miracle

/ˈmɪrəkl̩//ˈmɪrəkl̩/

معنی: معجزه، اعجاز، خرق عادت، واقعه شگفتانگیز، چیز عجیب
معانی دیگر: فرجود، کارشگفت انگیز، رویداد معجزه آسا

جمله های نمونه

1. a miracle cure
درمان معجزه آسا

2. this miracle is past explaining
این معجزه در بیان نمی گنجد.

3. a near miracle
تقریبا یک معجزه

4. an economic miracle
معجزه ی اقتصادی

5. it was a miracle that i escaped with my life
معجزه شد که جان به در بردم.

6. nothing unless a miracle can save him
هیچ چیز جز یک معجزه نمی تواند او را نجات بدهد.

7. to perform a miracle
معجزه کردن

8. to work a miracle
معجزه کردن

9. rumi's poetry is a miracle
شعر رومی معجزه است.

10. The victory was nothing less than a miracle.
[ترجمه گنج جو] اون پیروزی از یه معجزه چیزی کم نداشت.
|
[ترجمه یاسین] اون پیروزی چیزی کمتر از یه معجزه نبود
|
[ترجمه آیلار] این پیروزی چیزی به غیر از یک معجزه نبود
|
[ترجمه گوگل]این پیروزی چیزی جز یک معجزه نبود
[ترجمه ترگمان]پیروزی کم تر از یک معجزه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can't promise a miracle cure, but I think we can improve things.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم قول درمان معجزه آسا را ​​بدهم، اما فکر می کنم می توانیم شرایط را بهبود بخشیم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم قول یک معجزه معجزه را بدهم، اما فکر می کنم می توانیم همه چیز را بهتر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At work he was regarded as a miracle worker, the man who took risks and could not lose.
[ترجمه گوگل]در محل کار او به عنوان یک معجزه گر در نظر گرفته می شد، مردی که ریسک می کرد و نمی توانست ببازد
[ترجمه ترگمان]در کار او به عنوان یک کارگر معجزه در نظر گرفته می شد، مردی که ریسک می کرد و نمی توانست از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a miracle that she survived the birth of her stillborn baby.
[ترجمه گوگل]این یک معجزه بود که او از تولد نوزاد مرده خود جان سالم به در برد
[ترجمه ترگمان]این معجزه بود که او از تولد نوزاد مرده او جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The compact disc is a miracle of modern technology.
[ترجمه گوگل]لوح فشرده معجزه فناوری مدرن است
[ترجمه ترگمان]دیسک فشرده یک معجزه تکنولوژی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If you can wait for miracle, I'd rather wait, even a year, or the life!
[ترجمه گوگل]اگر می توانی منتظر معجزه باشی، ترجیح می دهم حتی یک سال یا یک عمر صبر کنم!
[ترجمه ترگمان]اگر شما می توانید منتظر معجزه بمانید، من ترجیح می دهم صبر کنم، حتی یک سال، یا حتی یک سال!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A miracle is something that seems impossible but happens anyway.
[ترجمه گوگل]معجزه چیزی است که غیرممکن به نظر می رسد اما به هر حال اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]معجزه چیزی است که به نظر غیرممکن می رسد، اما به هر حال رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Making a million friends is not a miracle. The miracle is to make a friend who will stand by you when millions are against you.
[ترجمه گوگل]پیدا کردن یک میلیون دوست معجزه نیست معجزه این است که دوستی پیدا کنی که وقتی میلیون ها نفر با تو مخالف باشند در کنارت بایستد
[ترجمه ترگمان]ساختن یک میلیون دوست معجزه نیست معجزه این است که دوستی را با شما در میان بگذارد که میلیون ها نفر در مقابل شما می ایستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معجزه (اسم)
marvel, lollapalooza, miracle, wonderwork

اعجاز (اسم)
marvel, miracle, thaumaturgy

خرق عادت (اسم)
marvel, miracle

واقعه شگفت انگیز (اسم)
miracle

چیز عجیب (اسم)
quiz, miracle

انگلیسی به انگلیسی

• supernatural event; wonderful occurrence that is considered to be the work of god; marvel, wonder
a miracle is a surprising and fortunate event, discovery, or invention.
a miracle is also a wonderful and surprising event that is believed to be caused by god.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک suffix داریم به اسم cle
📌 این پسوند، معادل "small" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پسوند را در خود داشته باشند، به "small" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 manacle: A small circular device used to chain wrists or ankles together
🔘 chronicle: A small record of historical events in the correct order
🔘 article: A small item or piece of writing, often part of a larger work
🔘 canticle: A small hymn or song derived from the Bible
🔘 corpuscle: A small piece of matter or cell, often found in blood
🔘 cubicle: A small room, typically in an office or workspace
🔘 cuticle: The small layer of dead skin at the base of a nail
🔘 follicle: A small group of cells containing a cavity, often in the skin
🔘 icicle: A small, frozen spike of ice formed by dripping water
🔘 miracle: A small, amazing or extraordinary event
🔘 monocle: A small lens used to correct vision in one eye
🔘 muscle: A small organ that enables movement in the body
🔘 particle: A small piece of matter or substance
🔘 tabernacle: A small, sacred place of worship, often in Mormonism
🔘 testicle: A small reproductive gland in males that produces sperm
🔘 tubercle: A small swelling or bump, typically caused by tuberculosis
🔘 ventricle: A small cavity within the brain or heart
🔘 vesicle: A small sac or bladder - like structure, often containing fluid
🔘 bicycle: A small, two - wheeled vehicle powered by pedaling
🔘 obstacle: A small barrier or hindrance that can be overcome
🔘 tricycle: A small vehicle with three wheels, usually for children

معجزه، حادثه ی غیرمعمول
مثال: Her recovery was nothing short of a miracle.
بازگشت او به سلامتی چیزی کمتر از یک معجزه نبود.
معجزه گر
a miracle cure: درمانی معجزه گر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : miracle
✅️ صفت ( adjective ) : miraculous
✅️ قید ( adverb ) : miraculously
very extraordinary
به نام خداوند بخشنده و مهربان
دوتا معنی داره یکی به معنی معجزه یکی جبرئیل
miracle معجزه
miraculous معجزه آسا
miraculously بطور معجزه آسایی
معجزه - شگفتی
a wonderful and very unusual event that is impossible to explain or that is thought to be caused by God or a god
معجزه
جمله ی نمونه :Christian perfrormed many miracles, even bringing dead people back to life
...
[مشاهده متن کامل]

مسیح معجزه های زیادی انجام داد حتی برگرداندن مردم مرده به زندگی
معجزه کردن :work miracle, perform miracle

Imagine
معجزه
A wonderful, unexpected event
For example:It's a miracle that you weren't killed in that car crash
معجزه 😍
اعجاب انگیز

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس