1. The metal is then minutely examined to ensure there are no cracks.
[ترجمه گوگل]سپس فلز مورد بررسی دقیق قرار می گیرد تا از عدم وجود ترک اطمینان حاصل شود
[ترجمه ترگمان]سپس فلز به دقت بررسی می شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ شکافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس فلز به دقت بررسی می شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ شکافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The room was examined minutely for clues.
[ترجمه گوگل]اتاق به طور دقیق برای سرنخ بررسی شد
[ترجمه ترگمان]این اتاق فقط برای سر نخ به دقت مورد بررسی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتاق فقط برای سر نخ به دقت مورد بررسی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The report minutely limned the trade situation.
[ترجمه گوگل]این گزارش به طور دقیق وضعیت تجارت را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خاطر موقعیت شغلی limned بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خاطر موقعیت شغلی limned بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The film has been minutely dissected by the critics.
[ترجمه گوگل]این فیلم به طور دقیق توسط منتقدان تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]این فیلم به طور دقیق توسط منتقدان مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فیلم به طور دقیق توسط منتقدان مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The agreement has been examined minutely.
[ترجمه گوگل]این توافق به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این توافق به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توافق به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The benefit of an x-ray far outweighs the minutely increased risk of cancer.
[ترجمه گوگل]مزیت اشعه ایکس بسیار بیشتر از افزایش خطر سرطان است
[ترجمه ترگمان]مزایای استفاده از اشعه ایکس مهم تر از افزایش احتمال ابتلا به سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مزایای استفاده از اشعه ایکس مهم تر از افزایش احتمال ابتلا به سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Booth's team created minutely detailed maps of the capital, assigning individual dwellings to the various social classes.
[ترجمه گوگل]تیم بوث نقشه های دقیق و دقیقی از پایتخت ایجاد کرد و خانه های فردی را به طبقات مختلف اجتماعی اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]گروه بوث هم نقشه های دقیقی از پایتخت تهیه کرد و خانه های اختصاصی را به طبقات مختلف اجتماعی اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه بوث هم نقشه های دقیقی از پایتخت تهیه کرد و خانه های اختصاصی را به طبقات مختلف اجتماعی اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But all we see are pillow lavas, varying minutely with fewer or more buds, perhaps larger or smaller lobes.
[ترجمه گوگل]اما تنها چیزی که ما میبینیم گدازههای بالشی هستند که به طور دقیق با جوانههای کمتر یا بیشتر، شاید لوبهای بزرگتر یا کوچکتر تغییر میکنند
[ترجمه ترگمان]اما تنها چیزی که می بینیم بالش lavas است که با تعداد کم تر یا بیشتر جوانه ها، شاید بزرگ تر و یا کوچک تر تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تنها چیزی که می بینیم بالش lavas است که با تعداد کم تر یا بیشتر جوانه ها، شاید بزرگ تر و یا کوچک تر تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She studied the letter minutely.
[ترجمه گوگل]او نامه را به دقت مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]با دقت به نامه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با دقت به نامه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We waited to have our visas minutely examined by security police with green uniforms and humorless expressions.
[ترجمه گوگل]ما منتظر بودیم تا ویزای ما توسط پلیس امنیتی با یونیفرم سبز و عبارات بی طنز بررسی شود
[ترجمه ترگمان]ما منتظر بودیم که visas را با دقت بررسی کنیم و پلیس را با لباس سبز و قیافه های عبوس بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما منتظر بودیم که visas را با دقت بررسی کنیم و پلیس را با لباس سبز و قیافه های عبوس بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The tablets reveal the Minoans as lovers of minutely recorded detail; their labyrinthine architecture reveals a love of complexity and puzzles.
[ترجمه گوگل]لوح ها مینوی ها را به عنوان عاشق جزئیات ثبت شده آشکار می کنند معماری هزارتویی آنها عشق به پیچیدگی و پازل را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این لوح ها the را به عنوان عاشقان دقیق به تفصیل شرح می دهند؛ معماری پیچیده آن ها عشق پیچیدگی و معما را آشکار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این لوح ها the را به عنوان عاشقان دقیق به تفصیل شرح می دهند؛ معماری پیچیده آن ها عشق پیچیدگی و معما را آشکار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The minutely detailed classification is of the type appropriate to an extensive collection.
[ترجمه گوگل]طبقه بندی دقیق دقیق از نوع مناسب برای یک مجموعه گسترده است
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی دقیق دقیق، از نوع مناسب برای مجموعه گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی دقیق دقیق، از نوع مناسب برای مجموعه گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There are bracelets minutely fashioned as serpents.
[ترجمه گوگل]دستبندهایی وجود دارد که به صورت مار طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]There به جز مارها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]There به جز مارها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After I after 500 meters quickly, examine minutely breathlessly: " What job to produce after all? "
[ترجمه گوگل]بعد از 500 متر سریع، به دقت بررسی کنید: "بالاخره چه کاری تولید کنم؟"
[ترجمه ترگمان]بعد از ۵۰۰ متر به سرعت، به طور دقیق، دقیق بررسی کنید: \"چه کاری برای تولید وجود دارد؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از ۵۰۰ متر به سرعت، به طور دقیق، دقیق بررسی کنید: \"چه کاری برای تولید وجود دارد؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید