misprint

/ˈmɪˈsprɪnt//ˌmɪsˈprɪnt/

معنی: غلط چاپی، غلط چاپی کردن
معانی دیگر: غلط چاپی، غلط چاپی کردن

جمله های نمونه

1. Alert readers may have noticed the misprint in last week's column.
[ترجمه گوگل]خوانندگان هشدار ممکن است متوجه اشتباه چاپی در ستون هفته گذشته شده باشند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان آگاه ممکن است متوجه the در ستون هفته گذشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A good editor never once leaves a misprint uncorrected.
[ترجمه گوگل]یک ویرایشگر خوب هرگز یک بار اشتباه چاپی را بدون تصحیح رها نمی کند
[ترجمه ترگمان]یک ویرایشگر خوب هرگز یک uncorrected misprint را ترک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This misprint led to great confusion.
[ترجمه گوگل]این اشتباه چاپی منجر به سردرگمی بزرگی شد
[ترجمه ترگمان]غلط چاپی دچار سردرگمی عظیمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jhon is a misprint for John.
[ترجمه گوگل]جان یک اشتباه چاپی برای جان است
[ترجمه ترگمان]Jhon یک misprint برای جان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I thought it must have been a misprint.
[ترجمه گوگل]فکر کردم حتما اشتباه چاپ شده
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم اشتباه been
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the last sentence, "unclear" is a misprint for "nuclear".
[ترجمه گوگل]در جمله آخر «نامشخص» اشتباه چاپی «هسته ای» است
[ترجمه ترگمان]در آخرین جمله، \"مشخص نیست که\" هسته ای برای \"هسته ای\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The misprint escaped the proofreader.
[ترجمه گوگل]اشتباه چاپی از دست مصحح فرار کرد
[ترجمه ترگمان]The از the فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Galway might be a misprint for Galloway, so that the herd was in fact White Galloways.
[ترجمه گوگل]گالوی ممکن است یک اشتباه چاپی برای گالووی باشد، به طوری که گله در واقع سفید گالووی بود
[ترجمه ترگمان]مونتروی سورمر یک اشتباه چاپی خواهد بود، بنابراین گله در واقع galloways سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Buy this new book misprint much, go out handle affairs collect fees much.
[ترجمه گوگل]این کتاب جدید را اشتباه چاپ زیاد بخرید، به امور رسیدگی کنید و هزینه های زیادی را جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان]این کتاب جدید را بسیار گران قیمت بخرید، کاره ای خود را زیاد انجام دهید و هزینه ها را زیاد جمع آوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No, that was not a misprint.
[ترجمه گوگل]نه، این اشتباه چاپی نبود
[ترجمه ترگمان]نه، اشتباه چاپی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are few books but have misprint or two, but this book is anything but perfect.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی کتاب وجود دارد اما اشتباه چاپ شده است، اما این کتاب هر چیزی جز کامل است
[ترجمه ترگمان]چند کتاب هست که misprint یا دو کتاب دارد، اما این کتاب چیزی جز کامل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ex: This misprint led to great confusion.
[ترجمه گوگل]مثال: این اشتباه چاپی منجر به سردرگمی بزرگی شد
[ترجمه ترگمان]سابق: این misprint منجر به اغتشاش و اغتشاش بزرگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The misprint led to great confusion.
[ترجمه گوگل]چاپ اشتباه منجر به سردرگمی بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]غلط چاپی دچار سردرگمی عظیمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I stumbled on a misprint in my dictionary.
[ترجمه گوگل]در فرهنگ لغت خود به اشتباه چاپ شده ام
[ترجمه ترگمان]من توی فرهنگ لغات غلط چاپی افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A poet can survice everything but a misprint.
[ترجمه گوگل]یک شاعر می تواند از همه چیز جان سالم به در ببرد جز یک چاپ غلط
[ترجمه ترگمان]یک شاعر می تواند همه چیز را به جز یک misprint توجیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غلط چاپی (اسم)
misprint

غلط چاپی کردن (فعل)
misprint

تخصصی

[ریاضیات] اشتباه چاپی

انگلیسی به انگلیسی

• printing error, typographical error
misspell, make a typographical error, print accidentally
a misprint is a mistake in the way something is printed, for example a spelling mistake.

پیشنهاد کاربران

بپرس