1. minute particles of dust
ذرات بسیار ریز گرد و خاک
2. a minute improvement
پیشرفت بسیار کم
3. a minute scientific examination
بررسی دقیق علمی
4. the minute (that)
(در) لحظه ای که،(در) دقیقه ای که،به مجردی که
5. all the minute happenings in that house
همه ی رویدادهای کم اهمیت در آن خانه
6. for a minute the eagle hung poised in the sky
برای لحظه ای عقاب در هوا معلق ماند.
7. not a minute
نه حتی یک دقیقه
8. revolution per minute
(تعداد) چرخش در دقیقه
9. just a minute (or moment or second) !
(عامیانه) یک لحظه،یک دقیقه صبر کن !،یک لحظه ی دیگر،صبر کن ببینم !
10. a mushroom with minute little pores
قارچ با سوراخچه های بسیار ریز
11. i came the minute i heard the news
به مجردی که خبر را شنیدم آمدم.
12. up to the minute
تا آخرین لحظه،تا همین دقیقه،آخرین مد
13. a watch wanting a minute hand
ساعتی که دقیقه شمار ندارد
14. his job is to minute the negotiations
کار او تهیه کردن خلاصه ی مذاکرات است.
15. one thousand cycles per minute
هزا دور در دقیقه
16. she could die any minute
احتمال دارد هر آن بمیرد.
17. the governor forwarded his minute expressing alarm
فرماندار یادداشت حاکی از نگرانی خود را فرستاد.
18. the land is cultivated with minute care
زمین با توجه بسیار زیاد کشت می شود.
19. i think of her each single minute
دقیقه به دقیقه در فکر او هستم.
20. i'll be ready in just a minute
چند لحظه ی دیگر آماده ام.
21. he asked the chair for a five minute recess
از رئیس جلسه درخواست پنج دقیقه تنفس کرد.
22. he presented his views in a brief minute
او نظریات خود را در یادداشت مختصری ارائه داد.
23. the moon eclipsed the sun for one minute
ماه جلوی نور خورشید را برای یک دقیقه گرفت.
24. the train is due to leave any minute
قرار است ترن تا چند لحظه ی دیگر حرکت کند.
25. a helicopter that can kill ten tanks per minute
هلی کوپتری که می تواند هر دقیقه ده تانک را نابود کند.
26. i lived with her for a week and savored every minute of it
یک هفته با او زندگی کردم و هر دقیقه ی آن برایم لذت بخش بود.
27. the well surfaces more than 3000 gallons of water a minute
این چاه هر دقیقه بیش از 3000 گالن آب بیرون می دهد.
28. I got a cheap flight at the last minute.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه یک پرواز ارزان دریافت کردم
[ترجمه ترگمان] من آخرین لحظه یه پرواز ارزون خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من آخرین لحظه یه پرواز ارزون خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. it takes only a minute to get a crush on someone ,an hour to like someone ,and a day to love someone,but it takes a lifetime to fotget someone.
[ترجمه اسماعیل] یک دقیقه طول می کشد تا با کسی آشنا شد یک ساعت طول می کشدتا یک نفر را دوست داشت یک روز طول می کشد تا عاشق کسی شد و ولی یک عمر طول می کشد تا آن نفر را از یاد بر|
[ترجمه گوگل]فقط یک دقیقه طول می کشد تا کسی را دوست داشته باشید، یک ساعت طول می کشد تا کسی را دوست داشته باشید، و یک روز طول می کشد تا کسی را دوست داشته باشید، اما یک عمر طول می کشد تا کسی را به دام بیندازید[ترجمه ترگمان]فقط یک دقیقه طول می کشد تا کسی را دوست داشته باشد، یک ساعت برای دوست داشتن یک نفر، و یک روز طول می کشد تا کسی را دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. He will be here at any minute.
[ترجمه گوگل]او هر لحظه اینجا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او هر لحظه ممکن است اینجا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هر لحظه ممکن است اینجا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید