1. minister of finance
وزیر دارایی
2. a minister of evil
عامل شر وبدی
3. prime minister
نخست وزیر
4. the minister of our church
کشیش کلیسای ما
5. the minister of the interior resigned
وزیر کشور استعفا داد.
6. the minister refused to give further comments
وزیر از دادن توضیحات بیشتر خودداری کرد.
7. the minister was the final arbitrator of things
وزیر داور نهایی امور بود.
8. a despotic minister who consulted no one
وزیر خودکامه ای که با هیچکس مشورت نمی کرد
9. a methodist minister
کشیش متدیست
10. an obsequious minister
وزیر متملق
11. an ordained minister
کشیشی که رسما گماشته شده است.
12. nazi germany's minister of armaments
وزیر تسلیحات آلمان نازی
13. the prime minister acted with the full assent of the president
نخست وزیر با توافق کامل رییس جمهور عمل می کرد.
14. the prime minister and his entourage
نخست وزیر و همراهانش
15. the prime minister announced his resignation
نخست وزیر استعفای خود را اعلام کرد.
16. the prime minister in a chafe sent for him
نخست وزیر با عصبانیت دنبال او فرستاد.
17. the prime minister personally laid the cornerstone of the building
نخست وزیر شخصا سنگ اول بنا را کار گذاشت.
18. the prime minister presented his cabinet to the parliament
نخست وزیر اعضای کابینه ی خود را به مجلس معرفی کرد.
19. the prime minister was greeted by a salvo of protests
با رگباری از اعتراض از نخست وزیر استقبال شد.
20. the prime minister was losing his hold on power
نخست وزیر داشت لگام قدرت را از دست می داد.
21. the prime minister was not forthcoming during his press conference
نخست وزیر در مصاحبه ی مطبوعاتی خود حقایق را نگفت.
22. the prime minister was to treat for peace
قرار بود نخست وزیر درباره ی صلح مذاکره کند.
23. a deputy prime minister
معاون نخست وزیر
24. assistant to the minister
معاون وزیر
25. the late prime minister attended the meeting
نخست وزیر پیشین در جلسه حضور داشت.
26. when the prime minister resigned, all the ministers did likewise
وقتی که نخست وزیر استعفا داد،همه ی وزیران هم استفعا دادند.
27. he interviewed the prime minister
او با نخست وزیر مصاحبه کرد.
28. he was revested as minister
دوباره به مقام وزارت گماشته شد.
29. his friendship with the minister was the winning card
دوستی او با وزیر ورق برنده ای بود.
30. his knowledge of the minister was quite adventitious
آشنایی او با وزیر کاملا تصادفی بود.
31. he even libeled the prime minister
او حتی به نخست وزیر هم تهمت زد.
32. newspapers savaged the new prime minister
روزنامه ها نخست وزیر جدید را مورد حمله ی وحشیانه قرار دادند.
33. the honeymoon between the prime minister and the parliament did not last long
ماه عسل نخست وزیر و مجلس شورا چندان طولانی نبود.
34. the newspapers castigated the gambling minister
روزنامه ها وزیر قمار باز را سخت به باد انتقاد گرفتند.
35. he is a protege of the prime minister
او دست نشانده نخست وزیر است.
36. the ambitious wife of his excellency, the minister
همسر جاه طلب جناب وزیر
37. they are trying to oust the prime minister
آنها می کوشند که نخست وزیر را اخراج کنند.
38. he finally had an audience with the prime minister
بالاخره نزد نخست وزیر شرفیاب شد.
39. the broadside by the newspapers upset the prime minister
حمله ی همه جانبه ی روزنامه ها نخست وزیر را ناراحت کرد.
40. the storm that is brewing against the prime minister
توفانی که برعلیه نخست وزیر در حال به وجود آمدن است.
41. a banquet dignified by the presence of the prime minister
ضیافتی که حضور نخست وزیر به آن ابهت بخشیده بود
42. i have arranged for you to meet with the minister
ترتیبش را داده ام که با وزیر ملاقات کنی.
43. one of the members of parliament rebuked the prime minister
یکی از نمایندگان مجلس نخست وزیر را سخت سرزنش کرد.
44. the police smelled out the plot to kill the prime minister
پلیس توطئه ی قتل نخست وزیر را کشف کرد.
45. this time they were much more censorious of the prime minister
این بار از نخست وزیر خیلی بیشتر انتقاد کردند.
46. the bill was presented by mr. daliri, deputizing for the prime minister
لایحه از طرف آقای دلیری که به نمایندگی از سوی نخست وزیر عمل می کرد تقدیم شد.
47. the opposition (party) sent a group of hoodlums to heckle the prime minister
حزب مخالف عده ای اوباش را برای بهم زدن سخنرانی نخست وزیر فرستاد.
48. he intends to get every bit of mileage from his friendship with the prime minister
او می خواهد از دوستی خود با نخست وزیر حداکثر بهره گیری را بکند.