misleading

/mɪsˈliːd.ɪŋ//mɪsˈliːd.ɪŋ/

معنی: مشتبه سازی، مغالطه، مغلطه
معانی دیگر: گمراه کننده، غلط انداز

جمله های نمونه

1. a misleading exterior
ظاهری گمراه کننده

2. those who have first deceived themselves are most effective in misleading others
آنان که ابتدا خود را فریب داده اند در گول زدن دیگران موفق ترند.

3. the compartmentalization of science into physics and chemestry, etc. is sometimes misleading
تقسیم بندی علم به فیزیک و شیمی و غیره گاهی گمراه کننده است.

4. The article was misleading, and the newspaper has apologized.
[ترجمه گوگل]مقاله گمراه کننده بود و روزنامه عذرخواهی کرده است
[ترجمه ترگمان]مقاله گمراه کننده بود، و روزنامه عذر خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of these statements are misleading and some downright mendacious.
[ترجمه گوگل]برخی از این اظهارات گمراه کننده و برخی کاملاً دروغین هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از این بیانیه ها گمراه کننده و برخی mendacious هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The misleading sign led me astray.
[ترجمه گوگل]علامت گمراه کننده مرا به بیراهه کشاند
[ترجمه ترگمان]نشانه گمراه کننده من مرا گمراه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Minister accused of misleading parliament was unavailable for comment last night.
[ترجمه گوگل]وزیر متهم به گمراهی مجلس شب گذشته برای اظهار نظر در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]وزیر متهم به گمراه کردن پارلمان برای اظهار نظر در شب گذشته در دسترس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some of the information was dangerously misleading.
[ترجمه گوگل]برخی از اطلاعات به طرز خطرناکی گمراه کننده بود
[ترجمه ترگمان]برخی از این اطلاعات به طور خطرناکی گمراه کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Judging by appearances can be misleading.
[ترجمه گوگل]قضاوت بر اساس ظاهر ممکن است گمراه کننده باشد
[ترجمه ترگمان]از نظر ظاهر می تواند گمراه کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Statistical graphs may be inaccurate and misleading.
[ترجمه rosewinchester] نمودار اماری ممکن است غلط و گمراه کنندهباشد
|
[ترجمه گوگل]نمودارهای آماری ممکن است نادرست و گمراه کننده باشند
[ترجمه ترگمان]گراف های آماری ممکن است گمراه کننده و گمراه کننده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Diplomats can be a notoriously unreliable and misleading source of information.
[ترجمه گوگل]دیپلمات ها می توانند منبع اطلاعاتی نامعتبر و گمراه کننده باشند
[ترجمه ترگمان]دیپلمات ها می توانند منبع بسیار غیرقابل اعتماد و گمراه کننده اطلاعات باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It would be seriously misleading to suggest that television has no effect on children.
[ترجمه گوگل]اگر بگوییم تلویزیون هیچ تأثیری بر کودکان ندارد، بسیار گمراه‌کننده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این بسیار گمراه کننده خواهد بود که نشان دهد که تلویزیون هیچ تاثیری بر کودکان ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Misleading the court in a trial is a serious offence.
[ترجمه گوگل]گمراه کردن دادگاه در یک محاکمه یک جرم جدی است
[ترجمه ترگمان]اشتباه در دادگاه در دادگاه یک جرم جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is misleading to see the legal system as a monolith.
[ترجمه گوگل]این گمراه کننده است که نظام حقوقی را یکپارچه بدانیم
[ترجمه ترگمان]دیدن سیستم قانونی به عنوان یک مونولیت، گمراه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Forecasts about the economy are often misleading.
[ترجمه گوگل]پیش بینی ها در مورد اقتصاد اغلب گمراه کننده هستند
[ترجمه ترگمان]پیش بینی ها درباره اقتصاد اغلب گمراه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشتبه سازی (اسم)
misgiving, embroilment, misleading

مغالطه (اسم)
misleading, paralogism, false reasoning

مغلطه (اسم)
misleading

تخصصی

[حسابداری] گمراه کننده

انگلیسی به انگلیسی

• tending to mislead, deceptive

پیشنهاد کاربران

گمراه کننده. گول زننده. غلط انداز
مثال:
the story was full of misleading innuendo and untruth.
داستان پر بود از کنایه گمراه کننده و غلط انداز و دروغ
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : mislead
اسم ( noun ) : _
صفت ( adjective ) : misleading
قید ( adverb ) : misleadingly
مبهم
به بیراهه بردن/ کشاندن
منحرف کردن
به اشتباه انداختن
غلظ انداز - گمراه کننده - فریبنده - گول زننده
مثل deceptive میباشد
◀️ ?How barbaric are the laws of China
Barbaric? That’s pretty misleading
از بین رفتن
فریبکارانه
غلط انداز
شبهه برانگیز
غافل شدن
گول زننده، منحرف کننده، فریبنده
گمراه کننده
اغفال کننده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس