misconstrual
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
تفسیر نادرست / برداشت غلط / فهم اشتباه
در زبان محاوره ای:
چیزی را اشتباه فهمیدن یا غلط برداشت کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ( شناختی – رفتاری ) :
فهم یا تفسیر نادرست یک گفته، رفتار یا اتفاق
... [مشاهده متن کامل]
مثال: His comments were a misconstrual of her original intentions.
اظهارات او برداشت غلطی از نیت اصلی او بود.
2. ( اجتماعی – ارتباطی ) :
سوءتفاهم یا برداشت نادرست در تعاملات بین فردی
مثال: Misconstrual of messages can lead to conflicts at work.
برداشت نادرست پیام ها می تواند باعث درگیری در محیط کار شود.
3. ( تحلیلی – رسمی ) :
استفاده نادرست از اطلاعات یا استدلال به شکلی که معنای اصلی را تغییر دهد
مثال: The report contained several misconstruals of the data.
گزارش شامل چند برداشت غلط از داده ها بود.
- - -
🔸 مترادف ها:
misinterpretation – misunderstanding – misreading – error – false impression
تفسیر نادرست / برداشت غلط / فهم اشتباه
در زبان محاوره ای:
چیزی را اشتباه فهمیدن یا غلط برداشت کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ( شناختی – رفتاری ) :
فهم یا تفسیر نادرست یک گفته، رفتار یا اتفاق
... [مشاهده متن کامل]
مثال: His comments were a misconstrual of her original intentions.
اظهارات او برداشت غلطی از نیت اصلی او بود.
2. ( اجتماعی – ارتباطی ) :
سوءتفاهم یا برداشت نادرست در تعاملات بین فردی
مثال: Misconstrual of messages can lead to conflicts at work.
برداشت نادرست پیام ها می تواند باعث درگیری در محیط کار شود.
3. ( تحلیلی – رسمی ) :
استفاده نادرست از اطلاعات یا استدلال به شکلی که معنای اصلی را تغییر دهد
مثال: The report contained several misconstruals of the data.
گزارش شامل چند برداشت غلط از داده ها بود.
- - -
🔸 مترادف ها:
اشتباه محض