی ان ان ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, since Israel is a democracy and an open society, it is much easier to report and misreport what is going on.
[ترجمه گوگل]اول، از آنجایی که اسرائیل یک دموکراسی و یک جامعه باز است، گزارش دادن و گزارش نادرست آنچه در حال وقوع است بسیار آسان تر است
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، از آنجا که اسرائیل یک دموکراسی و یک جامعه آزاد است، گزارش و misreport آنچه در حال رخ دادن است، بسیار آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اشتباه گزارش دادن (فعل)
misreport

انگلیسی به انگلیسی

• give an incorrect report
incorrect report

پیشنهاد کاربران

بپرس