1. I was a bit of a social misfit at college because I didn't like going out in the evenings.
[ترجمه گوگل]من در کالج کمی ناسازگار اجتماعی بودم، زیرا دوست نداشتم عصرها بیرون بروم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر این که شب ها از بیرون رفتن خوشم نمی اومد، من یه bit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به خاطر این که شب ها از بیرون رفتن خوشم نمی اومد، من یه bit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He always feel a bit of a misfit in the business world.
[ترجمه گوگل]او همیشه در دنیای تجارت کمی احساس ناسازگاری می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه کمی ناجور در دنیای کسب وکار احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه کمی ناجور در دنیای کسب وکار احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He always felt a bit of a misfit in the business world.
[ترجمه گوگل]او همیشه در دنیای تجارت کمی احساس ناسازگاری می کرد
[ترجمه ترگمان]او همیشه کمی ناجور در دنیای کسب وکار احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه کمی ناجور در دنیای کسب وکار احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I was very conscious of being a misfit at school.
[ترجمه گوگل]من خیلی آگاه بودم که در مدرسه نامناسب هستم
[ترجمه ترگمان]من کاملا هوشیار بودم که یه مریض تو مدرسه باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من کاملا هوشیار بودم که یه مریض تو مدرسه باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. However, as they say, once a misfit, always a misfit!
[ترجمه گوگل]با این حال، همانطور که می گویند، یک بار نامناسب، همیشه نامناسب!
[ترجمه ترگمان]با این حال، همانطور که آن ها می گویند، یک فرد ناجور، همیشه ناجور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، همانطور که آن ها می گویند، یک فرد ناجور، همیشه ناجور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The trousers misfit her.
[ترجمه گوگل]شلوار براش مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]شلوارش از تنش جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شلوارش از تنش جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ostensibly a social misfit, he is most at home with his new books, old records and middle-aged pet Labrador.
[ترجمه گوگل]او که ظاهراً اجتماعی نامناسب است، با کتابهای جدید، رکوردهای قدیمی و لابرادور حیوان خانگی میانسالش بیشتر در خانه است
[ترجمه ترگمان]او که از نظر اجتماعی متفاوت است، در خانه با کتاب های جدیدش، سوابق قدیمی و لابرادور (aged pet)مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او که از نظر اجتماعی متفاوت است، در خانه با کتاب های جدیدش، سوابق قدیمی و لابرادور (aged pet)مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was conscious of being a misfit, and that was a great understatement.
[ترجمه گوگل]او آگاه بود که نامناسب است، و این یک دست کم گرفتن بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]او می دانست که او با عقل جور در می اید، و این به حد کافی دست کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او می دانست که او با عقل جور در می اید، و این به حد کافی دست کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was a social misfit at school.
[ترجمه گوگل]من در مدرسه یک نامناسب اجتماعی بودم
[ترجمه ترگمان]من یه misfit تو مدرسه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یه misfit تو مدرسه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What did the misfit of science do now?
[ترجمه گوگل]حال ناهماهنگی علم چه کرد؟
[ترجمه ترگمان]the علمی دیگه چی کار کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]the علمی دیگه چی کار کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Their misfit coats were heavy with melted snow and turned up at the collars.
[ترجمه گوگل]کتهای نامناسب آنها با برف آب شده سنگین شده بود و به سمت یقه چرخیده بود
[ترجمه ترگمان]coats با برف آب شده از برف آب شده بودند و به یقه ها نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]coats با برف آب شده از برف آب شده بودند و به یقه ها نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the case of considering the misfit dislocation, relaxed lattice mismatch, the radius of curvature and density of misfit dislocation were calculated.
[ترجمه گوگل]در صورت در نظر گرفتن نابجایی ناهماهنگی، عدم تطابق شبکه شل، شعاع انحنا و چگالی نابجایی نامتناسب محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]در مورد در نظر گرفتن جابجایی ناجور، عدم انطباق شبکه، شعاع انحنای و چگالی نابجایی ناجور محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مورد در نظر گرفتن جابجایی ناجور، عدم انطباق شبکه، شعاع انحنای و چگالی نابجایی ناجور محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I didn't really know anyone at the party, so I felt a bit of a misfit.
[ترجمه گوگل]من واقعاً کسی را در مهمانی نمیشناختم، بنابراین کمی احساس ناهماهنگی میکردم
[ترجمه ترگمان]من واقعا کسی رو توی مهمونی نمی شناختم واسه همین یه کم گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من واقعا کسی رو توی مهمونی نمی شناختم واسه همین یه کم گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have been made to feel a social and psychological misfit for not wanting children.
[ترجمه گوگل]من به خاطر بچه نخواستن احساس ناسازگاری اجتماعی و روانی دارم
[ترجمه ترگمان]من ایجاد یک فرد اجتماعی و روانی برای عدم تمایل کودکان کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من ایجاد یک فرد اجتماعی و روانی برای عدم تمایل کودکان کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hall gives a funny and moving account of the misfit schoolchild latching on to the new arrival.
[ترجمه گوگل]هال گزارش خندهدار و تکاندهندهای از دانشآموز نامناسبی ارائه میدهد که به تازه وارد میچسبد
[ترجمه ترگمان]به محض ورود تازه وارد، هال یک گزارش خنده دار و تکان دهنده را از افراد مختلف ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به محض ورود تازه وارد، هال یک گزارش خنده دار و تکان دهنده را از افراد مختلف ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید