ministration

/ˌmɪnəˈstreɪʃn̩//ˌmɪnɪˈstreɪʃn̩/

معنی: خدمت، اداره، عبادت، اجراء، وزارت، تهیه
معانی دیگر: رجوع شود به: ministry، سرپرستی (مراسم کلیسا)

جمله های نمونه

1. Despite the ministrations of the surgeon poor Lucy died on the 22 July.
[ترجمه گوگل]با وجود دستورات جراح، لوسی بیچاره در 22 ژوئیه درگذشت
[ترجمه ترگمان]با وجود مراقبت از جراح بیچاره لوسی در ۲۲ ژوئیه درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He recovered swiftly under the nurse's expert ministrations.
[ترجمه گوگل]او به سرعت تحت مراقبت های تخصصی پرستار بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]او به سرعت در حالی که پرستار حرفه ای پرستار بود به سرعت به خود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During these kind ministrations, Glover felt himself to be the old stump on the lake.
[ترجمه گوگل]در طول این خدمت مهربانانه، گلاور خود را به عنوان کنده قدیمی روی دریاچه احساس می کرد
[ترجمه ترگمان]در طول این همه مدت، \"گلاور\" احساس کرد که باید کنده درختی قدیمی روی دریاچه باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sien responded like a weak child to Vincent's ministrations.
[ترجمه گوگل]سین مانند یک کودک ضعیف به خدمات وینسنت پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]Sien مثل یک کودک ضعیف به مراقبت از وینسنت پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I gave myself over to her ministrations.
[ترجمه گوگل]من خودم را به خدمت او سپردم
[ترجمه ترگمان]خودم را به مراقبت او انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet because of their passive acceptance of the ministrations of their neighbours they become the focus of attention.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل پذیرش منفعلانه آنها از خدمات همسایگان، آنها در کانون توجه قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل پذیرش منفعل آن ها از وظایف همسایگان خود، آن ها کانون توجه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Obama ministration administration announced support for the measure of this week.
[ترجمه گوگل]دولت اوباما از اقدام این هفته حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]دولت اوباما خواستار حمایت از این برنامه در این هفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Obama ministration announce administration announced support for the measure this week.
[ترجمه گوگل]وزارت اوباما اعلام کرد که دولت این هفته از این اقدام حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]دولت اوباما اعلام کرد که حمایت از این اقدام را در این هفته اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How shall not the ministration of the spirit be rather glorious?
[ترجمه گوگل]چگونه خدمت روح بسیار باشکوه نخواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]چه طور the روح این روح تا اندازه ای با شکوه باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At ministration offcials will ask for one hundred million dollars in 2007 to start the programme.
[ترجمه گوگل]در سال 2007 مقامات وزارت برای شروع این برنامه صد میلیون دلار درخواست خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]در ministration offcials یک صد میلیون دلار در سال ۲۰۰۷ برای شروع این برنامه درخواست خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I remember the helpless, almost childlike way he submitted himself to my ministrations.
[ترجمه گوگل]روش درمانده و تقریباً کودکانه او را به خاطر می آورم که او خود را به خدمت من تسلیم کرد
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که بچه ناتوان و تقریبا کودکانه ای که او خودش را به مراقبت من تسلیم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But he scarcely seemed to notice any of these ministrations.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسید که او به ندرت متوجه هیچ یک از این خدمات شده است
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که او هیچ توجهی به این مراقبت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I wept in gratitude at seeing her genuinely happy smile and the tender ministrations of the two women near her.
[ترجمه گوگل]از دیدن لبخند واقعاً شاد او و خدمات لطیف دو زن نزدیکش به شکرانه گریه کردم
[ترجمه ترگمان]من از دیدن لبخند صمیمانه و صمیمانه آن دو زن که نزدیک او بودند، سپاسگزاری کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jekyll nurses a repressed longing for the maid and her tender ministrations, and she for him.
[ترجمه گوگل]جکیل یک اشتیاق سرکوب شده برای خدمتکار و خدمات لطیف او و او برای او پرستاری می کند
[ترجمه ترگمان]پرستاری و پرستاری او را از خود بی خود کرده بود و منتظر بود تا خدمتکار و مراقبت او را از دست بدهد و او نیز به نوبه خود او را به حال خود گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدمت (اسم)
merit, service, office, favor, kindness, duty, attendance, ministration

اداره (اسم)
office, operation, steerage, handling, ministration, helm, bureau, management

عبادت (اسم)
devoutness, service, worship, ministration, meditation, devotionalism, godliness, officiation

اجراء (اسم)
implement, fulfillment, ministration, enforcement, fulfilment

وزارت (اسم)
ministration, ministry

تهیه (اسم)
provision, preparation, ministration, procurement, purveyance

انگلیسی به انگلیسی

• service, aid, care, attention, treatment; performance of ministerial duties

پیشنهاد کاربران

امدادرسانی
مثلا پاسکال : پاسکال در ۳۹سالگی در اثر بیماری درگذشت. در سالهای واپسین عمر در حالیکه دست رد به امدادرسانی پزشکان می زد می گفت: بیماری حالت طبیعی مسیحیان است:
. During his last years, he frequently tried to reject the ministrations of his doctors, saying, "Sickness is the natural state of Christians.
...
[مشاهده متن کامل]

the act or an instance of giving help or care; service.

بپرس