mishit


ورزش : ضربه بد

جمله های نمونه

1. He completely mishit his shot.
[ترجمه گوگل]او ضربه اش را کاملا اشتباه زد
[ترجمه ترگمان] اون کاملا تیر خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will explain why you mishit and help you to rid your game of these destructive shots.
[ترجمه گوگل]ما توضیح خواهیم داد که چرا اشتباه می کنید و به شما کمک می کنیم تا بازی خود را از شر این ضربات مخرب خلاص کنید
[ترجمه ترگمان]ما توضیح خواهیم داد که چرا شما به شما کمک می کنید و به شما کمک می کند که از شر این عکس های مخرب خلاص شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. David Raven produces a mishit right-footed shot from deep inside the penalty area which goes wide of the left-hand post.
[ترجمه گوگل]دیوید ریون یک شوت نادرست با پای راست از عمق محوطه جریمه ایجاد می کند که از سمت چپ به بیرون می رود
[ترجمه ترگمان]دیوید Raven از عمق میدان پنالتی که از سمت چپ به سمت چپ می رود شلیک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When Roddick mishit a forehand on match point, it capped the longest fifth set, in games, in Grand Slam singles final history.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رادیک در امتیاز مسابقه فورهند انجام داد، طولانی‌ترین ست پنجم در بازی‌ها در تاریخ فینال گرند اسلم انفرادی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Roddick یک forehand را در نقطه مسابقه انتخاب کرد، رکورد طولانی ترین مجموعه بازی ها را در بازی های گراند اسلم ۲۰۰۹ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beeny didn't have any saves to make, although they has a couple of good chances which they mishit.
[ترجمه گوگل]Beeny هیچ سیویی برای زدن نداشت، اگرچه آنها چند موقعیت خوب دارند که اشتباه کردند
[ترجمه ترگمان]با این حال که چند تا شانس خوب دارند که آن ها را فریب می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wilson had a good chance to level after six minutes but completely mishit his kick.
[ترجمه گوگل]ویلسون پس از 6 دقیقه فرصت خوبی برای تساوی داشت اما ضربه خود را کاملاً اشتباه انجام داد
[ترجمه ترگمان]ویل سن پس از شش دقیقه فرصت خوبی داشت، اما به کلی با لگد زدن به او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some experts claim that a heel-and-toe weighted club is more sympathetic to a mishit.
[ترجمه گوگل]برخی از کارشناسان ادعا می کنند که یک چماق با وزنه پاشنه و پا نسبت به یک اشتباه دلسوزتر است
[ترجمه ترگمان]برخی کارشناسان ادعا می کنند که یک باشگاه وزن دار با پاشنه پا بیشتر از یک mishit دلسوز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (sports) bad or faulty hit, hit that was hit incorrectly; bad strike
(sports) hit badly, hit incorrectly; strike in a wrong way; kick in a faulty way

پیشنهاد کاربران

بپرس