1. She miscarried when she was 10 weeks pregnant.
[ترجمه گوگل]او در هفته 10 بارداری سقط کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی ۱۰ هفته حامله بود سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی ۱۰ هفته حامله بود سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's very artful but sometimes miscarries.
[ترجمه گوگل]او بسیار باهوش است اما گاهی اوقات سقط می کند
[ترجمه ترگمان]خیلی استادانه است، اما بعضی وقت ها miscarries
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی استادانه است، اما بعضی وقت ها miscarries
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many women who miscarry eventually have healthy babies.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنانی که سقط جنین می کنند در نهایت نوزادان سالمی به دنیا می آورند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان در نهایت نوزادان سالم دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان در نهایت نوزادان سالم دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She miscarried in the third month of her pregnancy.
[ترجمه گوگل]او در ماه سوم بارداری سقط کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه سوم بارداری سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ماه سوم بارداری سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I think my letter must have miscarried.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم نامه من باید ناقص باشد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم نامه من به نتیجه نرسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم نامه من به نتیجه نرسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sadly, she miscarried eight weeks into the pregnancy.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، او در هفته هشتم بارداری سقط کرد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، اون ۸ هفته رو به حاملگی سقط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، اون ۸ هفته رو به حاملگی سقط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many babies with serious disabilities are miscarried.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوزادان با ناتوانی های جدی سقط می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان مبتلا به معلولیت های جدی miscarried
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان مبتلا به معلولیت های جدی miscarried
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Women who have miscarried suddenly learn about the miscarriages of their relatives, acquaintances or even close friends.
[ترجمه گوگل]زنانی که سقط جنین کرده اند به طور ناگهانی از سقط جنین بستگان، آشنایان یا حتی دوستان نزدیک خود مطلع می شوند
[ترجمه ترگمان]زنانی که سقط شده اند ناگهان درباره سقط جنین خویشاوندان، آشنایان و یا حتی دوستان صمیمی خود چیزی می آموزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنانی که سقط شده اند ناگهان درباره سقط جنین خویشاوندان، آشنایان و یا حتی دوستان صمیمی خود چیزی می آموزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But although she became pregnant several times, she miscarried on each occasion.
[ترجمه گوگل]اما اگرچه او چندین بار باردار شد، اما در هر مورد سقط کرد
[ترجمه ترگمان]اما با آن که چندین بار حامله شده بود، هر دفعه سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما با آن که چندین بار حامله شده بود، هر دفعه سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I miscarried a baby at six weeks in September, and I am now 13 weeks pregnant with number five.
[ترجمه گوگل]من در شش هفتگی در ماه سپتامبر یک بچه را سقط کردم و اکنون با شماره پنج در هفته 13 بارداری هستم
[ترجمه ترگمان]من در شش هفته در ماه سپتامبر یک بچه را سقط کردم و اکنون ۱۳ هفته است که با شماره پنج باردار شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من در شش هفته در ماه سپتامبر یک بچه را سقط کردم و اکنون ۱۳ هفته است که با شماره پنج باردار شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her letters have miscarried.
[ترجمه گوگل]نامه های او ناقص شده است
[ترجمه ترگمان]نامه هایش به نتیجه نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نامه هایش به نتیجه نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All anencephalus children are either miscarried, die stillborn, or die within a few weeks of life.
[ترجمه گوگل]همه کودکان آنسفالی یا سقط می شوند، مرده به دنیا می آیند یا در عرض چند هفته از زندگی خود می میرند
[ترجمه ترگمان]همه کودکان anencephalus یا سقط می شوند، مرده می میرند، یا در چند هفته زندگی می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه کودکان anencephalus یا سقط می شوند، مرده می میرند، یا در چند هفته زندگی می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many Down's babies are miscarried, stillborn or live only a few days.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوزادان داون سقط میشوند، مرده به دنیا میآیند یا فقط چند روز زندگی میکنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان Down سقط می شوند، مرده مرده یا زنده می مانند و یا فقط چند روز زنده می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان Down سقط می شوند، مرده مرده یا زنده می مانند و یا فقط چند روز زنده می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Empress miscarried in April 1853 and as a consequence remained extremely unwell for months.
[ترجمه گوگل]امپراطورس در آوریل 1853 سقط جنین کرد و در نتیجه ماه ها به شدت ناخوشایند بود
[ترجمه ترگمان]امپراطریس در آوریل ۱۸۵۳ به مقصد رسید و در نتیجه ماه ها به شدت بیمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امپراطریس در آوریل ۱۸۵۳ به مقصد رسید و در نتیجه ماه ها به شدت بیمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Jasper was going to do the honorable thing, but three days before the wedding the woman miscarried.
[ترجمه گوگل]جاسپر قرار بود این کار شرافتمندانه را انجام دهد، اما سه روز قبل از عروسی زن سقط کرد
[ترجمه ترگمان]جا سپر کار شرافتمندانه ای می کرد، اما سه روز قبل از عروسی، زن سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جا سپر کار شرافتمندانه ای می کرد، اما سه روز قبل از عروسی، زن سقط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید