miosis


(زیست شناسی) تنگ شدن مردمک چشم، هم کشی مردمک

جمله های نمونه

1. The analysis of chromosome behavior in miosis and frequency of bivalent chiasma at diakinesis of pollen mother cells of Fhybrid plants, and the affinity extent were reported in this paper.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل رفتار کروموزوم در میوز و فراوانی کیاسما دو ظرفیتی در دیاکینزیس سلولهای مادر گرده گیاهان فیبرید و میزان میل ترکیبی در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]آنالیز رفتار کروموزوم در miosis و فراوانی of دوگانه در diakinesis سلول های مادر pollen گیاهان Fhybrid و میزان نزدیکی در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To study on action of homologues pairing during miosis and to observe the process of synaptonemal complex (SC) forming in mice spermatocytes.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه بر روی عملکرد جفت شدن همولوگ ها در طول میوز و مشاهده فرآیند تشکیل کمپلکس سیناپتونمال (SC) در اسپرماتوسیت موش
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه بر روی عمل جفت جفت شدگی در طول miosis و مشاهده فرآیند ترکیب synaptonemal (SC)که در موش های آزمایشگاهی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Temperature at miosis stage was a key factor to pollen development, and the pollen fertility of inter subspecific hybrids was more sensitive to low temperature than that of conventional variety.
[ترجمه گوگل]دما در مرحله میوز یک عامل کلیدی برای رشد گرده بود، و باروری گرده هیبریدهای بین گونه ای نسبت به انواع معمولی به دمای پایین حساس تر بود
[ترجمه ترگمان]دما در مرحله miosis یک فاکتور کلیدی برای توسعه گرده بود و گرده pollen of inter نسبت به دمای پایین نسبت به تنوع متداول حساسیت بیشتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. OBJECTIVE To compare the action of miosis of 1%pilocarpine liposome and 4%pilocarpine gel in rabbit eyes.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثر میوز لیپوزوم پیلوکارپین 1% و ژل پیلوکارپین 4% در چشم خرگوش
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مقایسه عملکرد of of ۱ % pilocarpine و ۴ % pilocarpine pilocarpine در چشمان خرگوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Signs include enophthalmos (sunken eye), miosis (small pupil), elevated third eyelid, and ptosis (drooping of the upper eyelid).
[ترجمه گوگل]علائم عبارتند از انوفتالموس (گود افتادگی چشم)، میوز (مردمک کوچک)، بالا رفتن پلک سوم و پتوز (افتادگی پلک فوقانی)
[ترجمه ترگمان]علائم عبارتند از enophthalmos (چشم sunken)، miosis (شاگرد کوچک)، پلک سوم بالا، و ptosis (پایین پایین پلک پایینی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It showed that the diclofenac sodium eyedrops can prevent surgically induced miosis and inflammation after operation effectively.
[ترجمه گوگل]این نشان داد که قطره چشمی دیکلوفناک سدیم می تواند به طور موثر از میوز و التهاب ناشی از جراحی پس از عمل جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این نشان داد که the سدیم diclofenac می تواند بعد از عمل جراحی، miosis و التهاب را پس از عمل جراحی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because the variation of methylation's pattern in plant can usually transmit for descendants through miosis.
[ترجمه گوگل]زیرا تغییر الگوی متیلاسیون در گیاه معمولاً می تواند از طریق میوز برای فرزندان منتقل شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تنوع الگوی متیلاسیون DNA می تواند از طریق miosis انتقال یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results The 0. 1% diclofenac sodium eyedrops prevented surgically induced miosis and inflammation after operation effectively.
[ترجمه گوگل]ResultsThe 0 1٪ قطره دیکلوفناک سدیم از میوز و التهاب ناشی از جراحی پس از عمل به طور موثر جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج ۰ ۱ درصد diclofenac سدیم eyedrops پس از عمل جراحی به طور موثر miosis و التهاب را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invention discloses a medicinal composition for treating glaucoma, which consists of collagen and medicaments for miosis and blood pressure reduction, and belongs to the field of pharmacy.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک ترکیب دارویی برای درمان گلوکوم را نشان می دهد که از کلاژن و داروهای کاهش دهنده میوز و فشار خون تشکیل شده است و متعلق به رشته داروسازی است
[ترجمه ترگمان]اختراع حاوی یک ترکیب دارویی برای درمان آب سیاه است که شامل کلاژن و medicaments برای کاهش فشار خون و کاهش فشار خون است و به حوزه داروخانه تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• constriction of the pupil (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس