mink

/ˈmɪŋk//mɪŋk/

معنی: سمور یا راسو، مینک
معانی دیگر: (جانورشناسی) مینک (جانوری شبیه به خز که پوست آن ارزشمند است به ویژه گونه ی امریکایی آن به نام: mustela vison که بخشی از اوقات خود را در آب می گذراند)

جمله های نمونه

1. I never saw such a gorgeous mink coat in all my life.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] در تمام عمرم کت خز به این زیبایی هرگر ندیدم.
|
[ترجمه گوگل]من در تمام عمرم چنین کت راسو زیبایی را ندیده بودم
[ترجمه ترگمان]من هرگز چنین کت خز دوزی را در تمام عمرم ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her shoulders were graced with mink and her fingers sparkled with diamonds.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] شانه هایش با پوست خز دلربایی می کردند و انگشتانش با الماس می درخشیدند.
|
[ترجمه گوگل]شانه هایش با راسو تزئین شده بود و انگشتانش با الماس می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]شانه هایش پر از الماس بود و انگشت هایش با الماس می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The old movie star was drowned in mink.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] ستاره قدیمی سینما از سر تا پا خز پوشیده بود.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] ستاره قدیمی سینما سرتاپا پوست خز پوشیده بود.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] ستاره قدیمی سینما از سرتاپا لباس خز پوشیده بود.
|
[ترجمه گوگل]ستاره قدیمی سینما در راسو غرق شد
[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم قدیمی در mink غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار، رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار به عنوان رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] در مقایسه با صیادان موش آبی که رقیب مستقیم راسو در شکار این جانور هستند، راسو تهدید چندانی برای جمعیت موش آبی محسوب نمی شود.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] از این رو، خطر راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه خطر صیادان موش آبی که رقبای راسو در شکار این جانور هستند، نیست.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] خطر راسو برای جمعیت موش آبی و رقیب مستقیم تله گذار در شکار این جانور، به اندازه خطر تله گذار نیست.
|
[ترجمه گوگل]از این رو، راسو آنقدر تهدیدی برای جمعیت مشک نیست که رقیب مستقیم تله‌گذاران مشک است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه the برای جمعیت آبی به عنوان یک رقیب مستقیم با استفاده از موش آبی تهدیدی محسوب نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had covered the mink coat with a nylon overall.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] کت خز را در نایلون بلندی گذاشته بود.
|
[ترجمه گوگل]او کت راسو را با یک نایلون پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]او پالتو پوست مینک را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A large mink can also travel further and defend a larger territory.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] راسوی بزرگ همچنین می تواند مسافت بیشتری بپیماید و از قلمرو پهناورتری دفاع کند.
|
[ترجمه گوگل]یک راسو بزرگ همچنین می تواند بیشتر سفر کند و از قلمرو بزرگتری دفاع کند
[ترجمه ترگمان]mink بزرگ نیز می توانند بیشتر سفر کنند و از یک منطقه بزرگ تر دفاع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hare hunting and coursing and mink hunting do not have a big effect on the populations.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] شکار خرگوش صحرایی و راسو تاثیر بسزایی بر کاهش جمعیت این جانوران ندارد.
|
[ترجمه گوگل]شکار خرگوش و کورس و شکار راسو تاثیر زیادی روی جمعیت ندارد
[ترجمه ترگمان]شکار خرگوش و شکار شکار و شکار، تاثیری بزرگ بر جمعیت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mink have razor-sharp teeth.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] راسو دندان بسیار تیزی دارد.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] دندان راسو مثل تیغ تیز است.
|
[ترجمه گوگل]راسوها دندان های تیغی دارند
[ترجمه ترگمان]Mink دندان های تیز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His wife, Mary Rose, slipped into a mink coat as they prepared to disembark.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] وقتی همه آماده می شدند پیاده شوند، همسرش، مِری روز، پالتو پوست خز تنش کرد.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] وقتی همه آماده می شدند پیاده شوند، همسرش، مِری روز، کت پوست خز تنش کرد.
|
[ترجمه گوگل]همسر او، مری رز، در حالی که آنها برای پیاده شدن آماده می شدند، یک کت راسو را پوشاند
[ترجمه ترگمان]همسرش، مری رز، در حالی که آماده پیاده شدن بود پالتو پوست مینک را پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hairs from her mink coat had been found in the gazebo by the pond.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] موهای کت خز ش در آلاچیق کنار برکه پیدا شده بود.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] موهای کت خزش را در آلاچیق کنار برکه پیدا کرده بودند.
|
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] چند تار مو از پالتو پوست خزی که بر تن داشت کنار برکه پیدا شده بود.
|
[ترجمه گوگل]موهای کت راسو او در آلاچیق کنار حوض پیدا شده بود
[ترجمه ترگمان]چند تار مو از پالتو پوست مینک در آلاچیق کنار دریاچه پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We had beautiful chandeliers, women in diamonds and mink stoles.
[ترجمه گوگل]ما لوسترهای زیبایی داشتیم، زنانی با الماس و راسو
[ترجمه ترگمان]ما chandeliers زیبایی داشتیم، زنان در الماس و پوست مینک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At last, warm weather - but alas, no mink.
[ترجمه گوگل]سرانجام، هوای گرم - اما افسوس، بدون راسو
[ترجمه ترگمان]سرانجام هوا گرم است - اما افسوس که مینک اوسکی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mink, marten, otter, and wildcat brought up to ten shillings apiece, and prime beaver were worth seven.
[ترجمه گوگل]راسو، مارتن، سمور دریایی و گربه وحشی هر کدام ده شیلینگ می آوردند و بیش از حد مرغوب هفت ارزش داشت
[ترجمه ترگمان]سمور، سمور، سمور، سمور، و گربه وحشی به هر کدامشان ده شلینگ و پوست سگ آبی که هفت شیلینگ ارزش داشتند، آورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In it, the feral mink often finds itself to be a close neighbour to vulnerable domestic stock.
[ترجمه گوگل]در آن، راسو وحشی اغلب خود را همسایه نزدیکی برای سهام آسیب پذیر داخلی می بیند
[ترجمه ترگمان]در آن، the وحشی اغلب خود را یک همسایه نزدیک به موجودی داخلی آسیب پذیر می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In 1993 production of mink pelts was at 6m.
[ترجمه گوگل]در سال 1993 تولید پوست راسو 6 میلیون بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۳ تولید پوست mink به ۶ متر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سمور یا راسو (اسم)
mink

مینک (اسم)
mink

انگلیسی به انگلیسی

• type of mammal which lives near water and is valued for its fur; fur of a mink; coat made of mink fur
mink are small animals with short legs. mink are bred for their beautiful fur.
mink is a very expensive fur used to make coats or hats.

پیشنهاد کاربران

بپرس