misidentify

جمله های نمونه

1. The liquid medicine elements were misidentified.
[ترجمه گوگل]عناصر داروی مایع به اشتباه شناسایی شدند
[ترجمه ترگمان]عناصر داروی مایع misidentified بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even Packard admitted to himself that the unusual wildflower must have been a fluke, or misidentified.
[ترجمه گوگل]حتی پاکارد با خود اعتراف کرد که این گل وحشی غیرمعمول باید تصادفی بوده باشد یا به اشتباه شناسایی شده باشد
[ترجمه ترگمان]حتی پا کارد به خودش اعتراف کرد که the غیر عادی باید یک fluke یا misidentified باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first question is about may I misidentify this is to people are not only rule breakers, but they often come in not even knowing the rules, and so consequently not tied to them.
[ترجمه گوگل]سوال اول این است که ممکن است اشتباه تشخیص دهم این است که مردم نه تنها قانون شکن هستند، بلکه اغلب حتی قوانین را نمی دانند و در نتیجه به آنها وابسته نیستند
[ترجمه ترگمان]سوال اول این است که آیا می توانم بگویم که این موضوع برای مردم نه تنها breakers است بلکه اغلب به این دلیل می آیند که حتی قوانین را نمی دانند و در نتیجه به آن ها بسته نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another scenario is equally familiar: we get most details of the story right, but misidentify the source. Or we remember that the quotation comes from Shakespeare, but we name the wrong play.
[ترجمه گوگل]سناریوی دیگری نیز به همان اندازه آشناست: ما بیشتر جزئیات داستان را به درستی دریافت می کنیم، اما منبع را اشتباه شناسایی می کنیم یا یادمان می‌آید که نقل قول از شکسپیر آمده است، اما نمایشنامه‌ای را اشتباه نام می‌بریم
[ترجمه ترگمان]یک سناریوی دیگر به همان اندازه آشنا است: ما بیشتر جزئیات داستان را درست می کنیم، اما منبع را تصحیح می کنیم یا به خاطر داریم که این نقل قول از شکسپیر می آید، اما ما آن نمایش غلط را نام می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But this method is apt to drop minutiae, get false minutiae or misidentify the minutiae type, in which misidentification of the minutiae type is a main problem.
[ترجمه گوگل]اما این روش برای حذف ریزه کاری ها، دریافت ریزه کاری های نادرست یا شناسایی نادرست نوع ریزه کاری مناسب است، که در آن شناسایی نادرست نوع ریزه کاری مشکل اصلی است
[ترجمه ترگمان]اما این روش برای کم کردن اشکال و نکات جزئی و جزئی در اشکال و اشکال و اشکال جزئی و جزئی و جزئی از اشکال و اشکال جزئی و جزئی از اشکال و اشکال و اشکال جزئی و جزئی در اشکال و اقسام اشکال و اشکال و اشکال جزئی و جزئی از اشکال و اشکال و اشکال جزئی و اساسی این اشکال و نکات جزئی و جزئی و مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• identify mistakenly, mistakenly determine identity

پیشنهاد کاربران

به اشتباه ( مثلاً : ادوات حفاظتی خطا را به اشتباه شناسایی می کنند )