minium

/ˈmɪniəm//ˈmɪniəm/

معنی: شنگرف، گل اخری، شنجرف قرمز، اکسید قرمز، خاک سرخ، سرنج
معانی دیگر: (رنگ) شنگرفی، قرمز روشن، خاک سر، گل اخری بفرمول o4 pb3

جمله های نمونه

1. The results show that the minium covering ratio is 25% when the caliber is a little less than the double diameter of particles (d).
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که نسبت پوشش حداقل 25 درصد است که کالیبر کمی کمتر از قطر دو برابر ذرات (d) باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که نسبت پوشش minium ۲۵ % است هنگامی که کالیبر آن کمی کم تر از قطر دوتایی ذرات است (d)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Which minium level of your considered hotel should be achieved?
[ترجمه گوگل]کدام سطح حداقلی از هتل مورد نظر شما باید به دست آید؟
[ترجمه ترگمان]کدام سطح minium از هتل مورد نظر شما باید به دست آید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To solve the problem, a method of minium distortion in clustering is proposed.
[ترجمه گوگل]برای حل مسئله، روشی برای اعوجاج کوچک در خوشه بندی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]برای حل این مشکل، روشی از اعوجاج minium در خوشه بندی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Higher package price and minium stay will be applied for hotel stay during the specified period.
[ترجمه گوگل]قیمت بسته بالاتر و اقامت حداقل برای اقامت در هتل در مدت زمان مشخص شده اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]قیمت بسته های بالاتر و اقامت minium برای اقامت در هتل ها در طول دوره مشخص شده اعمال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Options are sun roof, alu minium wheels, six way speakers with CD player, leather seats, etc.
[ترجمه گوگل]گزینه ها عبارتند از: سقف آفتابگیر، چرخ های آلومینیومی مینیوم، بلندگوهای شش طرفه با پخش کننده سی دی، صندلی های چرمی و غیره
[ترجمه ترگمان]گزینه ها عبارتند از: سقف خورشید، alu minium، شش راه speakers با پخش کننده سی دی، صندلی چرمی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our minium deposit for a savings accout is 100 dollars.
[ترجمه گوگل]حداقل سپرده ما برای حساب پس انداز 100 دلار است
[ترجمه ترگمان]ذخیره minium ما برای ذخیره پس انداز ۱۰۰ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After we presented a new architecture called Minium Operating Unit-Based (MOUB), we also designed and implement a microprocessor model of MOUB.
[ترجمه گوگل]پس از ارائه یک معماری جدید به نام Minium Operating Unit-Based (MOUB)، یک مدل ریزپردازنده MOUB را نیز طراحی و پیاده سازی کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از ارایه یک معماری جدید به نام واحد عملیاتی Minium (MOUB)، ما همچنین یک مدل microprocessor از MOUB را طراحی و اجرا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Typically you would need a minium of $2500 to open a standard size forex account.
[ترجمه گوگل]معمولاً برای باز کردن یک حساب فارکس با اندازه استاندارد به حداقل 2500 دلار نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]به طور معمول شما برای باز کردن یک حساب استاندارد به مبلغ ۲۵۰۰ دلار نیاز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The name derives from the minium, or red lead, used to emphasize initial letters in medieval illuminated manuscripts.
[ترجمه گوگل]این نام از مینیوم یا سرب قرمز گرفته شده است که برای تأکید بر حروف اولیه در دست نوشته های تذهیب شده قرون وسطایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نام برگرفته از minium یا سرب قرمز است که برای تاکید بر حروف اولیه در نسخه های خطی illuminated قرون وسطی بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The red color was usually produced by use of a red kind of lead and it was the Latin name of this red lead that gave the color its name because the lead was called minium.
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز معمولاً با استفاده از نوعی سرب قرمز تولید می شد و نام لاتین این سرب قرمز بود که نام آن را به این رنگ داد زیرا سرب را مینیوم می نامیدند
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز معمولا با استفاده از نوع قرمز سرب تولید می شد و نام لاتین این سرب قرمز بود که نام خود را به این دلیل که سرب minium نامیده می شد، می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because of the limitation of image reconstruction theory, the spatial resolution and random dispersion of CT value determine the minium measuring size of Industrial Computed Tomography(ICT).
[ترجمه گوگل]به دلیل محدودیت تئوری بازسازی تصویر، وضوح فضایی و پراکندگی تصادفی مقدار CT، اندازه کوچک اندازه گیری توموگرافی کامپیوتری صنعتی (ICT) را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به محدودیت تئوری بازسازی تصویر، تفکیک مکانی و پراکندگی تصادفی ارزش CT the اندازه اندازه گیری شده از روش محاسبه شده صنعتی (ICT)را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to the principle, of energy and loss, the steam control condition for minium life loss was established. The application of this condition was preliminarily explored.
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل انرژی و تلفات، شرایط کنترل بخار برای حداقل تلفات عمر ایجاد شد کاربرد این شرط در ابتدا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]طبق این اصل، از نظر انرژی و از دست دادن، شرایط کنترل بخار برای کاهش تلفات جانی دوباره برقرار شده است کاربرد این شرط مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the basis of analysing their features of separate or simultaneous coduction, a technological route to build database and compile map simultaneously with minium cost is researched.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل ویژگی‌های آن‌ها از هدایت جداگانه یا همزمان، یک مسیر تکنولوژیکی برای ساخت پایگاه داده و تدوین نقشه به طور همزمان با حداقل هزینه مورد بررسی قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز ویژگی های آن ها از coduction جداگانه یا همزمان، یک مسیر تکنولوژیکی برای ایجاد پایگاه داده و کامپایل همزمان با هزینه minium مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شنگرف (اسم)
vermilion, vermeil, cinnabar, minium, vermillion

گل اخری (اسم)
minium, ruddle, ocher, red ocher, raddle, yellow ocher

شنجرف قرمز (اسم)
minium

اکسید قرمز (اسم)
minium

خاک سرخ (اسم)
minium, ocher, ochre

سرنج (اسم)
putty, minium, red lead

پیشنهاد کاربران

بپرس