1. They had been misinformed about the time of the meeting.
[ترجمه گوگل]در مورد زمان ملاقات به آنها اطلاعات غلط داده شده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد زمان ملاقات اطلاعات نادرستی دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد زمان ملاقات اطلاعات نادرستی دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The parents had been misinformed about the incident.
[ترجمه گوگل]به والدین در مورد این حادثه اطلاعات غلط داده شده بود
[ترجمه ترگمان]والدین در مورد این حادثه اطلاعات نادرستی دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]والدین در مورد این حادثه اطلاعات نادرستی دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Don ' t misinform your doctor nor your lawyer.
[ترجمه گوگل]به پزشک و وکیل خود اطلاعات نادرست ندهید
[ترجمه ترگمان]به دکتر و وکیلت زنگ نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دکتر و وکیلت زنگ نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They were deliberately misinformed about their rights.
[ترجمه گوگل]آنها عمدا در مورد حقوق خود اطلاعات نادرست دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عمد درباره حقوق آن ها اطلاعات غلط داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به عمد درباره حقوق آن ها اطلاعات غلط داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has been misinformed by members of his own party.
[ترجمه گوگل]اعضای حزب خودش به او اطلاعات غلط داده اند
[ترجمه ترگمان]اعضای حزب او به او اطلاعات نادرستی داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای حزب او به او اطلاعات نادرستی داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I regret to say you have been misinformed .
[ترجمه گوگل]متاسفم که بگم به شما اطلاعات غلط داده اند
[ترجمه ترگمان]متاسفم که به شما اطلاعات غلط دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفم که به شما اطلاعات غلط دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She misinformed me of the real state of affairs.
[ترجمه گوگل]او به من اطلاعات غلطی از وضعیت واقعی داد
[ترجمه ترگمان]او به من اطلاعات واقعی امور را به من داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به من اطلاعات واقعی امور را به من داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I am afraid you've been misinformed.
[ترجمه گوگل]می ترسم به شما اطلاعات غلط داده شده باشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه به شما اطلاعات غلط دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه به شما اطلاعات غلط دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He's either badly misinformed or willfully lying.
[ترجمه گوگل]او یا بد اطلاعات غلط دارد یا عمدا دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]او به اطلاعات غلط اطلاعات غلط داده یا به عمد دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به اطلاعات غلط اطلاعات غلط داده یا به عمد دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You have been misinformed.
[ترجمه گوگل]به شما اطلاعات غلط داده اند
[ترجمه ترگمان]به شما اطلاعات غلط دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به شما اطلاعات غلط دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Don't misinform your doctor or your lawyer.
[ترجمه گوگل]به پزشک یا وکیل خود اطلاعات نادرست ندهید
[ترجمه ترگمان]به دکتر یا وکیلت زنگ نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دکتر یا وکیلت زنگ نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You can misinform this generation, but his genius lives on!
[ترجمه گوگل]شما می توانید به این نسل اطلاعات غلط بدهید، اما نبوغ او زنده است!
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این نسل را از خود دور کنید، اما نبوغ او زنده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این نسل را از خود دور کنید، اما نبوغ او زنده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To avoid conflict, they sometimes deliberately misinform each other as to their feelings, personal history, activities, and plans.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از درگیری، آنها گاهی اوقات عمداً به یکدیگر در مورد احساسات، تاریخچه شخصی، فعالیت ها و برنامه های خود اطلاعات غلط می دهند
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از تعارض، گاهی اوقات به عمد هر یک را به عنوان احساسات، پیشینه شخصی، فعالیت ها و برنامه های خود مورد انتقاد قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از تعارض، گاهی اوقات به عمد هر یک را به عنوان احساسات، پیشینه شخصی، فعالیت ها و برنامه های خود مورد انتقاد قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I was told she would be at the meeting, but clearly I was misinformed.
[ترجمه گوگل]به من گفته شد که او در جلسه خواهد بود، اما به وضوح به من اطلاعات غلط داده شده است
[ترجمه ترگمان]به من گفتند که او در جلسه خواهد بود، اما به طور واضح به من اطلاعات غلط داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به من گفتند که او در جلسه خواهد بود، اما به طور واضح به من اطلاعات غلط داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید