minority leader

جمله های نمونه

1. House Minority Leader Art Hamilton had a slice of toast and black coffee.
[ترجمه گوگل]آرت همیلتون، رهبر اقلیت مجلس، یک تکه نان تست و قهوه سیاه خورد
[ترجمه ترگمان]رهبر اقلیت هاوس هامیلتون یک تکه نان برشته و قهوه سیاه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many minority leaders as well as public officials in Phoenix give neighborhood development in minority neighborhoods priority over neighborhood integration.
[ترجمه گوگل]بسیاری از رهبران اقلیت و همچنین مقامات دولتی در فونیکس، توسعه محله در محله های اقلیت را بر ادغام محله اولویت می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رهبران اقلیت و همچنین مقامات دولتی در فونیکس به ایجاد همسایگی در محله های اقلیت در همسایگی این محله می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Without the agreement of minority leaders, any new constitution will not be democratic.
[ترجمه گوگل]بدون توافق رهبران اقلیت، قانون اساسی جدید دموکراتیک نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]بدون موافقت رهبران اقلیت، قانون اساسی جدید دموکراتیک نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Senate Minority Leader Phil Berger, R - Rockingham, said the pay increases raise questions.
[ترجمه گوگل]فیل برگر، رهبر اقلیت سنا، از راکینگهام، گفت که افزایش دستمزد سوالاتی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]فیل برگر، رهبر فراکسیون اقلیت مجلس سنا، گفت که این حقوق باعث افزایش سوالاتی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Minority Leader Mitch McConnell (Ky. ) and other Republican senators have warned that they will not approve a treaty that would curb a planned U. S. missile defense system for Europe.
[ترجمه گوگل]میچ مک کانل، رهبر اقلیت (کیش) و دیگر سناتورهای جمهوری خواه هشدار داده اند که معاهده ای را که برنامه ریزی شده سیستم دفاع موشکی ایالات متحده برای اروپا را محدود می کند، تصویب نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]میچ مک کانل، رهبر اقلیت (Ky)و دیگر سناتورهای جمهوری خواه هشدار داده اند که آن ها معاهده ای را تصویب نخواهند کرد که طرح برنامه ریزی شده U را خنثی کند اس سیستم دفاع موشکی برای اروپا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the Senate vote, minority leader MM told reporters that preliminary discussions already begun.
[ترجمه گوگل]پس از رای سنا، رهبر اقلیت MM به خبرنگاران گفت که بحث های اولیه از قبل آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]پس از رای گیری مجلس سنا، رهبر اقلیت MM به خبرنگاران گفت که بحث های اولیه پیش از این آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The minority leader of the Senate supported the bill.
[ترجمه گوگل]رهبر اقلیت سنا از این طرح حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]رهبر اقلیت مجلس سنا از این لایحه حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. House Republican Minority Leader John Boehner said Friday he is being bullied by the White House.
[ترجمه گوگل]جان بونر، رهبر اقلیت جمهوری خواه مجلس نمایندگان، روز جمعه گفت که توسط کاخ سفید مورد آزار و اذیت قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رهبر فراکسیون اقلیت جمهوری خواه مجلس، جان بونر، روز جمعه گفت که او توسط کاخ سفید مورد تهدید قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "We actually achieved peace with a delicate compromise here, " said Senate Minority Leader Bob Dutton, R-Rancho Cucamonga.
[ترجمه گوگل]باب داتون، رهبر اقلیت سنا، آر-رانچو کوکامونگا، گفت: «ما در واقع با یک مصالحه ظریف در اینجا به صلح دست یافتیم
[ترجمه ترگمان]رهبر اقلیت سنا باب داتون، R - Rancho Cucamonga، گفت: \" ما در واقع با یک سازش ظریف در اینجا به صلح دست یافته ایم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• leader of a minority party in a legislative body; house or senate member from a minority party who directs party activity on the chamber floor

پیشنهاد کاربران