misapply

/ˌmɪsəˈplaɪ//ˌmɪsəˈplaɪ/

معنی: بطور غلط بکار بردن، بیموقع بکار بردن
معانی دیگر: اشتباهی به کار بردن، هدر دادن، بد به کار بردن، اختلاس کردن، سو استفاده کردن

جمله های نمونه

1. to misapply an employer's money
پول کارفرما را به جیب زدن

2. to misapply one's resources
منابع خود را هدر دادن

3. Many lines from Shakespeare's plays are misquoted and misapplied.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خطوط از نمایشنامه های شکسپیر به اشتباه نقل شده و به اشتباه به کار رفته است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطوط از نمایشنامه های شکسپیر به misquoted و misapplied گفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It will be impossible to recover all the misapplied charity money.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن تمام پول های خیریه استفاده نادرست غیرممکن خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای پیدا کردن همه پول خیریه غیر ممکن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company admitted that their system of penalties had been misapplied.
[ترجمه گوگل]این شرکت اعتراف کرد که سیستم مجازات آنها به اشتباه اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت اعتراف کرد که سیستم مجازات آن ها misapplied بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In your case the rules have been misapplied.
[ترجمه گوگل]در مورد شما قوانین اشتباه اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این قوانین از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The law had been misapplied.
[ترجمه گوگل]قانون به اشتباه اجرا شده بود
[ترجمه ترگمان]قانون misapplied بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are, however, uncountable ways to misapply heat.
[ترجمه مرضیه اذریان] با این حال، راههای بیشماری ، برای هدر دادن گرما، وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]با این حال، راه های غیرقابل شمارشی برای اعمال نادرست گرما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال روش های بی شماری برای مقابله با گرما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Complication was prevented, disuse syntrome and misapply syntrome were avoided, life ability and quality was improved.
[ترجمه گوگل]از عارضه جلوگیری شد، از سندرم عدم استفاده و سندرم استفاده نادرست اجتناب شد، توانایی و کیفیت زندگی بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]از Complication، و misapply syntrome جلوگیری شد، قابلیت و کیفیت زندگی بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To divert to an improper use; misapply.
[ترجمه گوگل]انحراف به استفاده نادرست؛ اشتباه اعمال کنید
[ترجمه ترگمان]برای منحرف شدن به یک استفاده نامناسب از misapply
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even if you make a mistake and forget to reapply or misapply a change, there's always a complete history of all changes (including the ones you overwrote) to refer to.
[ترجمه گوگل]حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید و فراموش کنید که یک تغییر را مجدداً اعمال کنید یا اشتباه اعمال کنید، همیشه یک تاریخچه کامل از همه تغییرات (از جمله مواردی که بازنویسی کرده اید) وجود دارد که باید به آنها مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]حتی اگر اشتباه کنید و فراموش کنید که یک تغییر را دوباره انجام دهید و یا تغییر دهید، همیشه یک تاریخچه کامل از همه تغییرات وجود دارد (از جمله آن هایی که می خواهید)به آن مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Analyse case concrete use and easy to appear situation that misapply in using.
[ترجمه گوگل]استفاده بتن موردی و وضعیت ظاهری آسان را که در استفاده نادرست اعمال می شود، تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]بررسی شرایط استفاده از بتون و آسان به نظر گرفتن شرایطی که در استفاده از آن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, many administrative authorities were wrongly guided or persons misapply after this law was implemented.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از مراجع اداری پس از اجرای این قانون به اشتباه راهنمایی شدند و یا افراد نادرست اعمال کردند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، پس از اجرای این قانون، بسیاری از مقامات اجرایی به اشتباه هدایت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This helps you ensure that nobody else takes your annotation type and misapplies it (or, better yet, that you don't misapply it in a fit of fatigue).
[ترجمه گوگل]این به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که هیچ کس دیگری نوع حاشیه نویسی شما را نمی گیرد و آن را به اشتباه اعمال نمی کند (یا بهتر است بگوییم که در حالت خستگی آن را اشتباه به کار نمی برید)
[ترجمه ترگمان]این کار به شما کمک می کند مطمئن شوید که کس دیگری از نوع حاشیه نویسی شما استفاده نمی کند و آن را کنترل می کند (یا بهتر است، که آن را در حالت خستگی نمی دانید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطور غلط بکار بردن (فعل)
misapply

بی موقع بکار بردن (فعل)
misapply

انگلیسی به انگلیسی

• misuse, apply incorrectly, use for the wrong purposes

پیشنهاد کاربران

بپرس