1. Religion is a salve for confusion and misdirection. Robert F. Kennedy
[ترجمه گوگل]دین مرهم سردرگمی و گمراهی است رابرت اف کندی
[ترجمه ترگمان]دین a برای گیج کنندگی و misdirection است رابرت اف کندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دین a برای گیج کنندگی و misdirection است رابرت اف کندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It also correctly consumes charges of Misdirection.
[ترجمه گوگل]همچنین هزینه های Misdirection را به درستی مصرف می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین به درستی هزینه های of را مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین به درستی هزینه های of را مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Misdirection: Items used while Misdirection is active will now consume a charge correctly.
[ترجمه گوگل]Misdirection: مواردی که در زمان فعال بودن Misdirection استفاده میشوند، اکنون شارژ را به درستی مصرف میکنند
[ترجمه ترگمان]misdirection: اقلام مورد استفاده در حالی که misdirection فعال است در حال حاضر شارژ را به درستی مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]misdirection: اقلام مورد استفاده در حالی که misdirection فعال است در حال حاضر شارژ را به درستی مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Another attempt at misdirection was foiled by an alert mail carrier.
[ترجمه گوگل]تلاش دیگری برای هدایت اشتباه توسط یک حامل ایمیل هشدار خنثی شد
[ترجمه ترگمان]یک تلاش دیگر در misdirection توسط یک حامل نامه هوشیار خنثی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تلاش دیگر در misdirection توسط یک حامل نامه هوشیار خنثی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One reason is the misdirection of public money.
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل آن هدایت نادرست پول عمومی است
[ترجمه ترگمان]یک دلیل the پول مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دلیل the پول مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And he employed the very methods—hit men, misdirection, stagecraft—that, in the past, had been the province of corrupt states and intelligence outfits.
[ترجمه گوگل]و او همان روشها را به کار گرفت - آدمهای ضربتی، هدایت نادرست، صحنهسازی - که در گذشته، استانهای فاسد و سازمانهای اطلاعاتی بودند
[ترجمه ترگمان]And، misdirection، stagecraft - که در گذشته، استان ایالات فاسد و سازمان های اطلاعاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]And، misdirection، stagecraft - که در گذشته، استان ایالات فاسد و سازمان های اطلاعاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conjurers are experts at misdirection.
[ترجمه گوگل]جادوگران متخصص در جهت گیری اشتباه هستند
[ترجمه ترگمان]conjurers متخصصان misdirection هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]conjurers متخصصان misdirection هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Without this logical information review process, creativity will drown in misdirection.
[ترجمه گوگل]بدون این فرآیند بررسی اطلاعات منطقی، خلاقیت در جهت گیری نادرست غرق خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بدون این فرآیند مرور اطلاعات منطقی، خلاقیت در misdirection غرق خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون این فرآیند مرور اطلاعات منطقی، خلاقیت در misdirection غرق خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Verbal suggestion can also play a big role in misdirection.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شفاهی نیز می تواند نقش زیادی در جهت دهی نادرست داشته باشد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شفاهی می تواند نقش بزرگی در misdirection بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شفاهی می تواند نقش بزرگی در misdirection بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید