minuteness


دقت، موشکافی، ریزی، خردی، ناچیزی

جمله های نمونه

1. Europeans prefer complexity and nuance, the Japanese revere minuteness and minimalism.
[ترجمه گوگل]اروپایی ها پیچیدگی و ظرافت را ترجیح می دهند، ژاپنی ها به ریزه کاری و مینیمالیسم احترام می گذارند
[ترجمه ترگمان]اروپاییان پیچیدگی و ظرافت را ترجیح می دهند، و the (Japanese)و مینیمالیسم (minimalism)را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He examined the jewel with minuteness.
[ترجمه گوگل]جواهر را با دقت بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]با دقت جواهر را وارسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He examined the essay with the greatest minuteness.
[ترجمه گوگل]او این مقاله را با بیشترین دقت بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]مقاله را با دقت به دقت بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Photonic lattices are a kind of minuteness optics dielectric structure which its space measure is on the level of the wavelength of light-wave.
[ترجمه گوگل]شبکه های فوتونیک نوعی ساختار دی الکتریک نوری ریز هستند که اندازه گیری فضای آن در سطح طول موج موج نور است
[ترجمه ترگمان]شبکه های Photonic نوعی از ساختار دی الکتریک نوری هستند که اندازه فضای آن در سطح طول موج موج نور قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can observe person in every possible way, reaction observing Young Pioneer's minuteness carefully.
[ترجمه گوگل]شما می توانید به هر طریق ممکن فرد را مشاهده کنید، عکس العمل با مشاهده دقیق دقت پیشگام جوان
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در هر راه ممکن شخص را تحت نظر بگیرید، عکس العمل Pioneer را با دقت نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This method is propitious to measure mechanical accessory accurately, such as minuteness, more deformable that unfit for tangency measurement. This method has a wide application foreground.
[ترجمه گوگل]این روش برای اندازه‌گیری دقیق لوازم جانبی مکانیکی، مانند ریزش، قابل تغییر شکل‌پذیرتر است که برای اندازه‌گیری مماس مناسب نیست این روش پیش زمینه کاربردی گسترده ای دارد
[ترجمه ترگمان]این روش برای اندازه گیری دقیق لوازم جانبی مکانیکی مانند minuteness، deformable، مناسب تر است که برای اندازه گیری tangency مناسب نیست این روش یک پیش زمینه گسترده کاربرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article introduces detailed a sort of test measure of measure minuteness indentation depth, the electrical measurement.
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور مفصل نوعی اندازه گیری آزمایشی برای اندازه گیری عمق فرورفتگی دقیق، اندازه گیری الکتریکی را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع سنجش از اندازه گیری دقیق عمق، اندازه گیری الکتریکی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the abyss of his mind he apprehends the world's minuteness.
[ترجمه گوگل]او در ورطه ی ذهنش ریزه کاری جهان را درک می کند
[ترجمه ترگمان]لا ید گیت در لجه ذهنش را به توصیف کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By and by we shall discuss these matters with minuteness.
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار در مورد این موضوعات با ریزه کاری بحث خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]کم کم این مسائل را به تفصیل درباره این موضوع بحث خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tininess; detailed aspect; triviality; precision

پیشنهاد کاربران

بپرس