ministrant

/ˈmɪnɪstrənt//ˈmɪnɪstrənt/

معنی: خادم، خدمت کننده
معانی دیگر: کشیش، خدمتگزار کلیسا

جمله های نمونه

1. The ministrant service will be conducted by the local priest.
[ترجمه گوگل]خدمت خدمتگزار توسط کشیش محلی انجام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مراسم ministrant توسط یک کشیش محلی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Humanist, public, efficiency, ministrant and accountability are the due value orientation in the performance evaluation of the local governments in our country.
[ترجمه گوگل]انسان گرایانه، عمومی، کارآمدی، وزیر و پاسخگویی، جهت گیری ارزشی مناسب در ارزیابی عملکرد دولت های محلی در کشور ما است
[ترجمه ترگمان]انسان گرایان، عمومی، کارایی، ministrant و پاسخگویی به دلیل جهت گیری ارزش در ارزیابی عملکرد دولت های محلی در کشور ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The public praise spreads process as the ministrant and invisible problem provided the good the method of solution.
[ترجمه گوگل]ستایش عمومی فرآیند را گسترش می دهد زیرا مشکل ناپیدا و نامرئی راه حل خوبی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]تعریف و تمجید عمومی فرآیند را به عنوان مشکل نامریی و نامریی گسترش می دهد که روش راه حل مناسب را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All the ministrant service done by the doctor and nurses did not save the child.
[ترجمه گوگل]تمام خدماتی که پزشک و پرستار انجام دادند، کودک را نجات نداد
[ترجمه ترگمان]تمام خدمات ارایه شده توسط دکتر و پرستاران کودک را نجات ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is likely to become a daily and ministrant remote sensing system similar to the satellite weather forecasting system and will be linked closely with governments and ordinary people.
[ترجمه گوگل]احتمالاً به یک سیستم سنجش از دور روزانه و کوچک شبیه به سیستم پیش‌بینی آب و هوای ماهواره‌ای تبدیل خواهد شد و از نزدیک با دولت‌ها و مردم عادی مرتبط خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که یک سیستم سنجش از راه دور روز به روز شبیه به سیستم پیش بینی آب و هوایی ماهواره ای شود و ارتباط نزدیکی با دولت و مردم عادی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. OBJECTIVE:Inquiry into the new situation dosage learns the ministrant quantity performance examination index sign and mathematic models.
[ترجمه گوگل]هدف: تحقیق در مورد دوز وضعیت جدید، نشانه شاخص عملکرد کمیت و مدل‌های ریاضی را می‌آموزد
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: تحقیق در رابطه با میزان جدید، مقدار ministrant شاخص بررسی عملکرد و مدل های ریاضی را یاد می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The angels ministrant sang.
[ترجمه گوگل]فرشتگان وزیر آواز خواندند
[ترجمه ترگمان]فرشته ها به آواز خواندن مشغول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The business incubation is a kind of for start a business the ministrant organization.
[ترجمه گوگل]جوجه کشی کسب و کار نوعی راه اندازی کسب و کار توسط سازمان وزیر است
[ترجمه ترگمان]جوجه کشی کسب وکار نوعی کسب وکار برای راه اندازی کسب وکار یک سازمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suburban company in Qingdao invests the business enterprise service system to exercise the modification or break off the ministrant right, dont need to member or the third square be responsible for.
[ترجمه گوگل]شرکت حومه در چینگدائو سرمایه گذاری سیستم خدمات سازمانی کسب و کار برای اعمال اصلاح یا شکستن حق وزیر، لازم نیست عضو یا مربع سوم مسئول باشد
[ترجمه ترگمان]شرکتی که در حال برون شهری در Qingdao سرمایه گذاری می کند، سیستم خدمات سرمایه گذاری کسب وکار را برای تمرین اصلاح یا قطع حق ministrant سرمایه گذاری می کند، لازم نیست عضو یا سومین میدان مسیول آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The company is to gather the research, produce to product the profession production business enterprise with the ministrant cobalt salt, having the certain popularity in local cobalt profession.
[ترجمه گوگل]این شرکت قرار است تحقیقات را جمع آوری کند، تولید کند تا شرکت تجاری تولید حرفه ای را با نمک کبالت مینسترانت تولید کند، که محبوبیت خاصی در حرفه کبالت محلی دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت قرار است تحقیقات را جمع آوری کند، محصول کار تجاری تولید حرفه را با نمک کبالت cobalt تولید کند، که محبوبیت خاصی در حرفه cobalt محلی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pre-trial procedures as a process, has legal and independent characteristic. Its existence's value is also manifesting its ministrant and divergence characteristic.
[ترجمه گوگل]رویه های پیش از محاکمه به عنوان یک فرآیند، دارای ویژگی قانونی و مستقل است ارزش وجودی آن نیز نمایانگر خصیصه واگرایی و واگرایی آن است
[ترجمه ترگمان]مراحل قبل از محاکمه به عنوان یک فرآیند، دارای مشخصه قانونی و مستقل است ارزش وجود آن نیز نشان دادن مشخصه واگرایی و واگرایی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our country is now transferring from traditional society to modern society, and our government administration mode is now transferring from administrant to ministrant.
[ترجمه گوگل]کشور ما اکنون در حال انتقال از جامعه سنتی به جامعه مدرن است و شیوه مدیریت دولتی ما اکنون از اداری به وزارتخانه منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]کشور ما اکنون از جامعه سنتی به جامعه مدرن منتقل می شود و شیوه حکومت ما اکنون از administrant به ministrant منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The regulation of press publishing is the credible premise and firm base which press publishing plays a protective, canonical, introductory and ministrant role.
[ترجمه گوگل]آیین نامه نشر مطبوعات، مقدمه و پایگاه محکمی است که نشر مطبوعات نقش حفاظتی، شرعی، معرفی و خدمتی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]مقررات انتشار مطبوعات، اصل و محکمی است که انتشار مطبوعات نقش یک نقش حفاظتی، استاندارد، مقدماتی و ministrant ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper discusses the intention and essentiality of Harmonious Society and attempts to advance measures of constructing harmonious society by founding public ministrant government.
[ترجمه گوگل]این مقاله قصد و ماهیت جامعه هماهنگ را مورد بحث قرار می‌دهد و تلاش می‌کند تا اقداماتی را برای ساختن جامعه هماهنگ با تأسیس دولت عمومی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله قصد و essentiality جامعه Harmonious را مورد بحث قرار می دهد و تلاش می کند تا معیارهای ایجاد جامعه هماهنگ با تاسیس دولت ministrant را ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The web site of Classical Luxury Goods will hold our inner logos, extend advantage of our brand, exert ourselves build consumption of luxury and cultural ministrant platform.
[ترجمه گوگل]وب‌سایت کالاهای لوکس کلاسیک آرم‌های داخلی ما را نگه می‌دارد، مزیت برند ما را گسترش می‌دهد، برای ساخت پلت‌فرم‌های لوکس و فرهنگی تلاش می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]وب سایت محصولات لوکس کلاسیک لوگوی داخلی ما را حفظ خواهد کرد، از برند ما سود خواهد برد، و خودمان را به ساخت پلتفرم ministrant فرهنگی و فرهنگی اختصاص خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خادم (اسم)
servant, gillie, sexton, slave, ministrant

خدمت کننده (اسم)
ministrant

انگلیسی به انگلیسی

• clerical servant, person that ministers
ministering; attending

پیشنهاد کاربران

بپرس