misguidance

انگلیسی به انگلیسی

• incorrect guidance, misdirection; deliberately wrong instructions

پیشنهاد کاربران

گمراهی
مثال:
Pursuing misguidance and aiming its misinterpretation
{تا} گمراهی را دنبال کنند و تفسیر غلط آن را قصد کنند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : misguide
✅️ اسم ( noun ) : misguidance
✅️ صفت ( adjective ) : misguided
✅️ قید ( adverb ) : misguidedly
گمراهی
راهنمایی غلط

بپرس