1. A defensive fielding or throwing misplay by a player when a play normally should have resulted in an out or prevented an advance by a base runner.
[ترجمه گوگل]یک میدان دفاعی یا پرتاب اشتباه توسط یک بازیکن در حالی که یک بازی معمولاً باید منجر به خروج یا جلوگیری از پیشروی یک دونده پایه می شد
[ترجمه ترگمان]یک بازی می دانی یا پرتاب توپ توسط یک بازیکن در هنگام بازی معمولا باید منجر به بیرون آمدن یا جلوگیری از پیشروی یک دونده پایه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بازی می دانی یا پرتاب توپ توسط یک بازیکن در هنگام بازی معمولا باید منجر به بیرون آمدن یا جلوگیری از پیشروی یک دونده پایه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The disfigurement and misplay of theoretic study will badly influence the system construction in practice and even result in the failure of the whole system .
[ترجمه گوگل]تغییر شکل و نمایش نادرست مطالعه نظری به شدت بر ساخت سیستم در عمل تأثیر می گذارد و حتی منجر به شکست کل سیستم می شود
[ترجمه ترگمان]زشتی و misplay مطالعات نظری به شدت بر ساختار سیستم در عمل تاثیر خواهد گذاشت و حتی منجر به شکست کل سیستم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زشتی و misplay مطالعات نظری به شدت بر ساختار سیستم در عمل تاثیر خواهد گذاشت و حتی منجر به شکست کل سیستم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In reviewing the teaching misplay, the teacher believes that she should be strict with herself and be careful in preparing the lesson so as to reduce misplay.
[ترجمه گوگل]معلم در بررسی اشتباه تدریس معتقد است که باید نسبت به خود سخت گیری کند و در تهیه درس دقت کند تا از بازی غلط کاسته شود
[ترجمه ترگمان]معلم در مرور درس های آموخته شده بر این باور است که باید با خودش سختگیری کند و در آماده سازی درس عبرت شود تا misplay را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم در مرور درس های آموخته شده بر این باور است که باید با خودش سختگیری کند و در آماده سازی درس عبرت شود تا misplay را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Therefore, we usually make the misplay in operating these enterprises.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما معمولاً در راه اندازی این شرکت ها اشتباه می کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما معمولا the را در کار با این شرکت ها قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما معمولا the را در کار با این شرکت ها قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Secondly, appears misplay of Lao Tzu, introduce it to the right way of Confucianism.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، به نظر می رسد بازی اشتباه لائوتسه، آن را با راه درست کنفوسیوسیسم آشنا کنید
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، به نظر می رسد Lao تائو، آن را به روش درست of معرفی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، به نظر می رسد Lao تائو، آن را به روش درست of معرفی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The results showed that the main reasons of misplay were because the pass direction was improper at middle-low speed and weak oppositional state.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که دلایل اصلی بازی نادرست به دلیل نامناسب بودن جهت پاس در سرعت متوسط به پایین و حالت مخالف ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که دلایل اصلی of این بود که جهت عبور نامناسب در سرعت متوسط و حالت مخالف ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که دلایل اصلی of این بود که جهت عبور نامناسب در سرعت متوسط و حالت مخالف ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This misplay by Einstein leads to the hypothesis of the big bang.
[ترجمه گوگل]این بازی اشتباه انیشتین منجر به فرضیه انفجار بزرگ می شود
[ترجمه ترگمان]این misplay توسط انیشتین منجر به فرضیه انفجار بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این misplay توسط انیشتین منجر به فرضیه انفجار بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The government's misplay in economy is showing up little by little.
[ترجمه گوگل]بازی غلط دولت در اقتصاد کم کم خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]وضعیت اقتصادی دولت در اقتصاد کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت اقتصادی دولت در اقتصاد کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. However according the statistics, human misplay account for most of the malfunction during the maintenance activity.
[ترجمه گوگل]با این حال، طبق آمار، بازی نادرست انسانی بیشترین نقص را در طول فعالیت تعمیر و نگهداری به عهده دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، طبق آمار، misplay انسانی بیش ترین عملکرد نادرست را در طول فعالیت تعمیر و نگهداری حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، طبق آمار، misplay انسانی بیش ترین عملکرد نادرست را در طول فعالیت تعمیر و نگهداری حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The main reason of misplay is that these companies' rough investing management.
[ترجمه گوگل]دلیل اصلی بازی نادرست مدیریت سرمایه گذاری خشن این شرکت ها است
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی of این است که این شرکت ها مدیریت سرمایه گذاری زبر را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی of این است که این شرکت ها مدیریت سرمایه گذاری زبر را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Like King Lear, Shah Jehan in his old age misplays his hand and is defeated by his ungrateful children.
[ترجمه گوگل]شاه جهان نیز مانند شاه لیر در سنین پیری دست خود را اشتباه بازی می کند و از فرزندان ناسپاس خود شکست می خورد
[ترجمه ترگمان]شاه جهان، مانند شاه لیر، در دوران سالخوردگی، دست او را شست و توسط کودکان ungrateful شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاه جهان، مانند شاه لیر، در دوران سالخوردگی، دست او را شست و توسط کودکان ungrateful شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These problems mainly result from the interweaving of curriculum theories, the ambiguity of the curriculum contents, and the subjective misplay on the practitioners' part, etc.
[ترجمه گوگل]این مشکلات عمدتاً ناشی از در هم تنیدگی تئوری های برنامه درسی، ابهام محتوای برنامه درسی و بازی نادرست ذهنی از سوی دست اندرکاران و غیره است
[ترجمه ترگمان]این مشکلات عمدتا از پیچیدگی نظریه های آموزشی، ابهام محتوای آموزشی و تاثیر ذهنی بر افراد حرفه ای و غیره ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مشکلات عمدتا از پیچیدگی نظریه های آموزشی، ابهام محتوای آموزشی و تاثیر ذهنی بر افراد حرفه ای و غیره ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Although this disintegration was a result of many factors, the misplay of the theoretical development of the Soviet Communist Party is a important fundamental causes.
[ترجمه گوگل]اگرچه این فروپاشی نتیجه عوامل بسیاری بود، اما نمایش نادرست توسعه نظری حزب کمونیست شوروی یک علت اساسی مهم است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این فروپاشی ناشی از عوامل بسیاری بود، اما اهمیت توسعه نظری حزب کمونیست شوروی عامل اساسی مهمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگرچه این فروپاشی ناشی از عوامل بسیاری بود، اما اهمیت توسعه نظری حزب کمونیست شوروی عامل اساسی مهمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The long-term neglect towards countryside's social security actually is a misplay in the reform of Chinese social security system.
[ترجمه گوگل]بیتوجهی طولانیمدت نسبت به تأمین اجتماعی روستاها در واقع یک بازی نادرست در اصلاح نظام تأمین اجتماعی چین است
[ترجمه ترگمان]غفلت بلند مدت نسبت به امنیت اجتماعی روستایی در حقیقت یک misplay در اصلاح سیستم امنیت اجتماعی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غفلت بلند مدت نسبت به امنیت اجتماعی روستایی در حقیقت یک misplay در اصلاح سیستم امنیت اجتماعی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید