1. There is a popular misconception that too much exercise is bad for you.
[ترجمه گوگل]یک تصور غلط رایج وجود دارد که ورزش بیش از حد برای شما مضر است
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج وجود دارد که تمرین زیاد برای شما بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج وجود دارد که تمرین زیاد برای شما بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is a misconception to assume that the two continents are similar.
[ترجمه گوگل]این تصور اشتباه است که فرض کنیم این دو قاره شبیه هم هستند
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است که فرض کنیم این دو قاره مشابه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است که فرض کنیم این دو قاره مشابه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Refugees have the misconception that life is great over here.
[ترجمه گوگل]پناهندگان این تصور غلط را دارند که زندگی در اینجا عالی است
[ترجمه ترگمان]پناهندگان دچار این بدفهمی هستند که زندگی در اینجا بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پناهندگان دچار این بدفهمی هستند که زندگی در اینجا بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She had laboured under the misconception that Bella liked her.
[ترجمه گوگل]او با این تصور غلط کار کرده بود که بلا از او خوشش می آید
[ترجمه ترگمان]او زیر تصور غلط بود که بلا او را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او زیر تصور غلط بود که بلا او را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A popular misconception is that plastic is a hazard to the environment.
[ترجمه گوگل]یک تصور غلط رایج این است که پلاستیک برای محیط زیست خطرناک است
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج این است که پلاستیک یک خطر برای محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصور اشتباه رایج این است که پلاستیک یک خطر برای محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She also outlined another misconception that could explain the suspicion research nurses often encounter among other nurses.
[ترجمه گوگل]او همچنین تصور اشتباه دیگری را بیان کرد که میتواند شبههای را که پرستاران پژوهشی اغلب در میان سایر پرستاران با آن مواجه میشوند را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تصور غلط دیگر را بیان کرد که می توانست این سو ظن را توضیح دهد که پرستاران تحقیق اغلب با پرستاران دیگر برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تصور غلط دیگر را بیان کرد که می توانست این سو ظن را توضیح دهد که پرستاران تحقیق اغلب با پرستاران دیگر برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A second misconception is the belief that law is solely about criminal trials.
[ترجمه گوگل]دومین تصور نادرست این باور است که قانون صرفاً در مورد محاکمات جنایی است
[ترجمه ترگمان]تصور اشتباه دوم این باور است که قانون صرفا مربوط به محاکمه های جنایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصور اشتباه دوم این باور است که قانون صرفا مربوط به محاکمه های جنایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Another part of the homecoming misconception I had to raze was thinking of this as a joyful time.
[ترجمه گوگل]بخش دیگری از تصور نادرست بازگشت به خانه که باید از بین می بردم این بود که به این زمان به عنوان یک زمان شاد فکر کنم
[ترجمه ترگمان]یک قسمت دیگر از تصور غلط بازگشت به جشن، من در فکر این بودم که این موضوع را به عنوان یک زمان شاد تصور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قسمت دیگر از تصور غلط بازگشت به جشن، من در فکر این بودم که این موضوع را به عنوان یک زمان شاد تصور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Another popular misconception of Darwinian evolution is that its products must be genetically determined because their inheritance depends on genes.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تصورات غلط رایج در مورد تکامل داروینی این است که محصولات آن باید از نظر ژنتیکی تعیین شوند زیرا وراثت آنها به ژن ها بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط دیگر از تکامل داروین این است که محصولات آن باید به طور ژنتیکی تعیین شوند زیرا وراثت آن ها به ژن ها بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط دیگر از تکامل داروین این است که محصولات آن باید به طور ژنتیکی تعیین شوند زیرا وراثت آن ها به ژن ها بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For the main misconception that many people have is that orthodox women are regarded as inferior to men.
[ترجمه گوگل]زیرا تصور اشتباهی که بسیاری از مردم دارند این است که زنان ارتدکس نسبت به مردان پست تر تلقی می شوند
[ترجمه ترگمان]برای تصور غلط اصلی که بسیاری از مردم دارند این است که زنان سنتی به عنوان زنان پایین تر از مردان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای تصور غلط اصلی که بسیاری از مردم دارند این است که زنان سنتی به عنوان زنان پایین تر از مردان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The misconception, however, is that once a legitimate grievance has been dealt with, the violence will end.
[ترجمه گوگل]با این حال، تصور غلط این است که وقتی به یک شکایت مشروع رسیدگی شود، خشونت پایان خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]با این حال این تصور غلط حاکی از آن است که زمانی که یک شکایت قانونی مورد رسیدگی قرار گرفته است، خشونت به پایان خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال این تصور غلط حاکی از آن است که زمانی که یک شکایت قانونی مورد رسیدگی قرار گرفته است، خشونت به پایان خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is a misconception because the next of kin has no legal right either to consent or to refuse consent.
[ترجمه گوگل]این تصور اشتباهی است زیرا خویشاوندان قانونی حقی برای رضایت یا امتناع از رضایت ندارند
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است، زیرا نزدیک ترین خویشاوند هیچ حق قانونی برای موافقت یا امتناع از موافقت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تصور غلط است، زیرا نزدیک ترین خویشاوند هیچ حق قانونی برای موافقت یا امتناع از موافقت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What's the biggest misconception people have about you?
[ترجمه VANIA] بزرگترین تصور غلط مردم در باره شما چیست؟|
[ترجمه گوگل]بزرگترین تصور غلط مردم در مورد شما چیست؟[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تصور غلطی که مردم درباره شما دارند، چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, he was able to clear away this misconception in his sermon on the following Sunday.
[ترجمه گوگل]با این حال، او توانست این تصور نادرست را در خطبه خود در یکشنبه بعد برطرف کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، او توانست این سو تفاهم را در خطبه خود در روز یکشنبه بعد از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، او توانست این سو تفاهم را در خطبه خود در روز یکشنبه بعد از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A misconception that exists about video recording of classes is that it is necessary to have a two-camera studio to do it.
[ترجمه گوگل]تصور غلطی که در مورد فیلم برداری کلاس ها وجود دارد این است که برای انجام آن باید استودیو دو دوربینه داشت
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط که در مورد ضبط ویدئو کلاس ها وجود دارد این است که لازم است یک استودیوی دو دوربینی داشته باشیم تا این کار را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط که در مورد ضبط ویدئو کلاس ها وجود دارد این است که لازم است یک استودیوی دو دوربینی داشته باشیم تا این کار را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید